محمدرضا ساکت، مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان:
فوتبال ایران ۱۸ قطب دارد نه دو قطب
محمدرضا ساکت، مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان در این فصل مسوولیت سنگین دفاع از عنوان قهرمانی را بر دوش دارد. او در آغاز لیگ برتر فوتبال، گفت و گوی مفصلی با خبرگزاری مهر انجام داده که گزیدهاش را میخوانید: استقلال و پرسپولیس، دولتیترین
سپاهان دولتی نیست و طی دو سال گذشته به صورت خصوصی اداره شده است. طبق اعلام وزیر صنایع، ذوبآهن تنها باشگاه دولتی ایران است که در صورت واگذاری سهام کارخانه ذوبآهن، این باشگاه هم خصوصی میشود؛ اما استقلال و پرسپولیس دولتیترین باشگاههای ایران هستند، زیرا حمایتهای مستقیم متولی ورزش را پشت سر خود میبینند و اسپانسر آنها سازمان تربیت بدنی است.
شتابزدگی در تغییرات مدیریتی سرخابیها
نمیخواهم در امور تیمهای دیگر دخالت کنم؛ اما به عنوان یک کارشناس ورزشی میگویم دو باشگاه استقلال و پرسپولیس ظرفیت حمایتی مردمی و دولتی بسیاری دارند؛ اما از یکسو مدیران آن فرصت لازم را برای اجرای برنامهها ندارند و شتابزدگی در تغییرات به آنها ضربه میزند و از سوی دیگر مدیران آن تمام وقت خود را در این دو باشگاه صرف نمیکنند که این دو مساله برای آنها مشکل ایجاد میکند.
تاکیدات AFC لیگ ایران را استاندارد کرد
سال گذشته به خاطر تاکیدات AFC ورزشگاههای ایران استاندارسازی شد، چمن اکثر ورزشگاهها اصلاح شد؛ خصوصا چمن ورزشگاه تختی انزلی که ترمیم و بازسازی آن قابل تقدیر است. همچنین به دلیل برگزاری مسابقات لیگ در ماه رمضان نور تمام ورزشگاهها ۱۲۰۰ لوکس شد که برای برگزاری مسابقات زیر نور مشکلی وجود ندارند.
طلایهدار شکستن فوتبال دو قطبی
سپاهان عقبه بلند تاریخی، حمایت گسترده مردمی و شخصیتی تاریخی و اجتماعی دارد که تمام این موارد در کنار عملکرد خوبش در مسابقات سالهای اخیر، به راحتی توانست قطبی جدید و پیشتاز در فوتبال ایران باشد و طلایهدار سنتشکنی و خروج فوتبال ایران از حالت دو قطبی شود. در فوتبال حرفهای «قطب» وجود ندارد و هیچکس هم نمیتواند از حذف یک قطب صحبت کند. امروز در فوتبال ایران ۱۸ قطب ایجاد شده و فوتبالمان دیگر به حالت دو قطبی باز نمیگردد. امروز همه تیمها قابل احترام هستند؛ زیرا تیمهایی مانند تراکتورسازی، شاهین بوشهر، صنعت نفت آبادان و... در شهرهای خود قطب بوده و تماشاگر دارند. رسانهها هم باید این دیوار آپارتایدی در فوتبال را بشکنند.
آپارتاید در فوتبال ایران
من آپارتاید حاکم در آفریقای جنوبی را در فوتبال ایران لمس و از آن رنج میبرم و میخواهم این سنت را بشکنم. برخی از نشریات خصوصی برای تامین منابع اقتصادی حق دارند تنها از این دو باشگاه تهرانی مطلب بنویسند؛ اما رسانههای عمومی، ملی، دولتی خصوصا صداوسیما باید این زندان «آپارتاید» ورزشی را بشکنند؛ زیرا فوتبال ایران ۱۸ قطب دارد و باید از همه به صورت مساوی و عادلانه حمایت شود. ۵۰ سال همه رسانهها تبلیغ دو رنگ سرخابی را کردهاند و حتی کارتونهایی هم در حمایت آنها ساخته شد؛ اما امروز آن تابو شکسته شد. مخالف این حرفم که هر زمان سرخابیها قوی باشند، فوتبال ایران قدرتمندتر میشود؛ زیرا هر زمان که با برنامهریزی مناسب همه استعدادها در سراسر کشور کشف و تربیت شدند، تیم ملی قدرتمندتری داشتیم. باید حضور قطبهای جدید را در فوتبال پذیرفت و آنها را باور کرد؛ اما این مساله دلیلی بر رد و طرد قطبهای گذشته نیست، ما دنبال تکثر هستیم نه حذف.
