امیدوارم واگذاری استقلال و پرسپولیس صورت پذیرد
فائقی: واگذاری تیمهای تهرانی خلاف اساسنامه است
سعید فائقی، معاون سابق سازمان تربیت بدنی، از جمله مدیرانی است که همیشه در دسترس است و با حافظه بسیار قوی میتواند بسیاری از پرسشها را با ذکر یک خاطره پاسخ دهد.
این فرهنگ ما است؛ کار را که کرد، آن که تمام کرد
سعید فائقی، معاون سابق سازمان تربیت بدنی، از جمله مدیرانی است که همیشه در دسترس است و با حافظه بسیار قوی میتواند بسیاری از پرسشها را با ذکر یک خاطره پاسخ دهد. فائقی را میتوان صندوق اسرار ورزش ایران دانست. مدیری که سیدمحمد خاتمی، رییسجمهور در وصف او در یک جمع خودمانی گفت: «ایشان مدیری است که در هر جایی خدمت کردهاند، منشا خیر بودهاند.»
خبرگزاری فارس گفتوگویی را با وی انجام داده که در ذیل چکیدهای از آن را میخوانید.
مهمترین شاخصه ورزش در دولت نهم، گسترش ساخت و سازها است. آیا گسترش و ساخت صرف این اماکن، باعث ترقی میشود؟
اتفاقا چند روز قبل در روزنامهها خواندم که ورزشگاه ۱۵هزار نفری ساری افتتاح شد. سوالی برایم ایجاد شد.
چه سوالی؟
میشود یک ورزشگاه ۱۵هزار نفری را در دو سال، ساخت؟
نیاز به زمان بیشتری دارد؟
به گذشته برگردید؛ روزی که ورزشگاه متقی ساری فرو ریخت. شش ماه بعد از آن، کار بازسازی این ورزشگاه آغاز شد. همان موقع قول داده شده که این ورزشگاه ساخته شود. اگر در حال حاضر چمن آن را ترمیم کردهاند یا هر چیز دیگر، اسم آن را افتتاح نگذاریم. تمام این ورزشگاههایی که ساخته شده، کلنگش در دولت نهم زده نشده است؛ اما فرهنگ ما آن است که کار را که کرد، آن که تمام کرد. پس دستشان درد نکند؛ اما این موضوع یک بعد دیگری هم دارد.
منظور شما چیست؟
بحث دوم، قانون برنامه توسعه چهارم است. در این قانون فضای ورزشی باید یک مترمربع برای هر ایرانی بشود. روزی که آقایان فضا را تحویل گرفتند، فکر میکنم ۶۵صدم مترمربع بود. در واقع، در سالهای برنامه باید ۱۱صدم ساخته میشده است. اگر از سه سال گذشته ۳۳ صدم اضافه کنیم، ۸۰ تا میشود. از آن طرف، خروجی را باید مدنظر قرار دهیم. آیا ۸ دهم را داریم؟
به نظر شما نداریم؟
نداریم. آن ورزشگاههایی که کلنگ خورده، جزو برنامه بوده است؛ اما نسبت به برنامه با توجه به برنامه چهارم توسعه، این ساخت و سازها صورت نگرفته و عقب از برنامه هستیم. مطمئنا در یک سال آینده به یک مترمربع نخواهیم رسید.
بالاخره مکانهای ورزشی یکی از برنامههای توسعه است؟
بله؛ اما یکی از آن برنامهها است؛ نه همه آن. باید به استانداردها برسیم. در جایی شنیدم که اعلام کردهاند به اندازه تمام این سالها کار ساخت و ساز کردهاند.
اینطور نبوده است؟
میگویند ۴۵صدم بوده است. اگر آن را ضرب در ۲ کنیم، به ۹۰ میرسیم. یعنی ۹۰ بیشتر از برنامه بوده است؛ که البته اینطور نیست. به گفته رییس شرکت توسعه و تجهیز، تا پایان امسال به ۷۰ میرسند. پس این آمار هم درست نیست.
