فرمول موفقیت اسپانیاییها چیست؟
پادشاهان فوتبال اروپا
امیر علیزاده فینال پنجاه و نهمین دوره لیگ قهرمانان اروپا امشب در ورزشگاه دالوژ شهر لیسبون برگزار خواهد شد و دو تیم همشهری رئال مادرید و اتلتیکومادرید در حالی این فینال را برگزار میکنند که اولین بار است دو تیم همشهری در فینال بزرگترین رویداد باشگاهی فوتبال جهان رو در روی هم قرار میگیرند. آنچه میخوانید تحلیلی است بر موفقیتهای اسپانیا در فوتبال جهان. برای خیلیها فوتبال اسپانیا مترداف با بارسلونا و رئال مادرید است. به خاطر همین با نزول بارسا خیلیها ناکامی فوتبال این کشور را قریبالوقوع میدانند، اما این تصور اشتباه است.
امیر علیزاده فینال پنجاه و نهمین دوره لیگ قهرمانان اروپا امشب در ورزشگاه دالوژ شهر لیسبون برگزار خواهد شد و دو تیم همشهری رئال مادرید و اتلتیکومادرید در حالی این فینال را برگزار میکنند که اولین بار است دو تیم همشهری در فینال بزرگترین رویداد باشگاهی فوتبال جهان رو در روی هم قرار میگیرند. آنچه میخوانید تحلیلی است بر موفقیتهای اسپانیا در فوتبال جهان. برای خیلیها فوتبال اسپانیا مترداف با بارسلونا و رئال مادرید است. به خاطر همین با نزول بارسا خیلیها ناکامی فوتبال این کشور را قریبالوقوع میدانند، اما این تصور اشتباه است. فوتبال اسپانیا همچنان قدرتمند است، چه بسا قویتر. چرا که حالا دستاورد سایر تیمها را هم که در سالهای گذشته سخت کار کردهاند، بهتر میتوان دید. باشگاههای «لالیگا» روی هم بیش از3 میلیارد یورو بدهکارند.ب
سیاری از کارشناسان علت اصلی موفقیت باشگاههای اسپانیایی را در همین ریختوپاش و مدیریت مالی بیحسابوکتاب میدانند، اما از نگاه برخی دیگر این کوتهبینانه است و موفقیت باشگاههای اسپانیایی را نمیتوان فقط به حساب ساختار مالی سستتر «لالیگا» نسبت به سایر لیگهای برتر اروپا گذاشت. این کامیابی دلایل دیگری دارد:
پولهای حق پخش تلویزیونی
پول بالاخره چه گل بزند چه جلوی گل را بگیرد، در هر صورت حکم طلا را دارد. در لیگ اسپانیا بیشتر این پولها از محل فروش حق پخش تلویزیونی به دست میآید. درآمد باشگاههای اسپانیایی از این محل، نسبت به همتایان اروپاییشان بالاتر است. یک دلیل آن این است که اسپانیا در میان پنج لیگ بزرگ اروپا (انگلستان، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه) تنها لیگی است که تیمها به صورت غیرمتمرکز حق پخش تلویزیونی مسابقات خود را میفروشند. در سایر لیگها این کار به صورت متمرکز توسط سازمان لیگ انجام میگیرد.
به همین خاطر سهم درآمد از محل فروش حقوق تلویزیونی در اسپانیا نسبتا بالا است. به عنوان نمونه، 36 درصد از 518.9 میلیون یورو درآمد رئال مادرید، مربوط به حق پخش است، 41 درصد به درآمدهای بازاریابی و 23 درصد نیز به درآمدهای روز مسابقه. این در حالی است که به عنوان قیاس، از 431.2 میلیون یورو درآمد بایرن مونیخ، تنها 25 درصد از محل حقوق تلویزیونی به دست میآید و 55 درصد از درآمدهای بازاریابی و 20 درصد نیز از درآمدهای روز مسابقه به دست میآید.
