برگزاری نهمین سالگرد در گذشت قایقران
نهمین سالگرد درگذشت مرحوم سیروس قایقران کاپیتان اسبق تیم ملی و ملوان و فرزندش راستین قایقران هفدهم فروردین ماه در مسجد شهدای کلیور انزلی زادگاه و آرامگاه وی برگزار شد. در این مراسم که با حضور جمع زیادی از مردم، همدورهایهای مرحوم قایقران، پیشکسوتان و فوتبالیستهای قدیمیکشور برگزار شد، یاد و خاطره وی گرامیداشته شد.
در مراسم نهمین سالگرد درگذشت مرحوم سیروس قایقران پدرش پرویز قایقران که به زحمت حاضر به گفتوگو شد، گفت: «درباره قولهایی که مسوولان میدهند هیچگونه صحبتی نمیکنم. آیا ورزشکار تا زمانی که زنده است عزیز است ؟»
پرویز قایقران با ذکر خاطرهای از پسرش گفت: «اولین سالی که به تیم ملی دعوت شد به تهران رفت و دو روز بعد با گرمکن و بی پول برگشت. چیزی به ما نگفت اما، چند روز بعد فهمیدیم که لباسهای آنها را در اردو دزدیدند تا آنها دیگر در تمرینات حاضر نشوند. اخلاقش عالی بود. خدا او را بیامرزد. سیروس مردمیبود و به همین علت است که مردم او را دوست دارند، اخلاق خوبی داشت و با مردم یکی بود و هر چه داشت برای آنان داشت و از خود هیچ چیز نداشت.»
احمدرضا عابدزاده یکی از یاران قدیمیسیروس که هر ۹ سال در مراسم او شرکت کرده است، هم گفت: «از مسوولان ورزش استان گیلان تشکر میکنم که به یاد مرحوم سیروس قایقران هستند که نه تنها در فوتبال این استان بلکه در تمامیکشور به عنوان یک چهره ماندگار و محبوب مورد توجه است و تاکنون سعی داشتهام تا هر ساله در این مراسم حضور پیدا کنم، چرا که علاوه بر همبازی بودن در تیم ملی ایران به عنوان یک دوست همواره با وی در ارتباط بودم و خاطرات فراوانی از این مرحوم به یادگار دارم و جا دارد که مسوولان این استان در سالهای آینده با اتخاذ تمهیدات لازم این مراسم را بهتر و باشکوهتر برگزار کنند تا جوانان گیلانی بتوانند از اسطوره فوتبال این استان به خوبی تقدیر کنند.»
زنده یاد سیروس قایقران در اول بهمن ماه ۱۳۴۰ در محله کلویر بندر انزلی به دنیا آمد. سیروس از همان ابتدای کودکی به فوتبال در زمینهای خاکی کلویر روی آورد و با استعداد درخشانش به عضویت تیم فوتبال منتخب آموزشگاهها در آمد. وی در سن ۱۶ سالگی در سال ۱۳۵۶ موفق شد به عنوان یکی از مهرهای اصلی در تیمهای نوجوانان و جوانان ملوان استعدادهای خود را به نمایش بگذارد و با مهارتهای منحصر به فردش ملوان را به رتبه قهرمانی باشگاههای گیلان برساند. وی در سالهای ۵۷ تا ۶۳ افتخارات زیادی را برای ملوان و گیلان به ارمغان آورد مانند دو گلی که وارد دروازه پرسپولیس کرد و یا گل زیبایی که وارد دروازه تیم منتخب مازندران نمود.
در این دوران وی به عنوان یک بازیکن استثنایی با ویژگیهای اخلاقی عالی و منش پهلوانی در میان عموم مردم محبوب شد. وی آنقدر متواضع و افتاده بود که همه افراد به او علاقمند بودند. لبخندهای صمیمیاش هیچگاه از لبان او دور نمیشد و قلبش مانند دریا پاک و بی آلایش بود.
سیروس در سال ۱۳۶۳ به تیم ملی دعوت شد و در سال ۶۶ تنها فوتبالیست شهرستانی بود که شادروان دهداری بازوبند پرافتخار کاپیتانی تیم ملی ایران را به بازوان او بست. در سال ۶۷ در جام ملتهای آسیا در قطر، تیم ملی ایران با رهبری سیروس به مقام سومیدست یافت و در سال ۶۹ تیم ایران را با گلهای زیبایش پس از ۲۰ سال به قهرمانی در بازیهای آسیایی پکن رساند.
سیروس در آن دوران نه تنها در ایران بلکه در آسیا و اروپا هم به عنوان یک بازیکن استثنایی مطرح شد و با وجود داشتن پیشنهاد از تیمهای آلمانی به الاتحاد قطر پیوست. سیروس در اوج شهرت هرگز مغرور نشد و اصالت خود را فراموش نکرد و بعد از مدتی بازی در قطر، مجددا به تیم اول خود ملوان پیوست و این تیم را قهرمان جام حذفی و راهی مسابقات آسیایی کرد. سیروس در سال ۷۲ به عنوان بازیکن و سپس مربی به تیم کشاورز تهران پیوست و نتایج قابل توجهی بدست آورد. وی سپس به تیم دسته دومیمسعود هرمزگان پیوست و مدتی در آنجا مشغول به مربیگری شد.
در سالهای ۷۶ و ۷۷ سیروس بارها تمایل خود را برای بازگشت به ملوان به عنوان بازیکن یا مربی اعلام کرد. اما در اوایل سال ۷۷ که وی برای تعطیلات نوروز همراه خانوادهاش به انزلی آمده بود در بازگشت و در حالیکه همراه فرزند، همسر و برادر همسرش در اتومبیل رنوی خود عازم تهران بود در حوالی امامزاده هاشم با کامیون خاور تصادف کرد که منجر به فوت وی و فرزندش شد. سیروس عشق خاصی به انزلی و ملوان داشت. خودش میگفت: بهترین مطلبی که درباره من در مطبوعات نوشته شده این است «عجب قایقرانی دارد این ملوان». او در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۳ یک چمدان افتخار برای ملوان کسب کرد و مهره مار انزلی چیها در میدانهای دوزخی لقب گرفت. او در مسابقات جام ملتهای آسیا با تیم ملی روی سکوی سوم آسیا ایستاد و ۲ سال بعد هم در پکن با گل زیبایش پرنده خوشبختی را روی شانه های تیم ملی نشاند تا ایران قهرمان آسیا شود.
ارسال نظر