رد پای رسانهها در لوس شدن یک نسل
شاهماهی؟ دست بردارید!
قصه تیم ملی کنونی فوتبال ایران واقعا عجیب است. گروهی که دائما به خودش لقب «نسل طلایی» میدهد، قاعدتا هیچ نسبتی با تواضع و فروتنی ندارد؛ مخصوصا وقتی به یاد بیاوریم آنها هیچ دستاورد منحصر به فردی هم نداشتهاند. چرا این نسل از بازیکنان به چنین آفتی گرفتار شدهاند؟ حتما دلایل زیادی دارد؛ اما یکی از مهمترین آنها توجه افراطی و غیرواقعی برخی رسانهها بوده است. بیایید به یک نمونه خاص مراجعه کنیم که کمتر زیر ذرهبین میرود؛ مثلا بازیکنی همچون سعید عزتاللهی. تقریبا در تمام فصول نقلوانتقالاتی این سالها برخی سایتهای پربیننده ورزشی با ادبیات اغراقآمیز در حال پیشنهاد کردن او به پرسپولیس، استقلال و سایر تیمهای بزرگ باشگاهی بودهاند. مدام گفته شد که او بمب احتمالی بازار است و هر تیمی عزتاللهی را بگیرد، معادلات پنجره را به سود خود رقم زده است. امسال که این بازیکن زودهنگام با شباب الاهلی امارات توافق کرد، پیش خودمان فکر کردیم شاید این بار دیگر خبری از آن داستانسراییها نباشد. ظاهرا اما اشتباه میکردیم! سایتهای مورد نظر بار دیگر سراغ عزتاللهی رفتند و دربارهاش تیتر زدند: «خروج شاهماهی همیشگی از چنگ استقلال و پرسپولیس!» در همین گزارش است که نقلقولهای خودستایانهای هم از هافبک تیم ملی کشورمان ضمیمه شده؛ مثل این یکی: «این دیگر همه جا مشهود است. در فوتبال روز دنیا پست هافبک و مخصوصا هافبک دفاعی خیلی تعیینکننده است. هافبک دفاعی به نظرم قلب یک تیم است. ما هم اینجا نقش قلب تیم را بازی میکنیم و خیلی مورد احترام هستیم.»
البته که عزتاللهی بازیکن بدی نیست و ۶۸بازی ملی او هم همین مساله را تایید میکند؛ اما شاهماهی و تعابیری از این دست، فرسنگها با واقعیت فاصله دارد. اماراتی که الان آقا سعید اینطور با آب و تاب از عزت و احترام خودش در آنجا سخن میگوید، زمانی دم دستیترین پاتوق فوتبالیستهای ایرانی بود. اگر از علی کریمی و فرهاد مجیدی که آنجا برای خودشان سلطنت میکردند بگذریم، یک دو جین بازیکن دیگر هم داشتیم که حضور موفقیتآمیزی را در این کشور تجربه کردند؛ از جواد کاظمیان، مهرزاد معدنچی و ایمان مبعلی تا نیکبخت واحدی، مهرداد میناوند، مازیار زارع، رضا عنایتی، سیاوش اکبرپور و حداقل ۲۰ بازیکن دیگر. در امارات بازی کردن دیگر این همه سر و صدا دارد؟
وقتی کریم باقری (همپستی عزتاللهی در تیم ملی) همسن سعید بود، در آرمینا بیلهفلد آلمان بازی میکرد و تازه اگر مثل عزتاللهی این شانس را پیدا میکرد که از ۱۸سالگی به اروپا برود، هیچ بعید نبود بهترین لژیونر تاریخ فوتبال کشورمان لقب بگیرد. عزتاللهی اما پس از بازی در تیمهای باشگاهی عجیب و غریبی همچون آنژی ماخاچ قلعه، آمکار پروم، اوپن و وایله بلدکوب، حالا به امارات رسیده و اینطور سرمست است. موضوع ابدا فقط سعید نیست که اتفاقا به شخصیت حقیقی او هم بسیار احترام میگذاریم؛ بحث بر سر نسلی است که زیر سایه توجه مبالغهآمیز و بحثبرانگیز برخی رسانهها، درباره اندازههای خودش دچار توهم شده و به جان مردم افتاده است. البته که این رویکرد، هرگز به سود فوتبال ایران نبوده و نیست.