یک درس بزرگ از المپیک
دنیا، دشمن ایران نیست!
به اندازه موهای سرمان خاطره و مثال و مصداق داریم از زمانهایی که یک مجری و گزارشگر تلویزیونی در خلال یک رویداد بینالمللی در حال زدن پنبه داور و مسوولان برگزاری و فدراسیون جهانی بوده است. اصلا این جمله کذایی که «ما متاسفانه در فلان کنفدراسیون کرسی نداریم و به همین دلیل حقمان را میخورند»، از فرط تکرار به ابتذال کشیده شده و رنگ و بوی طنز و هجو گرفته است. نمیخواهیم به کلی منکر این داستانها شویم. بالاخره مواردی بوده و به علاوه معلوم است که نفوذ به کار میآید، اما اینطور نیست که همه دنیا به دنبال ناکامی ایران و ایرانی باشند. در همین مسابقات المپیک، بارها و بارها دیده شد که قضاوتهای منصفانه داوران هنگام بازبینی تصاویر، به فریاد ورزشکاران ایرانی رسید. در تکواندو که موفقترین رشته ما در پاریس بود، بارها از این پوئن استفاده کردیم و هر بار منصفانهتر از نوبت قبلی بود.
شاید مثال دقیقترش در کشتی باشد؛ جاهایی که حتی در اوج تسلیم گزارشگر ایرانی هم داوران به فریاد ورزشکار ما رسیدند و حق را به حقدار دادند. سعید اسماعیلی در نیمهنهایی ۶۷ کیلوگرم در مقابل حریف ارمنستانی ضربه شد و همه پذیرفتند کار به پایان رسیده است. با این حال داوران در بازبینی تصاویر تشخیص دادند رقیب سعید هنگام اجرای فن، پا را به صورت جزئی درگیر کرده و به همین دلیل رای را برگرداندند. به جرات میتوان اگر آنها در پایان آن چلنج حکم دیگری میدادند، کمتر کسی میتوانست اعتراض کند. سعید سزاوار ما اما با همان بازبینی به فینال رسید و یکی از سه طلای کاروان ایران را گرفت.
در کشتی سنگینوزن آزاد نیز شاهد تکرار همین اتفاق بودیم. در وقت نخست، پتریاشویلی گرجستانی بعد از یک فن چهار امتیازی و سپس خاک کردن امیرحسین زارع، سه بارانداز روی او زد تا کشتی را با امتیاز عالی ببرد. همه بینندهها این شکست را پذیرفتند و حتی هادی عامل هم به سبک خودش مدال نقره زارع را به هماستانیهایش تبریک گفت، اما داوران در بازبینی تصاویر تشخیص دادند بارانداز آخر خارج از تشک زده شده، دو امتیاز از حریف گرجی کسر شد و در ادامه زارع تا آستانه پیروزی در این مسابقه پیش رفت. با این حال حتی در پایان همین رقابت هم آنکه از داوری گلایه داشت، طرف ایرانی بود؛ شبیه مسابقات نیمهنهایی شمشیربازی که خیلیها عملکرد داوران را زیر سوال بردند. اینجا به هیچوجه قصد نداریم بگوییم داوری آن رقابت درست بود یا نه، چون در صلاحیت ما نیست، اما پرسشمان این است که انصافا چند درصد از کامنتگذاران خشمگین آن ماجرا، بهطور دقیق از قوانین این رشته ورزشی آگاهی دارند؟
جانمایه کلام اینکه یک بار برای همیشه باید این انگاره مظلومیت ابدی را از ورزش ایران پاک کنیم. اینکه باور داشته باشیم یک جهان عزمش را برای از پا در آوردن ما جزم کرده و در این مسیر به هر خدعه و نیرنگ و ظلمی دست میزند، تنها دو نتیجه دارد؛ اول اینکه با سوءظن و دل چرکینی وارد رقابتهای بینالمللی میشویم و دیگر اینکه در هنگامه ناکامی، ضرورتی برای اصلاح عیوب نمیبینیم و همهچیز را گردن دشمن نامرئی میاندازیم.