هفت خوان خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس
گروه ورزش- خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس، بحث دیروز و امروز نیست. به خصوص درباره قطب قرمزپوش فوتبال ایران تلاشهای زیادی صورت گرفت تا این تیم از دست به دست شدن بین وزارتخانهها و نهادهای دولتی راحت شود، ولی باز راه به جایی نبرد، اما سال گذشته که AFC سفت و... سخت بر سر آییننامه چگونگی حضور کشورهای عضو در قهرمانی باشگاههای آسیا ایستاد، خصوصیسازی بار دیگر و این بار به عنوان یک الزام، مطرح شد. کنفدراسیون فوتبال آسیا اصرار داشت که ایران برای داشتن ۴ نماینده باید تمام تیمهای لیگ برتر را به عنوان شرکت تجاری ثبت کند و به آن حق پخش تلویزیونی پرداخت کند. حق پخش تلویزیونی با مساعدت صدا و سیما پس از سالها کم و بیش پذیرفته شد و در آستانه پرداخت قرار گرفت، اما ثبت تجاری شدن باشگاهها با تعیین ضربالاجل پایان سال ۸۸ مورد موافقت قرار گرفت. به این ترتیب چه رییسجمهور در ۲۶ اردیبهشت مستقیما به رییس سازمان تربیت بدنی دستور میداد و چه نه، فدراسیون فوتبال چارهای جز واگذاری دو باشگاه ۱۰۰درصد دولتی استقلال و پرسپولیس نداشت. هر چند علیآبادی در موقعیتهای مختلف مخالفت خود را با خصوصیسازی قطب قرمز و آبی فوتبال اعلام کرده و گفته بود: «آنها که به دنبال خرید سهام استقلال و پرسپولیس هستند، مقاصد سیاسی دارند.» اما یک نگرانی بزرگ در پی دستور احمدینژاد وجود دارد و آن این که مخالفتهای بدنه سازمان و موانع ساختاری باعث شود تا این واگذاری به ضد خود تبدیل شده و در نهایت خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس به معنای واقعی کلمه میسر نشود. نگاهی به تلاشهای مهرعلیزاده، رییس سابق سازمان تربیت بدنی در این زمینه نیز میتواند کارگشا باشد. او در دوره ریاستجمهوری خاتمی عزم جدیتری برای تحقق اصل ۴۴ و خصوصیسازی داشت، حجتالله خطیب را مامور فراهم کردن مقدمات خصوصیسازی پرسپولیس کرد، اما پرسپولیس دفتر مالی آشفتهای داشت و ثبت تجاری نشده بود. برای ورود به بورس هم شرط وجود دو سال تراز مالی مثبت لازم است که چنین شرطی برای پرسپولیس و استقلال با توجه به بدهیهای بالایشان رویاست. پس تنها راه مزایده بود که با احتیاط و محافظهکاری مدیران ورزش به بایگانی سپرده شد. آیا این بار گره واگذاری دو باشگاه محبوب، اما پرهزینه و ورشکسته استقلال و پرسپولیس باز خواهد شد؟
ارسال نظر