درآمدهای تلویزیونی ناپایدارترین منبع درآمدی در ورزش است و وابستگی بیش از اندازه به این منبع همواره یک تهدید است، اما موضوع در اینجا این نیست، بلکه این است که درآمدهای بالای تلویزیونی در فوتبال اسپانیا در سالهای اخیر پولهای زیادی را نصیب باشگاهها کرده. البته سهم ۲ باشگاه رئال مادرید و بارسلونا در این میان از همه بیشتر است. این ۲ باشگاه با غول رسانهای «مدیاپرو» قراردادهای جداگانهای را بستهاند و ۵۰ درصد کل درآمد تلویزیونی لالیگا را از آن خود کردهاند. ۵۰ درصد باقیمانده به سایر ۱۸ تیم دسته برتر لیگ این کشور تعلق میگیرد. مدتی است که بحث در اسپانیا بر سر تغییر نحوه توزیع پول و عادلانهتر کردن آن بالا گرفته است، اما به هر حال این پولها، یک «مزیت درآمدی» برای کل باشگاههای اسپانیایی ایجاد میکند و به نظر میرسد که آنها با شدت گرفتن بحران اقتصادی بهتر از قبل از این مزیت استفاده میکنند.
پاداشهای یوفا
لیگ قهرمانان اروپا پاداشهای نقدی بسیار خوبی برای تیمهایی که در آن شرکت دارند، در نظر میگیرد: ۸/۶ میلیون یورو برای شرکت در مرحله گروهی، ۵۰۰ هزار یورو برای هر تساوی و یک میلیون یورو برای هر برد در مرحله لیگ قهرمانان، ۵/۳ میلیون یورو برای راهیابی به مرحله یکهشتم نهایی، ۹/۳ میلیون یورو برای یکچهارم، ۹/۴ میلیون یورو برای صعود به نیمهنهایی، ۵/۱۰ میلیون یورو برای برنده مسابقه و ۵/۶ میلیون یورو برای بازنده دیدار نهایی. پاداشهای نقدی لیگ اروپا تقریباً نصف پاداشهای لیگ قهرمانان است. علاوه بر پاداشهای نقدی در هر دو رقابت پولهای حاصل از اسپانسرینگ و تلویزیون هم هستند که بین باشگاهها بر اساس فرمول مشخصی توزیع میشود. علاوه بر آن یک باشگاه از موفقیت در رقابتهای اروپایی میتواند به عنوان یک ابزار بازاریابی استفاده کند و درآمدهایش را افزایش دهد. با احتساب همه این موارد یک باشگاه با قهرمانی در لیگ قهرمانان میتواند تا ۶۰ میلیون یورو درآمد عایدش شود. این درآمدهای اضافه هم طبعا روی عملکرد تیمها تاثیر میگذارد. هرچه تیمها بیشتر پول درمیآورند، بیشتر هم سرمایهگذاری میکنند و تیم بهتر نتیجه میگیرد. این دو عامل - اگر همه چیز طبق برنامه و خوب پیش برود ـ روی همدیگر تاثیر متقابل میگذارند. دقیقاً به همین دلیل و کار و برنامهریزی باثبات بود که اتلتیکو مادرید با قهرمانی در لیگ اروپا در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲، حالا قهرمان لالیگا نیز هست.
موفقیت تیم ملی
عملکرد تیم ملی اسپانیا هم روی باشگاهها تاثیر گذاشته است. بعد از شکست اسپانیا در مرحله یکهشتم جام جهانی ۲۰۰۶، بازیکنان جوان آن تیم درس گرفتند و دو سال بعد با همان مربی یعنی لوییس آراگونس، در جام ملتهای اروپا به قهرمانی رسیدند. این قهرمانی که دومین افتخار اسپانیا در اروپا بعد از سال ۱۹۶۴ بود، انگیزه و اعتمادبهنفس بازیکنان را بالا برد و باشگاهها هم از آن منتفع شدند، چون بازیکنان این اعتمادبهنفس را با خود به باشگاهها نیز بردند. برخی از قهرمانان آن موقع اروپا همچنان در تیم ملی و در رئالمادرید، بارسلونا یا اتلتیکو مادرید بازی میکنند؛ مثل ایکر کاسیاس، کارلس پویول، سرخیو راموس، آندرس اینیستا، ژابی آلونسو و داوید ویا.
