پایان تیمداری دولتی؟
- «باید بپذیریم که سرمایهگذاران بخش خصوصی در جایی قدم میگذارند که منافعی داشته باشد و این در حالی است که ورزش و بهخصوص فوتبال در کشور ما آنقدر پرسود نیست. بارها مشاهده شده است که نهتنها سودی در خصوصیسازی باشگاهها بهدست نیامده، بلکه متولیان بخش خصوصی در این حوزه متضرر نیز شدهاند. برای حضور بخش خصوصی در کشورهای توسعهیافته، زمین رایگان و تسهیلات با بهره صفر داده میشود و کارخانهها و دیگر تشکلها را مجاب به دادن تبلیغات به باشگاهها میکنند. از طرفی باشگاهها از طریق جذب تبلیغات، حق پخش تلویزیونی، استفاده از برند یا مارکهای تبلیغاتی خود و دریافت حق فروش بلیت، درآمدزایی میکنند. با توجه به اینکه بسیاری از این موارد در کشور وجود ندارد، پس خصوصیسازی باشگاهها در عرصه ورزش کشور عملی نخواهد بود مگر اینکه ابزار مورد نیاز آن فراهم شود.»
این سخن عالیترین مقام ورزش کشور است که در بهمن ماه سال گذشته ایراد شد و پیش از این نیز چند بار به مناسبتهای مختلف مورد تاکید قرار گرفته بود. به این ترتیب در کنار مشکلات ساختاری و زیربنایی خصوصیسازی در فوتبال، لااقل محمد علیآبادی را نمیتوان در زمره موافقان خصوصیسازی دستهبندی کرد. حتی شخص وی در فصلهای اخیر لیگ برتر فوتبال ایران، توجه ویژهای به دو قطب سنتی فوتبال ایران داشت و با گماردن چهرههای متنفذ دولتی در سمتهای رییس مجمع و عضو هیاتمدیره، در هرچه دولتیتر شدن استقلال و پرسپولیس کوشید. با این حال هزینههای گزاف صرف شده برای این دو تیم، هیچگاه جایگاه قابل توجهی برای این دو تیم به ارمغان نیاورد؛ پرسپولیس در دوره هفتم لیگ برتر قهرمان شد، اما بلافاصله در لیگ هشتم چنان ضعیف ظاهر شد که به هیچ جامی دست نیافت. استقلال هم از وضعیتی خجالتآور در لیگ هفتم، موفق شد تا به واسطه تلاش تیم فولاد خوزستان! در آخرین دقایق قهرمانی لیگ را از آن خود کند. حاشیههای مداوم و موضعگیریهای عجیب و غریب مدیران این دو باشگاه دولتی علیه همدیگر هم درسنامه مناسبی برای آموزش مدیریت فوتبال شد!
- نخستین بار انگلیسیهای شرکت نفت، ایرانیها را با این لذت ناب آشنا کردند. اولین تیم فوتبال ایرانی هم تیم فوتبال کارگران تهران بود و به این ترتیب صنعت و فوتبال پیوندی عمیق و دیرینه یافتند. در هشتمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران هم، نیمی از تیمهای شرکتکننده را باشگاههای متعلق به مجموعههای صنعتی کشور تشکیل میدادند که در این میان ذوبآهن اصفهان و مس کرمان عملکرد قابل تحسینی داشتند. پیش از آن هم با حضور سپاهان اصفهان در جام باشگاههای جهان افتخارات باشگاههای خصوصی تکمیل شده بود تا اصرار دولت بر حفظ استقلال و پرسپولیس عجیبتر از پیش باشد. -در واپسین روزهای عمر دولت نهم، هرچند دیر اما در اقدامی قابل تحسین، شخص رییسجمهور وارد گود شد و فرمان واگذاری استقلال و پرسپولیس را صادر کرد. اگرچه مشخص نیست این فرمان کی و چگونه به نتیجه میرسد، اما حالا لااقل حجت بر دولتمردان متولی آبیپوشان و قرمزپوشان تمام شده است تا اصراری بر حفظ این دو تیم و تحمیل هزینههای میلیاردی به فوتبال نداشته باشند. آیا موانع خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس با این حکم از سر راه کنار میروند؟ این پاسخی است که روزهای آینده جواب آن را دریافت خواهیم کرد.
ارسال نظر