همه در اشتباهیم!

گروه ورزش- بهروز رسایلی: جمعه‌شب گذشته، اواخر نیمه اول بازی استقلال و ذوب‌آهن اتفاقی عجیب در ورزشگاه آزادی رخ داد. در شرایطی که دو تیم تهرانی و اصفهانی در حال تلاش برای خلق موقعیت و حمله به سهمیه آسیایی بودند، ناگهان یک تماشاگر خودش را وسط زمین رساند و روند بازی را مختل کرد. او با استفاده از چالاکی‌اش، دور از دستان افراد تعقیب‌کننده حسابی توانست در زمین جولان بدهد و نوشته روی پیراهنش را به دوربین‌ها عرضه کند: «من همونم، جوابم چی شد؟» این جمله ناقص، طبعا به خودی خود فاقد معناست، اما گزارشگر تلویزیونی زحمت کشید و یادآوری کرد که این تماشاگر، در مسابقه رفت دو تیم در اصفهان هم داخل زمین شده و پیغامی دیگر را به بینندگان تلویزیونی نشان داده بود. او آن روز روی پیراهنش نوشته بود حقش را در فوتبال ایران خورده‌اند و اگر به وی فرصت بدهند، خودی نشان خواهد داد. بالاخره بعد از حدود یک دقیقه تعقیب و گریز، این تماشاگر به دام افتاد و از زمین بیرون رفت. آنچه بر جای ماند اما، انبوهی از سوالات بی‌جواب بود. پیروان جیمی!

به تماشاگرانی که در خلال برگزاری یک مسابقه ورزشی ناگهان وارد زمین می‌شوند، اصطلاحا «جیمی جامپ» گفته می‌شود. این واژه نخستین بار برای توصیف «خائومه مارک کوت» به کار برده شد. خائومه یک هوادار بارسلونا بود که با همین پرش‌هایش به داخل زمین به شهرتی مثال‌زدنی دست یافت. مشهورترین نمونه از این قبیل اقدامات او، در فینال یورو ۲۰۰۴ رخ داد؛ جایی که ۴ سال بعد از انتقال جنجالی فیگو به رئال مادرید، او توانست در میانه‌های بازی یونان و پرتغال خودش را وسط زمین برساند و پرچم بارسا را توی صورت ستاره خائن بکوبد. همین مساله باعث شد تا دیگر تماشاگران هم در سایر نقاط جهان به صرافت پیروی از این هوادار اسپانیایی بیفتند و با حضور سرزده در میادین، نظم مسابقات را به هم بریزند. دامنه این موج به تدریج به ایران هم رسید و دست برقضا اوضاع طوری شد که فوتبال کشورمان مشکلی به نام کثرت جیمی‌جامپ‌ها را پیش روی خودش دید! در حال حاضر حداقل هر دو، سه هفته یک بار یکی از این دست تماشاگران داخل زمین می‌پرد و نظم مسابقه را به هم می‌زند. پیش از بازی اخیر استقلال و ذوب‌آهن، در دیدار پرسپولیس و نفت مسجد سلیمان چنین اتفاقی رخ داده بود و قبل از آن در انزلی، شیراز و اهواز شاهد چنین مسائلی بوده‌ایم. تعداد بالای جیمی‌جامپ‌ها در ایران به ویژه از این نظر قابل تامل است که ما در حال حاضر با کمبود شدید تماشاگر مواجه هستیم. یعنی اگر در اسپانیا از میان چند میلیون نفری که هر فصل بازی‌ها را از نزدیک تماشا می‌کنند ممکن است یکی، دو نفر داخل زمین بپرند، در فوتبال ایران بین چند صد نفر تماشاگر بازی‌های مختلف چند نفری هستند که با این انگیزه راهی استادیوم شده‌اند!

تلاش، حلقه مفقوده

اینکه یک جوان ایرانی تصور می‌کند بهترین راه برای فوتبالیست شدن او این است که در دو مسابقه مهم لیگ برتری وسط زمین بپرد و نوشته‌های روی پیراهنش را به مردم نشان بدهد، خودش یک مساله دردناک دیگر است. این‌طور به نظر می‌رسد که «تلاش» در فوتبال کشورمان به یک حلقه مفقوده تبدیل شده است. اگر در سایر نقاط جهان، این مدارس فوتبال معتبر و آکادمی‌های کارآمد هستند که پایه رشد و ترقی استعدادها قرار می‌گیرند، اینجا در ایران چنین امکانی به شکل قابل توجه فراهم نیست و کار را به جایی رسانده که یک نفر با به خطر انداختن خودش، وسط مسابقات رسمی ظاهر می‌شود تا استعدادش را جار بزند. به نظر می‌رسد از یکسو باید به تقویت ساختارهای فوتبال ایران پرداخت و از سوی دیگر روی فرهنگ جوانان و نوجوانان کار کرد.

شاهکار صداوسیما

این مطلب کامل نخواهد شد، مگر اینکه از شاهکار صداوسیما هم بنویسیم. طی همین یک ماهی که از آغاز سال جدید می‌گذرد، به دفعات اتفاقاتی به وقوع پیوسته که نشان داده کارگردانی تلویزیونی در ورزش ایران فرسنگ‌ها از استانداردهای جهانی عقب است. بازی ایران و شیلی با تاخیر پخش شد، در بازی ایران و سوئد به جای تصاویر غیرقابل پخش، به دفعات صحنه پنالتی گرفتن وحید امیری روی آنتن رفت، در مسابقه پرسپولیس و النصر کارگردان تلویزیونی بارها جریان بازی را رها کرد و درست وسط مسابقه تصاویر حاشیه‌ای را پوشش داد و البته این آخری هم که کلا «آخرش» بود! در شرایطی که سال‌هاست تلویزیون‌های معتبر دنیا بر اساس توافقی نانوشته مطلقا از پخش تصویر جیمی‌جامپ‌ها امتناع می‌کنند تا دیگران به چنین کاری تشویق نشوند، شبکه سوم خیلی مفصل و از زوایای مختلف چهره تماشاگر خاطی بازی استقلال و ذوب آهن را نشان داد و تازه گزارشگر بازی هم پیرامون وی و پروژه‌اش اطلاعات تکمیلی ارائه کرد! آیا وقتش نرسیده نیروهای تلویزیون، کمی آموزش ببینند و «به روز» شوند؟