گفتوگو با سرمایهگذار خصوصی باشگاه نساجی
پرهام: برای شهرت به فوتبال آمدم
دنیای اقتصاد- حمید رجبی:امروزه اغلب باشگاههای مطرح فوتبال جهان به شرکتهای تجاری و حرفهای و معتبرتبدیل شدهاند که سهام آنها در بورسهای معتبر جهان عرضه میشود. این شیوه باشگاهداری باعث میشود که مالکان و سرمایهگذاران با یقین از اینکه تراز مالی باشگاهها روشن و مثبت است به سرمایهگذاری در این باشگاهها تشویق شوند. اما در ایران همه معادلات در خصوص فوتبال با سایر نقاط دنیا متفاوت است. با وجود گذشت سالهای متمادی از خصوصیسازی باشگاههای فوتبال در کشورهای پیشرفته، اغلب باشگاههای فوتبال حرفهای ایران دولتی هستند و باشگاههای خصوصی یکی پس از دیگری قلع و قمع میشوند. اغراق نیست اگر بگوییم حال و روز تیمهای خصوصی اسفناک است. سرمایهگذاران زیادی در فوتبال ایران بودند که با سودایی متفاوت وارد فوتبال شدند، اما حاصل کار شکست مقابل حریفان قدرتمند دولتی است. از هدایتی با تیم استیل آذین گرفته تا برادران شفیعی زاده در باشگاه استقلال اهواز. در پرونده بررسی سرنوشت باشگاههای خصوصی در فوتبال ایران سراغ مهدی پرهام، مالک باشگاه قدیمی و پرطرفدار نساجی قائمشهر رفتیم. کسی که این روزها بهعنوان مشاور اقتصادی در باشگاه استقلال هم در تردد است. او به نمایندگی از بخش خصوصی فعال در فوتبال از دردسرهای باشگاهداری در ایران میگوید:
به نظر شما چرا خصوصیسازی در فوتبال ایران موفق نبوده است؟
به خاطر اینکه نگاه ورزش ایران معطوف به تیمداری است و نگاه اقتصادی هیچ جایگاهی در آن ندارد. خصوصیسازی در ورزش بیشتر یک پز و ژست است، اما در این خصوص اگر بسترسازی شود شاید در چند سال آینده فوتبال ما سرمایهگذاران بیشتری را به خود ببیند، نه مثل الان که همه این سرمایهگذاران یکی پس از دیگری عطای کار را به لقایش میبخشند. مشکل این است که در حال حاضر از بخش خصوصی حمایت که نمیشود هیچ، در کار سرمایهگذاران اخلال هم ایجاد میکنند و وصلههای زیادی به آنها میچسبانند. آنها توقع دارند این افراد هزینه کنند، اما سودی از این سرمایهگذاری نبرند.
رویکرد حمایتی باید از سوی وزارت ورزش انجام بگیرد یا نهاد قانونگذاری مثل مجلس؟
به نظر من وزارت ورزش در این خصوص میتواند نقش موثرتری داشته باشد، اما قطعا فراکسیون ورزش مجلس با وضع قوانین حمایتی میتواند این مشکل ورزش ایران را حل کند. به نظر من در این خصوص عزمی در وزارت ورزش دیده نمیشود، چراکه آنها میتوانند با ایجاد یک کارگروه و بررسی موانع خصوصیسازی در رفع این مشکلات اقدام کنند، اما شما کدام حرکت موثر را در این مورد از آنها دیدهاید؟ با توجه به تبلیغات وسیعی که در مورد حمایت از بخش خصوصی در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی در ورزش توسط سازمانهای مرتبط صورت میگیرد، متاسفانه به جز شعار و تظاهر چیز دیگری ملاحظه نکردهام. با توجه به تمامی تلاشهایی که در سالهای گذشته برای حمایت از ورزش فوتبال انجام دادهام، دیدم که نه در استان مازندران و نه در سیستم ورزش کشور هیچگونه حمایتی از من نشد و در همین راستا وقتی میبینید باشگاههای خصوصی دیگری مثل استیلآذین، ابومسلم یا استقلال اهواز نیز به علت برخورد غیرمنطقی که با مالکان آنها انجام شده از عرصه فوتبال کنارهگیری میکنند، انگیزه سرمایهگذاران برای ورود به ورزش از دست میرود.
