داغیها و یاغیها
حدیث علمی
چهل سال پیش که قرمزها و آبیها برای اولین بار مقابل هم صف آرایی کردند، کمتر کسی فکر میکرد که بازی دو تیم تبدیل به نبردی پرهیاهو شود که هوادارانشان از آن به عنوان دیداری پراهمیت و حتی سرنوشت ساز یاد کنند. اما این اتفاق افتاد تا با گذشت این سالها، دیگر هیچ تلاشی نتواند تیفوسیهای دو تیم را قانع کند که «این بازیها هم مثل بقیه بازیها ۳ امتیاز دارد.» اگرچه این نبرد سنتی در سال اول برگزاریاش حتی یک گل خشک و خالی هم برای هواداران نداشت، اما کمکم آنقدر جنجال ساز شد که حالا دیگر برگزاریاش شرایط امنیتی خاصی میطلبد.
عکسی از فرهاد کاوه و درگیری تاریخی برومند و رأفت
حدیث علمی
چهل سال پیش که قرمزها و آبیها برای اولین بار مقابل هم صف آرایی کردند، کمتر کسی فکر میکرد که بازی دو تیم تبدیل به نبردی پرهیاهو شود که هوادارانشان از آن به عنوان دیداری پراهمیت و حتی سرنوشت ساز یاد کنند. اما این اتفاق افتاد تا با گذشت این سالها، دیگر هیچ تلاشی نتواند تیفوسیهای دو تیم را قانع کند که «این بازیها هم مثل بقیه بازیها ۳ امتیاز دارد.» اگرچه این نبرد سنتی در سال اول برگزاریاش حتی یک گل خشک و خالی هم برای هواداران نداشت، اما کمکم آنقدر جنجال ساز شد که حالا دیگر برگزاریاش شرایط امنیتی خاصی میطلبد. بازیهایی بدون سوت پایان
در تاریخ برگزاری داربیهای تهران چهار بازی ناتمام به چشم میخورد که در سه مورد از آنها فدراسیون فوتبال رای به برتری سه بر صفر استقلال داده و یک بازی هم با همان نتیجه دیدار ناتمام، در تاریخ ثبت شد.
اولین داربی ناتمام چهارمین رویارویی تاریخ شهرآورد تهران در روز هفدهم بهمن ۱۳۴۸ است. این بازی تا دقیقه ۸۲ به سود «تاج» در جریان بود که «محمود خوردبین» توپ را از خط دروازه آبیها عبور داد. اما داور این گل را نپذیرفت تا پرسپولیسیها به شدت عصبانی شوند. «عزیز اصلی»، دروازهبان آن دوره قرمزها به تلافی این کار داور، یک سیلی به «ابوالقاسم حاج ابوالحسن» (داور مسابقه) زد و اخراج شد و در ادامه سایر بازیکنان پرسپولیس در اعتراض به داوری زمین را ترک کردند. فدراسیون بازی را سه بر صفر به سود «تاج» اعلام کرد و اصلی هم مدتی محروم شد.
دومین داربی ناتمام مربوط به روز بیست و هفتم دی ۱۳۴۹ است که در آن دو تیم بزرگ پایتخت برای ششمین بار در تاریخ به مصاف هم رفتند. این بازی تا دقیقه ۷۵ با تساوی یک بر یک در جریان بود که داور «حسین کلانی»، مهاجم پرسپولیس را به علت اعتراضهایش اخراج کرد. اما کلانی حاضر نبود زمین را ترک کند. لحظاتی بعد، تمامی بازیکنان پرسپولیس زمین را ترک کردند و فدراسیون هم رای به پیروزی ۳ بر صفر آبیها داد.
اما داربی بیست و دوم هم ناتمام ماند. این دیدار که یک بازی دوستانه بود تا دقیقه ۷۵ یک بر صفر به سود استقلال در جریان بود که هجوم تماشاگران به داخل زمین باعث ناتمام ماندن مسابقه شد. جالب اینکه این بازی هیچ وقت تکرار نشد و همان نتیجه ثبت شد. البته بازی دوستانه بود و فدراسیون دلیلی ندید رای به ۳ بر صفر بودن بازی به سود آبیها بدهد.
