خصوصیسازی باشگاههای فوتبال
ساکت: عدم شفافیت مالی، دستانداز خصوصیسازی
گروه ورزش - نتایج یک تحقیق نشان داد: عدم شفافیت مالی، استفاده از تسهیلات اعطایی در فعالیتهایی به غیر از آنچه که به عهده باشگاه است و همچنین عدم ثبات و استمرار در فعالیت باشگاه از مهمترین معایب خصوصیسازی باشگاهها در ایران به شمار میرود. در این تحقیق کتابخانهای که از سوی محمدرضا ساکت، مدیرعامل شرکت فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان صورت گرفته است، آمده: خصوصیسازی فرآیندی اجرایی، مالی و حقوقی است که در بسیاری از کشورهای دنیا، دولتها برای انجام اصلاحات در اقتصاد و نظام اداری کشور، آن را به اجرا در میآورند. از کشورهای پیشرو در این فرآیند میتوان به روسیه و آلمان شرقی اشاره کرد. در ایران نیز، خصوصیسازی، با ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی، به عنوان راهکاری پذیرفتنی برای افزایش تولید و دستیابی به رشد اقتصادی مطرح است.
در خصوصیسازی، تولید کالاها و ارائه خدمات از بخش دولتی به بخش خصوصی انتقال مییابد که در نهایت دامنه نفوذ مستقیم دولت بر فعالیتهای اقتصادی محدود شده و تمرکز فعالیتها در بخش غیردولتی افزایش مییابد و بخش خصوصی برای استمرار بقای خود مجبور به ارتقای سطح و کیفیت فعالیتها و کاهش هزینههای خود میشود. صاحبنظران خصوصیسازی، اهداف متفاوتی را برای این عمل قائلند که میتوان به مواردی مانند افزایش رقابت، کاهش نقش دولت در فعالیتهای اقتصادی، افزایش مشارکت مردم در امور اقتصادی و تصمیم گیری، افزایش کارآیی موسسههای اقتصادی (کمی و کیفی)، کاهش هزینهها و ایجاد انگیزه کاری در کارکنان واحد خصوصی اشاره کرد.
طبق موارد ذکر شده به نظر میرسد نفوذ خصوصیسازی در مدیریت ورزش ایران نیز اقدامی مفید و موثر باشد، چراکه به علت کثرت جمعیت و نیازی که به فعالیتهای تربیت بدنی و ورزش وجود دارد و نیز به علت علاقهمندی جمعیت جوان کشور به ورزش قهرمانی به ویژه فوتبال، توسعه در ورزش کشور متناسب با خواست و نیاز عمومی نیست و حتی آمارها نیز نشان میدهد که تامین منابع مالی و امکانات زیربنایی و پاسخگویی به نیازمندیهای اقشار جامعه به خدمات ورزشی، با میزان سرمایهگذاری دولتی در بودجههای سالانه میسر نیست.
راهحل منطقی و مفیدی که در بسیاری از کشورها، تجربه شده است، اجرای مکانیزم سرمایهگذاری بخشهای غیردولتی و ترغیب و تشویق آنان در این زمینه بوده است که موجب شده بار مالی دستگاهها کاهش یابد، از منابع و امکانات موجود بهرهبرداری کارآمدتری به عمل آید، کارآیی فعالیتها گسترش پیدا کند، تجهیز منابع مالی افزایش یابد، درآمدزایی دولت افزایش یافته و در نهایت موجبات ارتقای کارآیی و رشد اقتصادی فراهم شود.
با توجه به دلایل مذکور، در این مقاله سعی شده است که شرایط و برنامههای خصوصیسازی باشگاههای فوتبال ایران به نحوی بیان شود.