فدراسیون در این زمینه چقدر مقصر است؟
به نظرم فدراسیون خیلی مقصر نیست، چون آنها در این سالها به استفاده از پول دولتی عادت کردهاند و شاید به خصوصیسازی اهمیتی نمیدهند. از طرفی شاید هم میخواهند کاری انجام بدهند، اما زورشان نمیرسد. مثل موضوع گرفتن حق پخش که چقدر در بوق و کرنا کردند که اگر حق پخش واقعی را نگیرند جلوی ورود دوربینها را میگیرند، اما در عمل دیدیم که زور این کار را نداشتند.
راهکار پیشنهادی شما در این خصوص چیست؟
فکر میکنم الگوبرداری مناسب یکی از راههای کمک به این بخش فوتبال است. راههایی که کشورهای دیگر مثل ترکیه رفتند را آقایان ببینند و الگو برداری کنند. آنها به جز دادن وامهای کمبهره و اعمال معافیتهای مالیاتی برای سرمایهگذاران، مجوز ایجاد کارخانههای صنعتی را هم به آنها دادند تا با درآمدزایی در این بخش سرریز سود آنها به فوتبال نیز هدایت شود. اما متاسفانه در ایران هیچ کمکی در خصوص وامهای کمبهره و حتی معافیتهای مالیاتی به سرمایهگذاران نشده است. ما در ورزش ایران در گذاشتن قول و قرار قوی هستیم اما در فاز اجرایی بسیار ضعیف عمل میکنیم. کسی که مالکیت یک باشگاه را در فوتبال ایران بر عهده میگیرد در دسته یک سالانه چیزی بین ۵ تا ۷ میلیارد و در لیگ برتر بین ۱۵ تا ۲۰میلیارد باید هزینه کند. با این اوضاع، سرمایهگذاری در ایران منطقی نیست.
پس با این شرایط چرا شما اصرار به سرمایهگذاری در فوتبال ایران دارید؟
همیشه اشخاصی هستند که کارهایی را برای ماندگاری در اذهان مردم انجام میدهند. من هم از اینکه پولم را در راه تفریح و سرگرمی سالم جوانان هزینه کنم خوشحال میشوم.
بنابراین کسب شهرت یکی از اهداف شما از سرمایهگذاری است؟
بله. شهرت چیز بدی نیست. من کسب شهرت را چیز ناپسندی نمیدانم .
اما در فوتبال روز اروپا سرمایهگذاران بیشتر برای سود مضاعف فعالیت میکنند تا کسب شهرت.
این مقایسه درست نیست. کجای فوتبال ما شبیه فوتبال اروپاست؟ من به صراحت میگویم در ایران اکثر کسانی که در فوتبال سرمایهگذاری میکنند به کسب شهرت و رسانهای شدن هم اهمیت میدهند.
و همین موضوع شهرت هم باعث حضور شما در استقلال تهران شده؟
این موضوع یک علاقه شخصی است. من در استقلال هستم تا به تیمی که به آن علاقه دارم کمک کنم. ضمن اینکه من در این تیم فقط مشاور اقتصادی هستم و قرار نیست در این باشگاه هزینه کنم. اگر هم به صورت موقت هزینهای انجام بدهم حتما این پول را پس میگیرم.
شما تا به حال چقدر پول در فوتبال هزینه کردهاید؟
من فقط در باشگاه نساجی قائمشهر حدود ۱۲ میلیارد هزینه کردم.
چقدر از این پول برگشت؟
صفر. این سرمایهگذاری هیچ برگشتی برای من نداشته است.
ارسال نظر