بخش عمده این ساخت و سازها در روستاها صورت میگیرد. اینجا دو بحث مطرح میشود. اول اینکه در دوران پیش، در حوزه روستایی کار نشده و دوم اینکه، مجموعههایی که ساخته میشود، به بهرهبرداری میرسد؟
برای روستاها یک ورزش اصلاحی تعریف شده است. از انصاف به دور است که گفته میشود در گذشته روی این حوزه کار نشده است. ۲۵۰۰ مرکز روستایی در کشور به وجود آمد. در طرح سال ۱۳۷۷، ۷۰درصد آن به ورزش روستایی تعلق داشت. اتفاقا چیزی که جالب بود، سالنهای روستایی به سالن چند منظوره برای امور اجتماعی هم تبدیل شده بود.
برخی ورزشگاهها در زمان آقای هاشمی ناتمام ماند. چه عواملی باعث شد تا به هدف نرسید. ورزشگاههایی مثل ثامن، نقش جهان و ...
اختلافاتی در سطح ملی و استانی وجود داشت، از نظر ما جاهطلبانه بود. مسوولان استان می گفتند این پروژه باید به نتیجه برسد. آنها چون به نفع استانشان بود و یک ردیف خاصی را با نفوذ نمایندهها گرفته بودند، اصرار به ادامه پروژه داشتند. دیدگاه ما این بود که این طرحها به نتیجه نمیرسد و این اتفاق هم افتاد؛ اما در جایی که اعتقاد داشتیم کار به نتیجه میرسد، کار به بهرهبرداری هم رسید. مثل زمین فوتبال ورزشگاه ثامن؛ اما سایر مکانها که آقایان در سطح ورزشگاه آزادی قصد کار داشتند، به جایی نرسید.
ورزشگاههای ۱۵هزار نفری که در شهرستانهایی مثل کاشان و سیستان ساخته شده و استفادهای نمیشود، ریشه در فعالیت شما دارد؟
بله، این ورزشگاهها، تا ظرفیت ۵۰هزار نفر هم قابلیت ارتقا دارد. این ورزشگاهها بر اساس مطالعات استعدادیابی طرحریزی شد.
این همان طرح آمایش بود؟
به نوعی بله، آن موقع صحبتهای آمایش در روش شناسی برنامهریزی ما نبود. حرفها در حد همان ۲۵میلیارد تومان بود. آقای خاتمی نظر داشت که طرح جامع داشته باشیم. در قانون برنامه سوم هم طرح جامع گنجانده شد.
بعد به کجا رسید؟
در مطالعه طرح جامع آن زمان، شش ماه اول، برنامه در حال طی مسیری بود تا به نتیجه برسد که مدیریت عوض شد. در دور جدید هم آنها همه تلاش خود را روی مطالعه طرح جامع گذاشتند. این موضوع طولانی شد و در نتیجه، آن برنامهها متوقف شد.
کم نبودند کارشناسانی که عنوان کردند طرح با مقتضای ورزش ایران همخوانی ندارد.
طرح جامع که در طرح سوم برنامه آمده بود، بر اساس مقتضیات زمان ما بود. مثلا آورده بودیم برای استعدادیابی باید پایگاههای ورزش قهرمانی تشکیل دهیم. پیشرفته آن را به نام آکادمی المپیک میبینید. آمدیم هر کدام از فدراسیونها و لیگهایی که ایجاد شده بود را در یک طرح کوچک جا انداختیم. دانههای تسبیح را داشتیم و یک نخ میخواستیم تا این دانهها را به هم وصل کند. یک طرح کوچک بود تا همه را نهادینه کنیم؛ اما وقتی دوستان آمدند، این را جامعتر بردند و فضایی شد و در نتیجه به طول انجامید.
هرچه میگذرد، بدنه ورزش هم فربهتر میشود و هیچ طرحی برای لاغرتر شدن آن وجود ندارد.
