نقدی بر سوگیری داوران و برنامه نود پیرامون چهره جنجالی فوتبال ایران
من فغانی نیستم!
گروه ورزش: حواشی مربوط به هفته پایانی مسابقات لیگ چهاردهم فوتبال ایران همچنان ادامه دارد. بعد از ماجراهایی که در تبریز رخ داد و به تبع آن تراکتورسازی مقام قهرمانی را از دست داد، حرف و حدیثهای زیادی در این مورد به وجود آمد. پرونده این جنجالها دو محور کلی داشت؛ یکی اینکه چه کسی در دقایق پایانی بازی تراکتورسازی در مورد نتیجه مسابقه همزمان بین سپاهان و سایپا اطلاعات غلط منتشر کرده و دیگری آنکه عملکرد علیرضا فغانی در آذربایجان تا چه حد محل اشکال بوده است؟ مورد اول در برنامه هفته گذشته نود مورد بررسی قرار گرفت و البته به جایی نرسید، اما به نظر میرسد مهمترین برنامه ورزشی تلویزیون ایران درباره موضوع دوم به شکل عجیبی دچار کمکاری شده است.
گروه ورزش: حواشی مربوط به هفته پایانی مسابقات لیگ چهاردهم فوتبال ایران همچنان ادامه دارد. بعد از ماجراهایی که در تبریز رخ داد و به تبع آن تراکتورسازی مقام قهرمانی را از دست داد، حرف و حدیثهای زیادی در این مورد به وجود آمد. پرونده این جنجالها دو محور کلی داشت؛ یکی اینکه چه کسی در دقایق پایانی بازی تراکتورسازی در مورد نتیجه مسابقه همزمان بین سپاهان و سایپا اطلاعات غلط منتشر کرده و دیگری آنکه عملکرد علیرضا فغانی در آذربایجان تا چه حد محل اشکال بوده است؟ مورد اول در برنامه هفته گذشته نود مورد بررسی قرار گرفت و البته به جایی نرسید، اما به نظر میرسد مهمترین برنامه ورزشی تلویزیون ایران درباره موضوع دوم به شکل عجیبی دچار کمکاری شده است. گروه ورزش: حواشی مربوط به هفته پایانی مسابقات لیگ چهاردهم فوتبال ایران همچنان ادامه دارد. بعد از ماجراهایی که در تبریز رخ داد و به تبع آن تراکتورسازی مقام قهرمانی را از دست داد، حرف و حدیثهای زیادی در این مورد به وجود آمد. پرونده این جنجالها دو محور کلی داشت؛ یکی اینکه چه کسی در دقایق پایانی بازی تراکتورسازی در مورد نتیجه مسابقه همزمان بین سپاهان و سایپا اطلاعات غلط منتشر کرده و دیگری آنکه عملکرد علیرضا فغانی در آذربایجان تا چه حد محل اشکال بوده است؟ مورد اول در برنامه هفته گذشته نود مورد بررسی قرار گرفت و البته به جایی نرسید، اما به نظر میرسد مهمترین برنامه ورزشی تلویزیون ایران درباره موضوع دوم به شکل عجیبی دچار کمکاری شده است. در شرایطی که انتظار میرفت عادل فردوسیپور در برنامه قبلی سراغ فغانی برود و با او در مورد تصمیماتی که گرفته سخن بگوید، این اتفاق رخ نداد. این هفته نیز برنامه نود بخش قابل توجهی از زمانش را به پشتیبانی از فغانی اختصاص داد؛ جوری که عادل ضمن تقبیح هجمهها علیه فغانی، رئیس کمیته داوران را به اتهام عدم حمایت از این قاضی به چالش کشید. در اینکه داوران فوتبال در سراسر جهان باید «امنیت» داشته باشند تردیدی نیست، اما عوض کردن صورت مساله در مورد آنها و سهلانگاری پیرامون اشتباهاتشان هم کمکی به فوتبال ایران نخواهد کرد.
