روزی که آبیها ۶ -۰ را تلافی نکردند
فقط به خاطر علی آقا!
اگر از شاهرخ بیانی سوال کنید که یک طرفهترین داربی تاریخ البته به سود استقلال کدام است؟ از مسابقه ای حرف میزند که در زمستان سال ۶۹ برگزار شد و با گل رضا عابدیان به سود پرسپولیس به پایان رسید. شاهرخ البته بیراه نمیگوید.
محمود خردبین و علی پروین در سالهای جوانی
اگر از شاهرخ بیانی سوال کنید که یک طرفهترین داربی تاریخ البته به سود استقلال کدام است؟ از مسابقه ای حرف میزند که در زمستان سال ۶۹ برگزار شد و با گل رضا عابدیان به سود پرسپولیس به پایان رسید. شاهرخ البته بیراه نمیگوید. آبیها در آن بازی بیش از ۸ فرصت مسلم گل را از دست دادند تا بازی در نهایت با برتری تیم علی پروین به اتمام برسد. با این حال، در ذهن علاقهمندان به فوتبال، یک طرفهترین داربی به سود استقلال زمانی رقم خورد که نوجوانها و جوانها خود را آماده چهارشنبه سوری سال ۱۳۷۰ میکردند. روزی که استقلال پرستاره مقابل پرسپولیسی قرار گرفت که در غیاب چند بازیکن اصلی یک تیم کاملا معمولی به نظر میرسید.
یکهتازی علی پروین
آن روزها، روزهای یکه تازی علی پروین در فوتبال ایران بود. او بعد از موفقیت باشگاهی با پرسپولیس و کسب ۵ قهرمانی پیاپی در مسابقات باشگاههای تهران، هدایت تیم ملی را هم در دست گرفت و در اولین گام با قهرمانی در مسابقات بازیهای آسیایی پکن ۱۹۹۰، کارنامه موفقی از خود به جای گذاشت. پروین در پرسپولیس یک سلطان واقعی بود و چنان محبوبیتی داشت که طرفداران این تیم بعد از اخراج او از باشگاه در سال ۱۳۶۷ (به دلیل اختلاف پروین با مسوولان بنیاد مستضعفان که تیم به آنها تحویل شده بود) ، در بازی پرسپولیس - بانک ملی در اولین مسابقه این فصل ۹۰ دقیقه علیه پرسپولیس شعار دادند و با آتش زدن صندلیها، نسبت به این تصمیم واکنش نشان دادند. پرسپولیس که عازم جام باشگاه های آسیا بود، با باخت مشکوک مقابل محمدان بنگلادش، دوباره زمینه بازگشت پروین را به تیم فراهم کرد و او هفته بعد با گل و التماس به پرسپولیس بازگشت. پروین اما هر چه که گذشت، مربی محتاطتری شد و در نهایت در سال ششم، قهرمانی را به استقلال واگذار کرد. آنها که نسبت به استقلال بنیه ضعیف تری داشتند، بعد از تساوی بدون گل در مسابقه ای که پروین نمیخواست بازنده آن باشد، جام باشگاههای تهران را به حریف دادند. این تساوی مقدمهای بر سقوط پرسپولیس بعد از سالها قهرمانی بود. آنها که مسابقات باشگاههای تهران را با مقام دوم تمام کرده بودند، در بعد از ظهر رخوتناک اسفند به مصاف استقلال رفتند. پرسپولیس در روز چهارم بهمن همان سال بعد از تساوی با استقلال جام تهران را به این تیم داده بود و در حالی که کمترین امیدی به پیروزی نداشت یک و نیم ماه بعد، در چارچوب لیگ آزادگان، دومین داربی سال را در دور رفت این مسابقات با استقلال آغاز کرد.