صداوسیما به طور کامل در اختیار این دو تیم تهرانی قرار دارد؛ اما برخلاف وعده مسوولان حتی با اعلام قبلی بازی سپاهان قهرمان لیگ با راهآهن پخش نشد که موضوعی خندهدار است. البته نمیخواهم اسم رانت را ببرم؛ زیرا بعضی از باشگاهها از ابزارهایی استفاده میکنند که در عدد و رقم نمیآید. آنها در ورزش ما از یکسری مزیتهای انحصاری و فوقالعاده برخوردارند؛ اما باید این آپارتاید ورزشی را از بین برد و همه تیمها از یک شکل و فرصت استفاده کنند.
برخی تیمها از مزیت پخش تلویزیونی برخوردار هستند و هر وقت به این موضوع انتقاد میکنیم، میگویند این تیمها هوادار دارند. شما بیایید ۶۰ سال یک تیم را در همه جا تبلیغ کنید، آیا پس از این مدت از کودک خردسال تا پیرمردان و پیرزنان آن را نخواهند شناخت؟ البته با گسترش شبکههای استانی بعضی از این مشکل حل شد؛ اما باید مسوولان صداوسیما این مشکل را کاملا برطرف کنند.
خصوصی سازی، نیازمند درآمدزایی
معاونت بازرگانی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، به سمت آن حرکت میکنند که امتیاز حق پخش را به شبکه بیرونی بدهند. این قدم بسیار خوبی است در راه اقتصادی شدن فوتبال. بایستی غنای اقتصادی ورزش و ظرفیت درآمدزایی را بالا ببریم، اگر جام جهانی به بهترین شکل برگزار شد، به خاطر داشتن عقبه اقتصادی است، خبر دارم آقایان فدراسیون تلاش ویژه دارند تا سال آینده این مشکل را حل کنند. بالاخره همه تیمها ظرفیت و بیننده خود را دارند.
اگر تعداد تماشاگران کاهش یافته است باید میزان دریافتی از تلویزیون بابت پخش مسابقات بیشتر شود؛ زیرا حضور تماشاگر و پخش تلویزیونی ارتباطی مستقیم دارند. البته پروژه بلیت فروشی در ایران یک پروژه بزرگ است. سیستم نظارت و کنترل آن درست نیست، الکترونیکی نبودن، دستی بودن و دخالت انسان در فروش و کنترل، ضریب اطمینان و سلامت را پایین آورده است.
باید قیمت پخش یک بازی ۹۰ دقیقه فوتبال را که با حواشی آن ۲ ساعت میشود، با قیمت بلیت سینماها، تئاتر، کنسرتها و موارد تفریحی دیگر مقایسه کرد. به طور مثال برای تماشای یک بازی ما ۱۲ هزار تماشاگر به ورزشگاه میآیند؛ اما هیات فوتبال اصفهان تعداد بلیتهای فروخته شده را ۵ هزار عدد اعلام میکند. همچنین در بازی ایران و عربستان ۱۰۰ هزار نفر در ورزشگاه بودند؛ ولی اعلام شد ۶۰ هزار بلیت فروخته شده است. این یک مشکل است که باید حل شود. در اکثر کشورهای دنیا بلیت فروشی یکی از درآمدهای باشگاهها است. در بوندسلیگا درآمد بازرگانی باشگاهها در ورزشگاهها بیش از ۲۳ درصد است. ما در اینجا دچار یک پارادوکس هستیم که به ما میگوید از یک طرف قشری که به ورزشگاه میآیند از قشر پایین جامعه هستند و از طرف دیگر منافع باشگاهها را باید در نظر گرفت.
ارسال نظر