آخرین داربی ناتمام هم داربی سیوهشتم است؛ همان بازی جنجالی معروف. دی ماه سال ۷۳ بود که دو رقیب سنتی باز هم مقابل هم به میدان رفتند، اما نتیجه مساوی ۲ بر ۲ که تا دقیقه ۸۸ دوام پیدا کرده بود، نتوانست جو ورزشگاه را آرام کند.
کریخوانی امیر قلعه نویی و مجتبی محرمی قبل از بازی، در جریان مسابقه تبدیل شد به مشت و لگدی که در نهایت همه قرمزها و آبیها را به جان هم انداخت. یکی بچه نازی آباد بود و دیگری از گمرک، مختاری میآمد. هر دو شاهینی سابق بودند که کنار هم بازی میکردند و همین هم باعث شده بود رجزخوانی شان تا آنجا بالا بکشد که یک مسابقه را با جنجالشان تعطیل کنند. در حین دعوای بازیکنان بود که تماشاگران هم به درون زمین ریختند تا چهارمین بازی ناتمام در تاریخ داربیهای تهران ثبت شود. اما بازیکنان با محرومیتهای سنگینی رو به رو شدند. مجتبی محرمی، احمدرضا عابدزاده و رضا شاهرودی، سه بازیکن پرسپولیس به ترتیب، سه، دو و یک سال محروم شدند. برای فرشاد پیوس (بازیکن پرسپولیس)، صادق ورمزیار، محمود فکری، مسعود غفوریهای اصل و امیرقلعهنویی (بازیکنان استقلال) هم محرومیتهایی شش ماهه در نظر گرفته شد. علاوه بر این فدراسیون فوتبال بعد از اینکه یک برد ۳ بر صفر دیگر برای استقلال ثبت کرد، تصمیم گرفت دیگر از داوران وطنی برای قضاوت داربی استفاده نکند. بازی برگشت دو تیم هم در بندرعباس و بدون حضور تماشاگر برگزار شد.
بزرگ یاغی داربیها
مجتبی محرمی نعمتی بود برای آنهایی که داربی را به عشق جنجال و حاشیههایش دنبال میکردند. یاغی سالهای دور پرسپولیس که هنرنماییاش فقط به کلید زدن بزرگترین جنجال فوتبال ایران محدود نمی شد. محرمی یکی از آنهایی بود که طرفدارانش به عشق تماشای یاغیگریاش زحمت ساعتها نشستن روی صندلیهای خشک یا سکوهای سیمانی ورزشگاه را به جان میخریدند یا جلوی تلویزیون کیلو کیلو تخمه آفتابگردان میشکستند. محرمی بود که همراه با قلعهنویی نسخه هر چه داور ایرانی بود را پیچید و ابهران که چیزی نمانده بود وسط معرکه چاقو هم بخورد، شد آخرین داور ایرانی داربی.
اما جنجالسازی مجتبی محرمی به درگیری تاریخیاش با قلعهنویی، محدود نمیشود. طرفداران قدیمی دو تیم هنوز ماجرای او و عابدزاده را فراموش نکردهاند. آن موقع مثل حالا نبود که عابدزاده مدام بگوید: «من از اول هم پرسپولیسی بودم.» آن موقع او در دروازه استقلال میایستاد و برای آبیها همه کاری میکرد. محرمی هم به عنوان بچه شر پرسپولیسیها با عابدزاده کل کل داشت. این تقابل البته هیچ گاه به دعوا و زد و خورد ختم نشد، اما قول و قرارهای عجیب و بعضا احمقانه بین این دو باعث شده بود تماشاگران هر لحظه منتظر اتفاقی بین این دو باشند. با این حال مجتبی محرمی همیشه یاغی ماند و با همین خصلت عجیب از فوتبال کنار رفت.
یک بوکسور، یک غشی
بعد از اتفاقات سال ۷۳، چند سالی داربی تهران در آرامش برگزار شد، اما این دلیل نبود که پرویز برومند بتواند خودش را کنترل کند. ماجرا در داربی ۴۹ اتفاق افتاد. نهم دی ماه ۱۳۷۰ بود و دو تیم در ورزشگاه آزادی با هم بازی داشتند. بازی تا دقیقه ۹۰ با تساوی دو بر دو پیگیری میشد تا این که برومند، دروازهبان استقلال با ضربه مشت، پایان رافت، مهاجم پرسپولیس را نقش بر زمین کرد و بازی به جنجال و درگیری کشیده شد.
ارسال نظر