سیاست در نقلوانتقال
هر چهار تیم اسپانیایی که به مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان و لیگ اروپا راه پیدا کردهاند، از ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه برخوردارند. افث سویا در این میان جوانترین تیم را با میانگین سنی ۲۶ سال دارد. جوانانی مانند پوئرتو، آلبرتو مورنو و موی حالا ستارگان این تیم به شمار میآیند. حریف سویا در نیمهنهایی لیگ اروپا، والنسیا که بازی رفت را در سویل دو بر صفر واگذار کرد هم وضعیت مشابهی دارد. این تیم تاکنون دو بار به فینال لیگ قهرمانان راه پیدا کرده، به نظر میرسید با قهرمانی در سال ۲۰۰۴ به قدرت دوقطبی رئال-بارسا پایان داده باشد، اما این باشگاه در بحران اقتصادی نتوانست جایگاهش را به عنوان قطب سوم مستحکم کند. بحران مالی این باشگاه را مجبور کرد که از محصولات تیمهای پایه خودش استفاده کند، مثل ویسنته گوایتا، خوان برنات یا پاکو آلساسر، استعداد ۲۰ ساله که در مرحله یکچهارم نهایی لیگ اروپا در برابر بازل سوئیس هتتریک کرد. اتلتیکو مادرید تیبوت کورتویس دروازهبان مستعد جوان را از چلسی قرض گرفت. کوکه در خط میانی و کاپیتان گابی نیز از محصولات خود اتلتیکو هستند. در کنار بازیکنان باتجربهتری مثل داوید ویا و دیگو کاستا. در رئال مادرید اوضاع کمی فرق دارد، مادریدیها با گرانقیمتترین خریدهای تاریخ فوتبال تیم خود را با ستارگانی مثل کریستیانو رونالدو و گرت بیل مزین میکنند. اما یک نیمنگاه هم به ستارههای جوان دارد، مثل آنخل دی ماریای آرژانتینی که استعدادیابهای باشگاه او را کشف کردند و سال ۲۰۱۰ از بنفیکا لیسبون به رئال آوردند.
تاکتیک
اغلب باشگاههای اسپانیایی روی یک سیستم بازی خاص کار میکنند و آن را در تمام تیمهایشان پیاده میکنند. بارسلونا این کار را با یوهان کرایف عملی کرد. سایر باشگاهها هم یاد گرفتند. هرچند سبک بازی تیمهای اسپانیایی متفاوت است، اما در همه این تیمها خط میانی نقش کلیدی برای تصاحب توپ و گزینههای پاس ایفا میکند.
به طور کل، تیمهای اسپانیایی از یک نظم تاکتیکی بسیار خوبی برخوردارند. این هم حاصل مدیریت درست، تصمیمات صحیح و برنامهریزی درازمدت است، به خصوص در پرورش و انتخاب مربی برای تیمها، باشگاههای اسپانیایی موفق عمل کردهاند.
نتیجه
ممکن است لالیگای اسپانیا که هنوز شکاف طبقاتی در آن بزرگ است، هم هیجانانگیز باشد و هم ملالآور و قابل پیشبینی. اما فوتبال در نهایت فوتبال است و برتری مالی و مخارج بالا به تنهایی عامل موفقیت نیست. ترکیبی از مدیریت اصولی، برنامهریزی بلندمدت در کنار منابع مالی خوب، نتیجهبخش است. بحران اقتصادی هم در این میان به نظر میرسد باشگاههای اسپانیایی را سر عقل آورده باشد.
سیاری از کارشناسان علت اصلی موفقیت باشگاههای اسپانیایی را در همین ریختوپاش و مدیریت مالی بیحسابوکتاب میدانند، اما از نگاه برخی دیگر این کوتهبینانه است و موفقیت باشگاههای اسپانیایی را نمیتوان فقط به حساب ساختار مالی سستتر «لالیگا» نسبت به سایر لیگهای برتر اروپا گذاشت. این کامیابی دلایل دیگری دارد:
پولهای حق پخش تلویزیونی
پول بالاخره چه گل بزند چه جلوی گل را بگیرد، در هر صورت حکم طلا را دارد. در لیگ اسپانیا بیشتر این پولها از محل فروش حق پخش تلویزیونی به دست میآید. درآمد باشگاههای اسپانیایی از این محل، نسبت به همتایان اروپاییشان بالاتر است. یک دلیل آن این است که اسپانیا در میان پنج لیگ بزرگ اروپا (انگلستان، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه) تنها لیگی است که تیمها به صورت غیرمتمرکز حق پخش تلویزیونی مسابقات خود را میفروشند. در سایر لیگها این کار به صورت متمرکز توسط سازمان لیگ انجام میگیرد.
