کینه‌ای که شتری نشد!

دلیل آن‌هم تنها یک چیز بود؛ اختلاف با کارلوس کی‌روش. رحمتی سال ۱۳۸۲ نخستین حضورش در تیم ملی بزرگسالان را تجربه کرد و پس از جام ملت‌های ۲۰۰۷ رسما به گزینه نخست دروازه تیم ملی تبدیل شد. کیفیت فنی بالای او عملا اجازه خودنمایی هیچ گلر دیگری را در تیم ملی نمی‌داد تا اینکه سید در فاصله سه بازی مانده به جام‌جهانی ۲۰۱۴، از تیم ملی خداحافظی کرد. البته با گذشت این همه سال هنوز مشخص نشده که دلیل این تصمیم ناگهانی و احساس خودبزرگ‌بینی رحمتی چه بود، اما اگر آن زمان همه استرس عدم صعود تیم ملی به برزیل آن هم به خاطر نبود یک سنگربان مطمئن را داشتند، کی‌روش این ترس را به افتخاری تبدیل کرد که دیگر هیچ بازیکنی خودش را بالاتر از تیم ملی نبیند. البته سرمربی پرتغالی بعدها عذرخواهی رحمتی را هم نادیده گرفت. هرچند شاید در برهه‌ای تیم ملی هم از نبود سنگربانی مثل رحمتی متضرر شد (به خصوص جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵) اما دست آخر خود این بازیکن بود که بیشترین ضرر را بابت تصمیم احساسی‌اش متحمل شد. برای دروازه‌بانی مثل رحمتی که تقریبا تمامی افتخارات باشگاهی را به دست آورد و نزدیک به دو دهه در سطح اول فوتبال ایران درخشید، شاید عدم بازی در جام‌جهانی یک نقطه خالی در زندگی‌نامه ورزشی‌اش باشد. به همین دلیل هم تصور می‌شد رابطه او و کی‌روش هیچ‌گاه حسنه نشود، اما سرمربی تیم ملی در راستای خوش‌اخلاقی‌های اخیرش، استقبال گرمی از رحمتی داشت و حتی با او به شوخی و خنده پرداخت. دیروز در حاشیه تمرین تیم ملی کارلوس، حیدری و رحمتی را در گوشه‌ای نگه داشت و از عکاسان خواست که از آنها عکس بگیرند. اتفاقی که کمتر پیش می‌آمد که از موسیو دیده شود. رحمتی هم که این روزها به جرگه مربیان پیوسته، حداقل در ظاهر نشان داد که کینه‌ای از کی‌روش ندارد و یک قاب ماندگار در روزهای بی‌خبری فوتبال ثبت شد. هرچند با دیدن این تصاویر، ‌نخستین نکته‌ای که به ذهن می‌رسید این بود که‌ ای کاش این ماجرا هیچ‌گاه وارد یک دعوای کینه‌ای نمی‌شد که امروزه از شتری نشدن آن خوشحال باشیم. این دو می‌توانستند رویای صعود از مرحله گروهی در جام‌جهانی ۲۰۱۴ و شاید رویای قهرمانی در جام ملت‌های بعد از آن را جامه عمل بپوشانند اگر تعامل در اردوی تیم ملی حاکم می‌بود.