شروع توفانی استقلال
در آن بازی تیم به شدت پرستارهتری بود. آنها با ملی پوشهایی مثل مهدی فنونی زاده، صمد مرفاوی، شاهرخ بیانی، احمدرضا عابدزاده، شاهین بیانی، عباس سرخاب، جواد زرینچه و... مقابل پرسپولیسی قرار گرفتند که بهترین بازیکنش مجتبی محرمی بود. پروین که در یارگیری خوب عمل نکرده بود، این بار با مصدومیت چند بازیکن روبهرو بود و مشخصا تیمش با کمترین اعتماد به نفس به میدان آمد. نتیجه عجیب بود. استقلالیها در دقیقه ۷ توسط مرفاوی به گل رسیدند و صادق ورمزیار که همیشه مقابل پرسپولیس خوب بازی میکرد، نتیجه را هشت دقیقه بعد دو برابر کرد. در پرسپولیس که نقطه قوت آن مجتبی محرمی و حرکات محمدحسن انصاریفرد بود، هیچ حرکت خاصی دیده نمیشد و رضا حسن زاده مدافع استقلال هم همه توپها را جلوتر از همه دفع میکرد. در این شرایط، طرفداران پرسپولیس که همیشه بازی را با شور و هیجان آغاز میکردند از ترس شکستی سنگین، سکوت پیشه کرده بودند؛ البته این بازی در یک روز نه چندان مناسب برگزار میشد و بنابراین نزدیک به شصت هزار نفر به تماشای آن آمده بودند. در این لحظات، ناگهان اتفاقی افتاد و یکی از بازیکنان با سابقه استقلال، بغل گوش بقیه، پچ پچ کرد که ... فکر میکنید چی؟
به خاطر علی آقا
علی پروین در آن روزها سرمربی تیم ملی بود و احترامش واجب. او در عین حال آدمی غیرقابل پیشبینی بود که مثلا ممکن بود واکنشهای تندی علیه برخی بازیکنان نشان بدهد. آن بازیکن با سابقه در جملات آرامش یک پیغام داشت. اینکه استقلالیها احترام پروین را حفظ کنند که البته در این جمله نکات احتیاطی نیز نهفته بود؛ بنابراین تیم منصور پورحیدری که با ضرباتی سهمگین حریف را عقب رانده بود به آرام کردن بازی پرداخت و پرسپولیس هم از خدا خواسته با نمایشی ضعیف، بازی را همانطور که بود با چنگ و دندان به پایان رساند. شاهرخ بیانی کاپیتان استقلال بعدها در گفتوگویی تکذیب کرد که تیم را به خاطر روابط استاد و شاگردی با علی پروین عقب کشیده است؛ اما حقیقت ماجرا این بود که استقلالیها بهترین فرصت برای جبران باخت ۶-۰ را از دست دادند تا کری تاریخی قرمزها همچنان با آنها باقی بماند. بازیکنان استقلال در آن روز پیش خودشان فکر میکردند که پیروزی را به دست آوردهاند و بهتر است باعث تحقیر علی پروین در ورزشگاه آزادی نشوند.
بازی پخش نشد
نکته جالب این بازی، عدم پخش تلویزیونی آن بود. آن روزها تلویزیون با تبلیغات روی سینه و تبلیغات حاشیه بازی مشکل داشت و دو تیم با اسپانسر «مسابقه بزرگ فرهنگی ورزشی» به میدان آمده بودند. شاید باور نکنید اما این مسابقه هرگز برگزار نشد! عجیب اینکه استقلال در بازی برگشت هم با گل مرفاوی پرسپولیس را شکست داد؛ اما آن بازی هم به دلیل حضور یک تابلوی تبلیغاتی در ورزشگاه آزادی فیلم برداری نشد و تماشاگران سه اتفاق جالب را از دست دادند که یکی از آنها گل مرفاوی بود و دیگری مشتی که مرتضی فنونی زاده بر چانه عباس سرخاب فرود آورد. آن دوران، روزهای طلایی هفته نامهها در ایران بود و هنوز روزنامه ورزشی ای منتشر نمیشد. با توجه به اینکه هفته نامهها ویژه نامه عید درمیآوردند، این بازی در نهایت سکوت برگزار شد و کیهان ورزشی، معتبرترین هفته نامه آن روزها، فقط دو صفحه گزارش این بازی را منتشر کرد و دنیای ورزش نیز به جز چاپ پوستر دو تیم که البته یک آگهی برای همان مسابقه کذایی فرهنگی ورزشی بود، کار خاصی نکرد. بنابراین این بازی هم مثل مسابقه شش تاییها چندان آثاری از خود به جای نگذاشته است.
ارسال نظر