به همین خاطر سهم درآمد از محل فروش حقوق تلویزیونی در اسپانیا نسبتا بالا است. به عنوان نمونه، 36 درصد از 518.9 میلیون یورو درآمد رئال مادرید، مربوط به حق پخش است، 41 درصد به درآمدهای بازاریابی و 23 درصد نیز به درآمدهای روز مسابقه. این در حالی است که به عنوان قیاس، از 431.2 میلیون یورو درآمد بایرن مونیخ، تنها 25 درصد از محل حقوق تلویزیونی به دست میآید و 55 درصد از درآمدهای بازاریابی و 20 درصد نیز از درآمدهای روز مسابقه به دست میآید.
درآمدهای تلویزیونی ناپایدارترین منبع درآمدی در ورزش است و وابستگی بیش از اندازه به این منبع همواره یک تهدید است، اما موضوع در اینجا این نیست، بلکه این است که درآمدهای بالای تلویزیونی در فوتبال اسپانیا در سالهای اخیر پولهای زیادی را نصیب باشگاهها کرده. البته سهم ۲ باشگاه رئال مادرید و بارسلونا در این میان از همه بیشتر است. این ۲ باشگاه با غول رسانهای «مدیاپرو» قراردادهای جداگانهای را بستهاند و ۵۰ درصد کل درآمد تلویزیونی لالیگا را از آن خود کردهاند. ۵۰ درصد باقیمانده به سایر ۱۸ تیم دسته برتر لیگ این کشور تعلق میگیرد. مدتی است که بحث در اسپانیا بر سر تغییر نحوه توزیع پول و عادلانهتر کردن آن بالا گرفته است، اما به هر حال این پولها، یک «مزیت درآمدی» برای کل باشگاههای اسپانیایی ایجاد میکند و به نظر میرسد که آنها با شدت گرفتن بحران اقتصادی بهتر از قبل از این مزیت استفاده میکنند.
پاداشهای یوفا
لیگ قهرمانان اروپا پاداشهای نقدی بسیار خوبی برای تیمهایی که در آن شرکت دارند، در نظر میگیرد: ۸/۶ میلیون یورو برای شرکت در مرحله گروهی، ۵۰۰ هزار یورو برای هر تساوی و یک میلیون یورو برای هر برد در مرحله لیگ قهرمانان، ۵/۳ میلیون یورو برای راهیابی به مرحله یکهشتم نهایی، ۹/۳ میلیون یورو برای یکچهارم، ۹/۴ میلیون یورو برای صعود به نیمهنهایی، ۵/۱۰ میلیون یورو برای برنده مسابقه و ۵/۶ میلیون یورو برای بازنده دیدار نهایی. پاداشهای نقدی لیگ اروپا تقریباً نصف پاداشهای لیگ قهرمانان است. علاوه بر پاداشهای نقدی در هر دو رقابت پولهای حاصل از اسپانسرینگ و تلویزیون هم هستند که بین باشگاهها بر اساس فرمول مشخصی توزیع میشود. علاوه بر آن یک باشگاه از موفقیت در رقابتهای اروپایی میتواند به عنوان یک ابزار بازاریابی استفاده کند و درآمدهایش را افزایش دهد. با احتساب همه این موارد یک باشگاه با قهرمانی در لیگ قهرمانان میتواند تا ۶۰ میلیون یورو درآمد عایدش شود. این درآمدهای اضافه هم طبعا روی عملکرد تیمها تاثیر میگذارد. هرچه تیمها بیشتر پول درمیآورند، بیشتر هم سرمایهگذاری میکنند و تیم بهتر نتیجه میگیرد. این دو عامل - اگر همه چیز طبق برنامه و خوب پیش برود ـ روی همدیگر تاثیر متقابل میگذارند. دقیقاً به همین دلیل و کار و برنامهریزی باثبات بود که اتلتیکو مادرید با قهرمانی در لیگ اروپا در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲، حالا قهرمان لالیگا نیز هست.
