بد موقعی برگشتی آقای فتحاللهزاده
لیونل مسی؟! دیگر حوصله خنده نداریم
چیزی شبیه به این جمله: «پول دادهام و مدرک شوالیه خریدهام. حشیش یا مواد مخدر که نخریدهام!» فارغ از کیفیت و کارنامه مدیریتی او که طبیعتا در جای خودش میتواند قابل بحث باشد، چنین جملاتی خیلی زود به ویژگی رفتاری شاخص فتحاللهزاده تبدیل شد. اوایل رسانهها بدشان نمیآمد و استقبال میکردند. به هر حال اینکه شما از دل یک مصاحبه بسیار عادی، به آسانی تیترهای جذاب و بحثبرانگیز صید کنی اتفاقی مطلوب و خوشایند به نظر میرسد. بعدتر اما ادبیات او تکراری و ملالآور شد. فتحاللهزاده چهار دوره مدیرعامل استقلال بوده و در این فرصت طولانی، حرفها و حربههایش برای جلبتوجه طراوت خود را از دست داده است. شاید به همین دلیل باشد که خیز مشابه او در آغاز پنجمین دوران مدیریتش در استقلال برای بیان مطالبی از این دست، با واکنش منفی اغلب ناظران همراه شده. از تازهترین مصاحبه حاجی حرف میزنیم که روز گذشته واکنشهای منفی فراوانی را برانگیخت.
علی فتحاللهزاده که پیشتر ادعا کرده بود میتواند لیونل مسی را به استقلال بیاورد، در مصاحبه اخیر تلویزیونیاش بار دیگر بر این مساله تاکید کرد: «نمیدانم مسی ۳۷ ساله شده است یا نه. اگر من مدیرعامل باشم، او را در ۳۷ سالگی میآورم. اگر نیامد، گریه میکنم و میگویم بچه جان بیا اینجا بازی کن. میارمش! میگویند این گوی و این میدان. اگر عمری باقی بود، به شرط حیات و من مدیرعامل بودم و او نیز ۳۷ سالش تمام شد، او را به استقلال میآورم.» اگرچه در پایان این گفتوگو مدیرعامل استقلال و مجری برنامه خندیدند و کار را تمام کردند، اما بعید به نظر میرسد بسیاری از مخاطبان این مصاحبه مخصوصا در روزها و شرایط فعلی حال و حوصله خندیدن داشته باشند؛ آن هم به کلیشهایترین حرفها که حالا دیگر نظر کمسنوسالترین هواداران فوتبال را نیز جلب نمیکند.
به قول آن مفسر سینمایی، این قبیل سخنان «ماقبل نقد» به شمار میآید. از ما انتظار نداشته باشید الان مطلب جدی بنویسیم و به فتحاللهزاده یادآوری کنیم جذب بازیکنی در تراز لیونل مسی، حتی در ۶۰ سالگی هم برای فوتبال فقیر و پر از ایراد ایران غیرممکن است. او همین حالا و در نزدیکی پایان قراردادش با عطش شدید بارسلونا برای بازگشت به این تیم مواجه است و البته پیشنهاد همیشگی باشگاههای آمریکایی را هم در جیب دارد. بنابراین چه بسا دلش نخواهد روی چمنهای هموار و جذاب فوتبال ایران کار کند. شاید در شرایط معقولتر میشد این نقدها را نوشت، اما امروز که حال مردم خوب نیست، امروز که دارو پیدا نمیشود، امروز که کسبوکارهای اینترنتی به خنس خوردهاند، امروز که از صاحبان تالار تا سینمادار و صنف پوشاک و اداره پست از کسادی کار میگویند، اجازه بدهید بر خلاف مجری تلویزیون به حرفهای فتحاللهزاده نخندیم. نه سوژه او برای خودنمایی تازه است و نه رمقی برای مخاطبان باقی مانده که با این حرفها سرگرم شوند؛ بد وقتی آمدی استاد...