فوتبال یا منهای فوتبال؟

گروه ورزش: «هم‌اندیشی وزیر ورزش و جوانان با مدیران و سردبیران رسانه‌ها»؛ این عنوان نشستی بود که صبح شنبه در وزارت ورزش برگزار شد و سایت این وزارتخانه دیروز بخشی از مطالب منعکس شده در آن را روی خروجی‌اش گذاشت. در روزهایی که ورزش ایران به واسطه ناکامی رشته‌هایی مثل کشتی در مسابقات جهانی لاس‌وگاس، والیبال در جام جهانی ژاپن و بسکتبال در مسابقات قهرمانی آسیا در چین زیر فشار انتقادات قرار دارد، وزیر ورزش بخش قابل‌توجهی از زمان این جلسه را به بررسی رویکرد رسانه‌های ورزشی در قبال رشته‌های مختلف اختصاص داد و توجه زیاد آنها به فوتبال را زیر سوال برد.

صدرنشینی 79 درصدی فوتبال!

محمود گودرزی در این نشست به بحث آسیب‌شناسی رسانه‌ها اشاره کرده و ابتدا سراغ تلویزیون رفته است: «آمار خرداد ۹۳ نشان می‌دهد که ورزش همگانی ۵ درصد،‌ ورزش قهرمانی (غیرفوتبال) ۳۳ درصد، ورزش پایه ۱۵ درصد، ورزش بانوان نیم‌درصد و ورزش باستانی سه دهم درصد از سهم ورزش در رسانه ملی را به خود اختصاص داده‌اند.» وزیر ورزش میزان توجه به برنامه‌های ورزشی به خصوص ورزش پایه و دانش‌آموزی در شبکه‌های مختلف تلویزیونی را بسیار ناچیز عنوان کرد و ادامه داد: «مدت زمان پخش برنامه‌های مربوط به ورزش پایه، ورزش زنان و برنامه‌های علمی - آموزشی مرتبط با ورزش در تلویزیون اندک است. او در ادامه به گزارش آسیب‌شناسی رسانه‌ها به سهم ورزش در مطبوعات پرداخت: «این بررسی بین ۱۰ روزنامه ورزشی و ۲۵ روزنامه با صفحات ورزشی در ایران صورت گرفته است و نشان می‌دهد ۷۹ درصد مطالب به فوتبال اختصاص دارد و ورزش‌هایی نظیر کشتی با ۶ درصد و والیبال ۲ درصد از فضای این مطبوعات را در اختیار دارند.»

یک جدال قدیمی

اینکه رسانه‌های ورزشی به ندرت ترجیح می‌دهند به رشته‌هایی غیر از فوتبال بپردازند، یک بحث کهنه و قدیمی است که بعید است سرانجامی داشته باشد. واقعیت آن است که محتوای رسانه‌ها را ذائقه مخاطب تعیین می‌کند.اگر امروز فوتبال در رسانه‌ها حرف اول را می‌زند، دلیلش تمایلی است که جامعه نسبت به این رشته ورزشی نشان می‌دهد. مردم فوتبال را دوست دارند و مطالب مربوط به آن را پیگیری می‌کنند. در این شرایط واضح است که رسانه‌ها و به‌خصوص مطبوعات خصوصی هم به این میل عمومی توجه می‌کنند و برای تضمین حیات خودشان سراغ برآوردن نیازهای مخاطب می‌روند. در این میان همیشه فرضیه‌ای وجود داشته در مورد اینکه رسانه‌ها باید تلاش کنند ذائقه مخاطب را تغییر بدهند و او را به سمت رشته‌های غیرفوتبالی بکشانند. این تئوری در شرایطی مطرح می‌شود که تقریبا هیچ رسانه‌ای حاضر نیست تن به چنین برنامه پرخطری بدهد و برای آزمایش تغییر سلیقه مردم، روی ارائه محتوایش ریسک کند. فرض کنید شبکه سه برای اینکه ذائقه مردم را مثلا به ورزش‌های باستانی نزدیک کند، باکس دوشنبه شب‌هایش را از نود بگیرد و به ورزش‌های پهلوانی و باستانی اختصاص بدهد. در این صورت چه اتفاقی برای شبکه سه و مخاطبانش رخ خواهد داد؟ حتی اگر یک بخش خبری در رادیو یا تلویزیون قصد داشته باشد محتوایش را بین همه رشته‌های ورزشی به‌طور مساوی تقسیم کند، دور نخواهد بود زمانی که مخاطبان از آن روی برگردانند و مطلقا امکان انتقال پیام برای آن از بین برود.

والیبال؛ یک مثال خوب

در شرایط فعلی به نظر می‌رسد مطمئن‌ترین راه برای عرض‌اندام ورزش‌های غیرفوتبالی در رسانه‌ها، تقویت آنها است. شاید بهترین مثال در این زمینه والیبال باشد، یک رشته جمعی که سال‌ها در انزوای نسبی به‌سر می‌برد و سهمش از وسایل ارتباط جمعی حتی در مقایسه با کشتی هم ناچیز به نظر می‌رسید. رشد والیبال اما باعث شد این رشته ورزشی معادلات را تغییر بدهد و کم‌کم فضای مناسبی از رسانه‌ها را در اختیار بگیرد. این اواخر مثلا همزمان با برگزاری مسابقات لیگ جهانی بارها دیده شد که تیتر و عکس اول مطبوعات به والیبال اختصاص پیدا کرد یا رادیو و تلویزیون دست به تهیه گزارش‌های مفصل در مورد این رشته ورزشی زدند. واضح است که این الگو می‌تواند پیش‌روی بسیاری از دیگر رشته‌های فردی و گروهی هم باشد.

حیف از این انرژی

اینکه چرا باید جایی مثل وزارت ورزش بخش قابل‌توجهی از انرژی و بودجه‌اش را صرف بررسی رویکرد رسانه‌ها در قبال رشته‌های مختلف ورزشی کند، چندان مشخص نیست. واضح است که ماموریت این وزارتخانه باید چیز دیگری باشد. اگر مدیران این مجموعه مقدمات بهبود و پیشرفت رشته‌های ورزشی گوناگون را فراهم بیاورند، طبیعتا هم دستاوردهای درخشان‌تری خواهند داشت و هم نگرانی آنها از بابت فوتبال‌زدگی رسانه‌ها از بین خواهد رفت. کدام روزنامه یا شبکه تلویزیونی دوست ندارد در مورد موفقیت بسکتبال یا کشتی تولید محتوا کند؟ با این همه وقتی والیبال ما ناگهان از مسیر رشد خارج می‌شود یا کشتی ما آن نتایج را در آمریکا می‌گیرد، بدیهی است که تمایل رسانه‌ها برای برجسته کردن آنها کاهش می‌یابد. تولید خبر از وزارت ورزش، بازتاب دادن آن از رسانه‌ها؛ این تقسیم وظایف منصفانه‌ای است، نه؟