طبق تحقیقات انجام گرفته، خصوصیسازی در بستر باشگاههای ورزشی امری اجتنابناپذیر است که میتواند رشد و تعالی آنها را در جامعه به همراه داشته و به حرفهای شدن ورزشها کمک کند. خصوصیسازی باشگاههای ورزشی باعث بروز استعدادها، افزایش رقابت سالم، متعادل و بدون رانت، افزایش قدرت تصمیمگیری، افزایش انعطافپذیری، اداره اقتصادی باشگاهها از طریق مدیریت هزینه و درآمد، حذف بوروکراسی و مقررات دستوپاگیر اداری، ایجاد حس تعلق و مالکیت برای اعضای آن و درنهایت باعث افزایش کارآیی باشگاه میشود.
با این حال نباید از نظر دور داشت که عدم شفافیت مالی در باشگاه، استفاده از تسهیلات اعطایی در فعالیتهایی به غیر از آنچه که به عهده باشگاه است و همچنین عدم ثبات و استمرار در فعالیت باشگاه از مهمترین معایب خصوصیسازی باشگاهها به شمار میرود.
با توجه به اینکه اجرای عملیات خصوصیسازی باشگاهها، اقدامی بسیار حساس بوده و نیازمند کار کارشناسی است، لذا یکی از مهمترین اقداماتی که در این مورد میتوان انجام داد تشکیل اتاق فکر (متشکل از نمایندگانی از فراکسیون ورزشی مجلس، سازمان تربیت بدنی، باشگاهها، فدراسیونها، سازمان مدیریت و برنامهریزی، سازمان خصوصیسازی و سازمان صدا و سیما) است که این گروه با تبیین وضع موجود، تدوین طرح جامع نظام باشگاهداری خصوصی، تهیه پیشنویس لوایح حمایتی و نظارتی باشگاهها و همچنین بررسی الگوهای موفق بینالمللی و ایجاد یک جدول زمانبندی اقدام به مطالعه خصوصیسازی باشگاههای ورزشی کرده و با تدوین یک دستورالعمل جامع و کامل، مقدمات اجرای این طرح بزرگ را فراهم میکند.
در تدوین پیشنویس لوایح حمایتی از باشگاههای خصوصی، میتوان مواردی مانند پرداخت وامهای بلند مدت و کم بهره، اختصاص زمین در طرح جامع شهری، اختصاص حق پخش تلویزیونی، اجرای قانون کپی رایت و انحصار مارک و برند، اجرای معافیتهای مالیاتی، پرداخت تسهیلات برای تشکیل فروشگاههای باشگاهی و هواداری، تسهیل کردن زمینه ترانسفر بازیکن و تعیین جوایز برای باشگاه، ایجاد سازمان لیگ مستقل و مقتدر، اصلاح فیزیکی ورزشگاهها و واگذاری طویلالمدت آنها، تامین و تجهیز ورزشگاهها و شرایطی مانند معافیت خدمت وظیفه و ورود به دانشگاه برای بازیکنان حرفهای را در نظر گرفت.
لازم به ذکر است که این موارد در محدوده نقش حمایتی دولت قرار میگیرد. ضمن آنکه لازم است نقش نظارتی دولت نیز از طریق مقابله با تغییر کاربری باشگاهها، جلوگیری از استفاده تسهیلات در راه غیر، پیشگیری از روابط ناسالم و کنترل وضعیت مالی باشگاهها اعمال شود.
نتیجه اینکه، چون سالم سازی محیط اجتماعی، تخلیه هیجانات جوانان، پرکردن اوقات فراغت آنان و بالا بردن جذابیت و تنوع ورزشی برای فراگیری و قهرمان پروری از مهمترین اهداف دولت از بسط و گسترش ورزش به شمار میرود و دسترسی به این اهداف جز با خصوصیسازی امکانپذیر نیست، لذا تدوین برنامهای که بتواند تمام جزئیات طرح خصوصیسازی را بررسی و اجرا کند، لازم و ضروری بوده و در این راه باید با تعیین نقش حمایتی و نظارتی دولت در روند خصوصیسازی باشگاهها اقدام کرد.
ارسال نظر