موفقیت تیم ملی
عملکرد تیم ملی اسپانیا هم روی باشگاهها تاثیر گذاشته است. بعد از شکست اسپانیا در مرحله یکهشتم جام جهانی ۲۰۰۶، بازیکنان جوان آن تیم درس گرفتند و دو سال بعد با همان مربی یعنی لوییس آراگونس، در جام ملتهای اروپا به قهرمانی رسیدند. این قهرمانی که دومین افتخار اسپانیا در اروپا بعد از سال ۱۹۶۴ بود، انگیزه و اعتمادبهنفس بازیکنان را بالا برد و باشگاهها هم از آن منتفع شدند، چون بازیکنان این اعتمادبهنفس را با خود به باشگاهها نیز بردند. برخی از قهرمانان آن موقع اروپا همچنان در تیم ملی و در رئالمادرید، بارسلونا یا اتلتیکو مادرید بازی میکنند؛ مثل ایکر کاسیاس، کارلس پویول، سرخیو راموس، آندرس اینیستا، ژابی آلونسو و داوید ویا.
سیاست در نقلوانتقال
هر چهار تیم اسپانیایی که به مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان و لیگ اروپا راه پیدا کردهاند، از ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه برخوردارند. افث سویا در این میان جوانترین تیم را با میانگین سنی ۲۶ سال دارد. جوانانی مانند پوئرتو، آلبرتو مورنو و موی حالا ستارگان این تیم به شمار میآیند. حریف سویا در نیمهنهایی لیگ اروپا، والنسیا که بازی رفت را در سویل دو بر صفر واگذار کرد هم وضعیت مشابهی دارد. این تیم تاکنون دو بار به فینال لیگ قهرمانان راه پیدا کرده، به نظر میرسید با قهرمانی در سال ۲۰۰۴ به قدرت دوقطبی رئال-بارسا پایان داده باشد، اما این باشگاه در بحران اقتصادی نتوانست جایگاهش را به عنوان قطب سوم مستحکم کند. بحران مالی این باشگاه را مجبور کرد که از محصولات تیمهای پایه خودش استفاده کند، مثل ویسنته گوایتا، خوان برنات یا پاکو آلساسر، استعداد ۲۰ ساله که در مرحله یکچهارم نهایی لیگ اروپا در برابر بازل سوئیس هتتریک کرد. اتلتیکو مادرید تیبوت کورتویس دروازهبان مستعد جوان را از چلسی قرض گرفت. کوکه در خط میانی و کاپیتان گابی نیز از محصولات خود اتلتیکو هستند. در کنار بازیکنان باتجربهتری مثل داوید ویا و دیگو کاستا. در رئال مادرید اوضاع کمی فرق دارد، مادریدیها با گرانقیمتترین خریدهای تاریخ فوتبال تیم خود را با ستارگانی مثل کریستیانو رونالدو و گرت بیل مزین میکنند. اما یک نیمنگاه هم به ستارههای جوان دارد، مثل آنخل دی ماریای آرژانتینی که استعدادیابهای باشگاه او را کشف کردند و سال ۲۰۱۰ از بنفیکا لیسبون به رئال آوردند.
تاکتیک
اغلب باشگاههای اسپانیایی روی یک سیستم بازی خاص کار میکنند و آن را در تمام تیمهایشان پیاده میکنند. بارسلونا این کار را با یوهان کرایف عملی کرد. سایر باشگاهها هم یاد گرفتند. هرچند سبک بازی تیمهای اسپانیایی متفاوت است، اما در همه این تیمها خط میانی نقش کلیدی برای تصاحب توپ و گزینههای پاس ایفا میکند.
به طور کل، تیمهای اسپانیایی از یک نظم تاکتیکی بسیار خوبی برخوردارند. این هم حاصل مدیریت درست، تصمیمات صحیح و برنامهریزی درازمدت است، به خصوص در پرورش و انتخاب مربی برای تیمها، باشگاههای اسپانیایی موفق عمل کردهاند.
نتیجه
ممکن است لالیگای اسپانیا که هنوز شکاف طبقاتی در آن بزرگ است، هم هیجانانگیز باشد و هم ملالآور و قابل پیشبینی. اما فوتبال در نهایت فوتبال است و برتری مالی و مخارج بالا به تنهایی عامل موفقیت نیست. ترکیبی از مدیریت اصولی، برنامهریزی بلندمدت در کنار منابع مالی خوب، نتیجهبخش است. بحران اقتصادی هم در این میان به نظر میرسد باشگاههای اسپانیایی را سر عقل آورده باشد.
ارسال نظر