از آندو تا رونالدینیو
علیرضا فغانی در شرایطی در کنترل بازی تراکتورسازی و نفت تهران دچار مشکل شد که از او بهعنوان بهترین داور ایران نام برده میشود؛ داوری با پشتوانه سوت زدن در جام جهانی که موفق به قضاوت صحیح در مورد یکی از واضحترین پنالتیهای یک فصل اخیر فوتبال ایران نشده است! آیا برای اینکه به کیفیت داوری در فوتبال ایران کمک شود، نباید این موضوع مورد بررسی دقیقتر قرار بگیرد؟ مساله دیگر در مورد فغانی به تسلط او روی کارتهایش مربوط میشود. فیفا از کارتهای زرد و قرمز بهعنوان امانتی نزد داوران برای اجرای عدالت یاد میکند. واضح است که این ابزار قدرتمند میتواند تاثیر حیاتی روی جریان بازی داشته باشد و بنابراین همیشه به داوران توصیه میشود در استفاده از آنها هوشیار باشند. خود عادل بهتر از هرکس دیگری میداند که استفاده غیرموجه از کارتهای رنگی، یکی از اشکالات مهم داوران محسوب میشود که صلاحیت آنها را در مجامع بینالمللی زیر سوال میبرد. حالا سوال این است که آیا واقعا فغانی در این زمینه عملکرد قابل دفاعی داشته است؟ او به یکی از موثرترین بازیکنان تراکتورسازی دو کارت زرد داده که قطعیت هیچکدام از آنها آنچنان مورد تایید نیست. اگر این اولین بار بود که فغانی دچار شتاب در کارت دادن میشد، شاید امکان اغماض وجود داشت، اما در کارنامه او موارد پرشمار دیگری از شتابزدگی در استفاده از کارتهای زرد و قرمز دیده میشود. فغانی در گذشته دو بار فرهاد مجیدی را به خاطر الفاظی که مورد استفاده قرار میداد از زمین اخراج کرد که هر دو بار این مساله جنجالی شد. همچنین اخراج ماجراجویانه رونالدینیو توسط این داور در جام باشگاههای جهان هم حسابی سروصدا به پاکرد. او ۱۳ بهمن ۹۰ نیز در جریان هفتادوچهارمین دربی پایتخت یک کارت قرمز مستقیم به مهرداد اولادی داد که این تصمیم او از نظر بسیاری از کارشناسان اشتباه بود. توجه داشته باشید که در آن لحظه پرسپولیس با دو گل از استقلال عقب بود و این اخراج سهلانگارانه میتوانست به قیمت دریافت گلهای بیشتر توسط این تیم و رقم خوردن یک فاجعه تاریخی تمام شود. آیا با چنین رزومهای، وقتش نشده تعارف را کنار بگذاریم و کمی صریحتر به نقد عملکرد یک استعداد مهم در داوری فوتبال ایران بپردازیم؟
من هم فغانی هستم؟ واقعا؟
اخیرا اما بسیاری از داوران در فضای مجازی به پشتیبانی از قاضی دیدار تراکتورسازی و نفت پرداختهاند و حتی کمپینی به نام «من هم فغانی هستم» راه انداختهاند. بار دیگر باید تاکید کرد که واکنشهای خصومتبار در قبال داوران به هیچوجه قابل تایید نیست، اما این قبیل حمایتهای صنفی عجیب و غریب هم فقط در جایی مثل ایران دیده میشود. وقتی یک داور قضاوتهای مطلوب انجام میدهد، در اثر شهرتی که به دست میآورد به لیست بینالمللی راه مییابد، برای داوری راهی کشورهای مختلف میشود و در تورنمنتهای بزرگ، دستمزد و پاداش قابل توجه دریافت میکند. به همین نسبت زمانی که او دچار اشتباهات موثر میشود هم باید آمادگی روبهرو شدن با انتقادها را داشته باشد. وقتی سالها پیش خوزه مورینیو به آندرس فریسک حمله کرد و او بهعنوان یکی از بهترین داوران جهان ناچار به خداحافظی زودتر از موعد با دنیای فوتبال شد، کمپینی به نام «من هم فریسک هستم» تشکیل نشد! این درست شبیه آن است که وقتی مثلا امیرقلعهنویی بهخاطر ناکامیهای فنیاش اخراج میشود و درآمدش را از دست میدهد، بقیه مربیان کمپین «من هم قلعهنویی هستم» تشکیل بدهند و به مدیران باشگاهی مثل استقلال یا هواداران و کارشناسان فوتبال خرده بگیرند! آیا چنین چیزی منطقی است؟
تناقض برنامه نود
یک نکته دیگر در مورد برنامه نود، به مواضع پارادوکسیکال عادل فردوسیپور در مورد اشتباهات داوری مربوط میشود؛ جایی که مثلا او در مورد بازی ایران و عراق، به درستی قضاوت بنجامین ویلیامز را در زمینه اخراج مهرداد پولادی زیر سوال برد و مدعی شد این تصمیم داور استرالیایی باعث به هم ریختن برنامههای تیم ملی کشورمان شده است، اما همین مجری این بار انگشت اتهام را به سمت تونی اولیویرا میگیرد که چرا نتوانسته به رغم ۱۰ نفره شدن تیمش، پیروزی را نگه دارد؟ آنجا داور مقصر بوده است و اینجا مربی؟!
ارسال نظر