در کنار انتقادها باید واقعیت را هم گفت. ورزش از همه پدیدههای ما جلوتر است. موضوعی را که میگویید، آقای غفوری فرد شروع کرده بود. او آمد و باشگاهها را قانونمند کرد. تا آن زمان تیم داشتیم؛ مثل استقلال و پرسپولیس. ایشان اولین قدمی که برداشت، برای این دو باشگاه اساسنامه نوشت. به راحتی میشد آنها را خصوصی کرد.
اما این اتفاق نیفتاد؟
توضیح میدهم. آن زمان اموال پرسپولیس را بنیاد مستضعفان مصادره کرده بود. اموال تاج سابق را به اداره کل داده بودیم و تیم خودش را میچرخاند. آقای غفوریفرد با هوشیاری، اساسنامه را طوری نوشت تا این دو تیم خصوصی شوند و خودش هم همین کار را انجام داد. برای اینکه این اتفاق بیفتد، عابدینی و محلوجی به عنوان سهامدار وسط آمدند. در یک مقطعی برای اینکه تیم بهتر اداره شود، به حوزه هنری سپرده شد که مشکلاتی به وجود آمد.
در مورد واگذاری باشگاههای تهرانی به شهرستان، قانون چه میگوید و چه نظری دارید؟
واگذاری قوانین خاص خودش را دارد. این قضیه یا براساس اصول سیاستهای اصلی قانون ۴۴ یا از طریق بورس باید صورت گیرد. واگذاری باید بر اساس اساسنامه فدارسیون باشد. واگذاری باید از طریق بورس یا از طریق سازمان خصوصیسازی صورت گیرد. مثلا سازمان خصوصیسازی نرخگذاری میکند و آگهی اعلام میکند و با بالاترین قیمت به فروش میرسد. این واگذاریها هم خلاف اصول و سیاست کلی اصل ۴۴ است و هم خلاف اساسنامه.
این موضوع به مدیران بعدی لطمه نمیزند؟
هر چیزی امکان دارد. اگر در ورزش بودم، این کار را نمی کردم. اگر می خواهیم چنین تصمیماتی بگیریم، باید یک مرجعی تصویب کند.
در کدام مرجع باید تصویب شود؟
قانون پیشبینی آن را کرده است؛ شورای عالی ورزش. در راس این شورا، رییسجمهوری است. در این مدیریت ندیدم این شورا تشکیل شده باشد. اینگونه طرحها باید در آنجا به تصویب برسد. این مصوبه قانون میشود. بعد که قانونی شد، باید در شوراهای استانی مطرح شود و با حضور استاندار به تصویب برسد و بعد، استانی هم که قرار است باشگاه به آن منتقل شود، باید آن را تصویب کند. اگر هم این انتقال با این شرایط انجام شود، محدودیتهایی بوجود میآورد.
در بحث پرسپولیس و استقلال سازمان چه کار باید کند؟
این دو باشگاه هر دو برای سازمان هستند که تازه در یکی از بندهای اساسنامه آمده که اگر رعایت شود، کل مسابقات را زیر سوال میبرد. میگوید هیچ کس، اعم از حقیقی و حقوقی، نمیتواند بیش از دو باشگاه داشته باشد؛ در صورتی که داشته باشد، کلیه مسابقات زیر سوال میرود.
پس باید چه کار کرد؟
باید آنها را واگذار کرد. اکنون فوتبال ما نفوذ عمیقی در جامعه دارد. این خوشبختانه دارد؛ اما متاسفانه هم دارد چون همین باعث شده برخی را برای مدیریت قلقلک دهد. باز از یک موضوعی خوشحالم.
چی؟
تا بهمن ماه سازمان خصوصیسازی باید این دو باشگاه را واگذار کند. دوستی را چند روز قبل مقابل سازمان خصوصیسازی دیدم. وقتی پرسیدم آنجا چه میکند، گفت که تقاضا آوردم برای یکی از این دو باشگاه.
تبصرهای که وجود ندارد که دولت جلوی این قضیه را بگیرد؟
مصوبهای است که خود رییس جمهوری آن را تصویب کرده است. امیدواریم این اتفاق بیفتد.
ارسال نظر