تیمی که آینده فوتبال ایران را میسازد
آکادمی کیا، در مسیر لاماسیا
گروه ورزش- بهروز رسایلی: در روزهایی که فوتبال ایران مثل همیشه درگیر برخی حاشیههای زرد و عجیب است، مهدی مهدویکیا عزمش را جزم کرده تا به آینده کشورش خدمت کند. یکی از ۱۱ مرد برتر تاریخ باشگاه هامبورگ، دور از قیل و قال مربوط به فضای فوتبال ایران، تیمی از بچههای ۱۰ تا ۱۲ ساله تشکیل داده؛ تیمی که حالا در رسانهها آن را به نام «آکادمی کیا» میشناسند و قرار است آتیه فوتبال کشورمان را بسازد. ستاره سابق تیم ملی ایران، برای این تیم اسپانسر پیدا کرد و بچههایش را برای اردو به اتریش و آلمان برد.
گروه ورزش- بهروز رسایلی: در روزهایی که فوتبال ایران مثل همیشه درگیر برخی حاشیههای زرد و عجیب است، مهدی مهدویکیا عزمش را جزم کرده تا به آینده کشورش خدمت کند. یکی از ۱۱ مرد برتر تاریخ باشگاه هامبورگ، دور از قیل و قال مربوط به فضای فوتبال ایران، تیمی از بچههای ۱۰ تا ۱۲ ساله تشکیل داده؛ تیمی که حالا در رسانهها آن را به نام «آکادمی کیا» میشناسند و قرار است آتیه فوتبال کشورمان را بسازد. ستاره سابق تیم ملی ایران، برای این تیم اسپانسر پیدا کرد و بچههایش را برای اردو به اتریش و آلمان برد. تیم کیا حتی در سرزمین ژرمنها در یک تورنمنت نیز شرکت کرد و تا فینال پیش رفت، اما در ضربات پنالتی بازی نهایی مغلوب مونیخ ۱۸۶۰ شد تا روی پله دوم بایستد. ترکیب مهدی مهدویکیا و کاشف او یعنی علی دوستی، در کنار این تیم قرار گرفتند تا فوتبال ایران در یک اتفاق بسیار نادر، طعم یک کار آکادمیک جدی را بچشد.
یک نیاز کلیدی
بدون تردید یکی از مهمترین نیازهای فوتبال ایران، کار اساسی آکادمیک است. تا دهه هفتاد، رسم بر آن بود که استعدادهای ایرانی خودشان را از مسیرهایی مثل فوتبال خیابانی و زمین خاکی، جام رمضان و مسابقات کارگری و دانشآموزی به سطح اول فوتبال کشور تحمیل میکردند، اما با خاموش شدن چراغ این قبیل رقابتهای غیررسمی، مهمترین منبع کشف استعداد هم از بین رفت. برای پر کردن این حفره، بهطور طبیعی به آکادمیسازی و برداشتن گامهای مهم در ردههای پایه نیاز بود، اما سیستم مدیریتی فوتبال ایران این مساله را جدی نگرفت تا طی یک دهه اخیر با افت کیفی سطح بازیکنان لیگ برتر مواجه باشیم.
در این زمینه کافی است به وضعیت تیمهای پایه باشگاههای پرسپولیس و استقلال نگاهی گذرا بیندازیم تا ببینیم چنین مقولهای در ایران تا چه حد مورد بیمهری قرار گرفته است. شاید در این سالها تنها فولاد خوزستان در زمینه کار پایه به سطح استاندارد نزدیک شد که حالا نتیجه درخشانش کاملا قابل لمس است. مهدی مهدویکیا در چنین فضایی ظهور کرده و بهعنوان یک چهره مجرب، محبوب و کاریزماتیک در فوتبال ایران، این توانایی را دارد که به یکی از محورهای توجه به فوتبال پایه در ایران تبدیل شود. آیا مسوولان مربوطه قدردان او و انرژی و انگیزهاش خواهند بود؟
خوشحالتر از زمانی که به آمریکا گل زد!
