اقتصاد امروزه در ورزش یکی از ارکان کلیدی و تاثیرگذار است، به گونه‌ای که تار و پود این دو حوزه متفاوت و مجزا آنچنان در هم تنیده شده که تصور جدایی آنها هرگز از یکدیگر ممکن نیست. تردیدی نیست که ورزش یکی از پول‌ساز‌ترین حوزه‌های موجود است، عرصه‌ای که مادیات و اقتصاد تا عمق آن نفوذ کرده و کالبد ورزش را تسخیر کرده. این گونه است که امروز ورزش با حوزه مادیات واقتصاد تعریف می‌شود و روابط رقابت‌ها و شاکله آن بر این اساس شکل می‌گیرد. اغراق نیست اگر ادعا کنیم در ورزش حرفه‌ای امروز اولین و کلیدی‌ترین پرسش به بحث مادیات و درآمد بازمی‌گردد و حضور در تورنمنت‌‌ها، قراردادها، پیروزی‌ها و شکست‌ها در این قاب تعریف می‌شوند. حذف نا به هنگام و نامتعارف انگلیس از گردونه رقابت‌های جام ملت‌های اروپا، ورای همه سرخوردگی‌های اجتماعی، جریحه‌دار شدن غرور ملی و وجه‌ تراژیک و ملی آن، برای آنگلوساکسون‌ها یک ضربه مهلک اقتصادی بود که از نگاه حرفه‌ای یک فاجعه بزرگ تلقی می‌شود و خارج شدن از آوار سنگین آن به این سادگی امکان‌پذیر نیست. اتحادیه فوتبال انگلیس خسارت ناشی از عدم صعود تیم ملی این کشور به یورو ۲۰۰۸ را در حدود دومیلیارد پوند برآورد کرده، رقم بزرگی است و تکان‌دهنده که جای خالی آن در چرخه اقتصادی فوتبال و البته ورزش انگلیس جبران‌پذیر نخواهد بود. دیدارهای جام ملت‌های اروپا که یک فرصت اقتصادی ویژه برای هر کشوری محسوب می‌شود جدا از پخش تلویزیونی و پاداش‌ اهدای یوفا به تیم‌های شرکت‌کننده، حضور در این رقابت‌ها بسان یک عرصه اقتصادی مطلوب و پردرآمد برای هر تیم اروپایی است. جذب اسپانسرهای متعدد، برگزاری بازی‌های دوستانه، حضور در کمپ‌های مختلف، تیزرهای فراوان و ... از جمله دستاوردهای اقتصادی هستند که هر تیم راه یافته به دور نهایی یورو از آن برخوردار است. مزیت بزرگی که امکان کسب درآمد سنگین و قابل توجهی بالغ بر دومیلیارد پوند را از تیم ملی انگلیس سلب کرده و در نگاه حرفه‌ای ضایعه‌ای به مراتب بزرگ‌تر، اسفناک‌تر و تلخ‌تر از وجه ورزشی و آرمانگرایانه قضیه محسوب می‌شود. این تنها گوشه کوچکی از مناسبات اقتصادی حاکم بر ورزش امروز دنیا است. آنچه که ورزش و فوتبال ما به کلی با آن بیگانه است و میانه‌ای ندارد. فوتبالی که از این منظر و در حوزه اقتصادی هنوز در لایه‌های سطحی و پیش پا افتاده، آماتورگری باقی مانده و به رغم حضور کمرنگ اسپانسر شیپ، کماکان از این خوان رنگین و غبطه‌انگیز بی‌بهره مانده. به راستی آیا در فوتبال ایران و به طور کلی ورزش ایران می‌توان با اتکا به رویدادهای بزرگ پیش رو نظیر المپیک و جام جهانی، بحث درآمدزایی و اقتصاد ورزش را پیش کشید یا همانند هر کشور دیگری از این فرصت اقتصادی مناسب و بی‌نظیر، بهره‌مالی فراوان برد؟ آیا در حوزه اقتصاد ورزشی اصولا توان جمع و تفریق کردن اعداد و درآمدها از عهده مدیران ورزشی ما برمی‌آید؟ مدیرانی که با این اصل به کلی بیگانه‌اند و کماکان در فضای ایزوله شده آماتورگری غوطه‌ور هستند. ورزش و فوتبال ما اگر زیان‌ده است، دخلش با خرجش نمی‌خواند و در آستانه ورشکستگی کامل قرار گرفته و کماکان در چنبره انحصار دولتی اسیر شده، دلیل اصلی آن ریشه در بی‌اعتنایی و ناکارآمدی در عرصه اقتصاد ورزش دارد.

منبع: پارس فوتبال