یادداشت
فوتبال و الزامات مالی
سعید جمشیدی فرد
اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال تنظیم شده توسط کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال ایران پس از اعلام نظر اولیه فیفا برگشت شد تا با در نظر گرفتن پیشنهادهای اصلاحی مجددا تدوین شود. اساسنامه مزبور پس از تایید نهایی فیفا میبایست جهت تصویب در هیات دولت مطرح شود تا از ضمانت اجرایی لازم برخوردار شود.
قسمت اول
سعید جمشیدی فرد
اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال تنظیم شده توسط کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال ایران پس از اعلام نظر اولیه فیفا برگشت شد تا با در نظر گرفتن پیشنهادهای اصلاحی مجددا تدوین شود. اساسنامه مزبور پس از تایید نهایی فیفا میبایست جهت تصویب در هیات دولت مطرح شود تا از ضمانت اجرایی لازم برخوردار شود. موضوع فوق دررسانهها با دو نگرش مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. محیط ورزش خصوصا فوتبال جاذبههای انکارناپذیری را برای علاقهمندان به امور سیاسی فراهم میآورد درحالیکه عموم اهل فوتبال همواره ازورود ابعاد سیاسی وحضور سیاسیون به محیط فوتبال نگرانند. بحثهای سیاسی روز حول جایگاه ریاست سازمان تربیت بدنی و کمیته انتقالی در مجمع پیشرو، نفش فیفا و جابهجاییهای انجام شده یا احتمالی در سطح روسای هیاتهای فوتبال نمود پیدا میکند حال آنکه اهل فوتبال تمایل به نگاه غیرسیاسی و تمرکز بر هویت تخصصی و بعضا ممانعت از ورود مدیران غیر فوتبالی به محیط این ورزشی دارند. این دو نگرش منحصرا موضوع بحث فدراسیون فوتیال و اساسنامه پیشنهادی نیست بلکه بخشی از چالشهای پیرامون باشگاهها خصوصا استقلال و پرسپولیس نیز میباشد.
فوتبال گستردهتر از یک ورزش صرف و یا یک ابزار سیاسی برای کسب قدرت است. لذا محدود دیدن آن نتایج موثر، مقبول و مناسبی را در بر نخواهد داشت. محیط فوتبال نمونه وبخشی قابل اعتنا از جامعه است که فراتر از یک ورزش در اجتماع نفش می آفریند. عموم رفتارهای افراد را هنجار یا ناهنجار در این محیط میتوان مشاهده کرد. ارزیابی عملکرد بازیکنان ومربیان و نقادی مدیریتها در سطوح مختلف تخصصی وعملیاتی وکلان وراهبردی بهطور شفاف از طریق مطبوعات و صدا و سیما جریان دارد، حقوق و پاداشها کمتر از دیدها پنهان می ماند و بر خلاف محیطهای صنعتی و مدیریت ظرفیت پذیرش و توجیه پذیری پرداخت ارقام نجومی بدون قیاس به محک خط فقر و به یمن به چشم آمدن مهارتها و صلاحتیهای تخصصی بیشتر است، بهترتیبی که گاهی اوقات احساس میشود این محیط از جامعه جلوتر است.
هویت رسمی و اصیل فوتبال در قالب یک ورزش تعریف میشود اما کودک شش ساله از بعد مفرح ولذت بخش بودن آن به عنوان یک بازی و در قالب یک سیستم ادراکی روانی که موجب تقویت و پرورش حواس پنجگانه اش میشود به توپ ضربه میزند نه اساسا با هدف ورزش. گاهی عمق اصالت فوتبالیست بودن خود را به بازی با پای برهنه در زمینهای خاکی تعریف میکنیم جایی که حتی بدون داور و لباس متمایز بازی را به نوبت داوری میکردیم. با این حال از فوتبال فقط بازیکنانش لذت نمیبرند بلکه گاهی تماشاگران را تا حد سحر فریفته میکند تا جاییکه به بعضی بازیکنان لقب جادوگر هم میدهند. تماشاچی به استادیوم میآید تا از هیجان بازی لذت ببرد و ما به ازای آن را با خرید بلیط بپردازد، کسانی که شاید حتی پابیشان به توپ هم نخورده باشد. شاید شروع پولسازی فوتبال را از همینجا بشود ردیابی کرد. هر چه کیفیت بهتر و رقابت بیشتر در زمین باشد، هیجان بیشتر تولید میشود. تماشاچیان خود نمادی از فرهنگ جامعهاند اما گاهی تشکل یکجای آنها توام با احساسات و هیجان، خود تولید فرهنگ میکند و بر فرهنگ جامعه اثر میگذارد. هرچند فضای استادیومها عاری از گفتوشنودها و خشونتهای ناپسند که عارضه فرهنگی بهبار میآورد نیست لیکن در این محیط الگوها ومشیهای پسندیده نیز تولید میشود.به هرحال با بالارفتن تقاضای دیدار فوتبال سرمایهگذاری در آن توجیه پیدا کرد، هم برای ارتقا وبهبود کیفیت بازی و هم برای توسعه حضور تماشاچیان. اگرچه بازیکن در کیفیت بازی نقش تعیینکننده دارد لیکن رهبری تخصصی و اداره برنامهریزی شده و تشکیلاتی، گلوگاه بازیکن محوری را در این ورزش گروهی گشود. حالا برای جبران هزینههای اضافی باید به باشگاهها بهعنوان بنگاهی اقتصادی نگاه میشد. راه پوشش هزینهها توسعه حضور تماشاچی در ورزشگاهها و تغییر نام آنها به هوادار بود. سرمایه به سمت فوتبال آمد و ورزشگاهها تاحد تقاضا و امکان دیدار حضوری از بازیها و از همه مهمتر بازگشت سرمایه به کار رفته از محل فروش بلیت بزرگ شد.
ادامه دارد
ارسال نظر