مهدویکیا ظرف یک ماه گذشته با تمام وجود در کنار تیم آکادمیاش بود. تصاویر منتشر شده از پایان بازی نیمهنهایی که او و علی دوستی را در حال فریاد زدن و خوشحالی کردن نشان میدهد. شاید باورکردنی نباشد، اما مهدی گفته بابت آن پیروزی و صعود بچههایش به فینال، حتی از گلزنی به آمریکا در جام جهانی هم بیشتر خوشحال شده است. منظور او، همان گل پیروزی بخشی است که تنها برد تاریخ فوتبال ایران در مسابقات جام جهانی را تثبیت کرد، همان گلی که کیا به خاطرش از خدمت معاف شد. او اما موفقیت پسربچههای تحت هدایتش را شیرینتر از کات بیرون پایش به کیسی کلر میداند تا نشان بدهد خمیرمایه مربی شدن را دارد.
سهام پرسپولیس را نمیخواهد
شنیده میشود در روزهایی که مهدی مهدویکیا همراه با بچههای آکادمیاش خارج از کشور بوده است، از تهران با او تماسهایی گرفته شده تا بخشی از سهام باشگاه پرسپولیس به وی منتقل شود.
این تماسها احتمالا از سوی یکی از متقاضیان خرید سرخپوشان صورت میگرفته، اما جالب اینجاست که مهدویکیا از قبول این پیشنهاد خودداری کرده و گفته فعلا فقط میخواهد تمرکزش روی آکادمی باشد. حتی پروژه بعدی مهدویکیا هم چندان خبرساز و جنجالی نیست. از قرار معلوم او با خودش قرار گذاشته کار مربیگریاش را از یکی از تیمهای پایه هامبورگ شروع کند. کاش سیاستگذاران و دستاندرکاران فوتبال ایران بدانند که چنین موقعیتی، چقدر میتواند برای معرفی و پرورش برخی از استعدادهای کم سن و سال فوتبال ایران کلیدی باشد.
بازگشت مسی اردبیلی
دو، سه سال پیش کلیپهای مربوط به تکنیک فوقالعاده یک پسربچه اردبیلی در اینترنت منتشر شد که حتی توجه عادل فردوسیپور را هم به خودش جلب کرد. پخش حرکات امیرحسین حاجیزاده با توپ فوتبال، خیلی زود او را ملقب به «مسی اردبیلی» کرد. همین مساله کافی بود تا محمد رویانیان، مدیرعامل پیشین پرسپولیس سراغ وی برود و با او قراردادی ۱۰ ساله ببندد! بعدتر وعدههای زیادی پیرامون حضور این پسر در آکادمی رئال مادرید و چیزهایی شبیه این منتشر شد، اما سروصداها به مرور زمان خوابید تا امیرحسین بهطور کامل فراموش شود.
این فرود ناگهانی از عرش به فرش، باعث افسردگی مسی اردبیلی شد. حالا اما او یکی از بچههای آکادمی مهدویکیا است که با موشک فوتبال ایران به آلمان رفته و تنه به تنه بازیکنانی از آکادمی بایرنمونیخ و بقیه باشگاههای بزرگ آلمانی زده است. احیای این پسر در آکادمی مهدویکیا، شاید نوید بازگشت یک استعداد را به مسیر درست آموزش و تربیت بدهد.
اسکلت تیم ملی آینده
در تمام سالهای شهرت مهدویکیا، به ندرت ادعایی غلوآمیز یا توخالی از زبان او شنیدهایم. حالا هم ستاره سابق پرسپولیس و هامبورگ ادعا میکند اگر به بچههای همین آکادمی توجه شود، آنها چند سال دیگر بخش مهمی از اسکلت تیم ملی بزرگسالان را خواهند ساخت.
شاید اگر قرار باشد خودمان را از دشواریهای جهانگردی برای یافتن یک استعداد دورگه معاف کنیم یا اگر قرار است از ناز و تمنای بازیکنان پرادعا و قهرمانان سرباز فراری خلاص شویم، باید به پروژههایی مثل آکادمی مهدویکیا توجه کنیم و به این بچهها پر پرواز بدهیم.
یادمان باشد که فردا، خیلی زود خواهد رسید. وقتی تصاویر مدرسه فوتبال لاماسیا در کنار تیم ملی اسپانیایی که قهرمان جام جهانی ۲۰۱۰ شد، قرار میگیرد، بیش از هر چیزی حضور نفرات مشترک جلب توجه میکند. حالا چرا آکادمی مهدویکیا، لاماسیای ایران نباشد؟
ارسال نظر