فرهنگ هواداری در ایران محتاج بازنگری است
بوسههای فصلی!
درحالیکه جدایی شجاع در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا باعث خشم شدید هواداران شده بود، رفتار اخیر او حکم نفت روی آتش را داشت. خلیلزاده در طول دوران حضورش در پرسپولیس بارها لوگوی باشگاه را بوسید و مصاحبههای متعصبانه انجام داد. از او نقل قولی وجود دارد با این مضمون که: «آدم هرگز خانواده فقیرش را به یک خانواده پولدارتر نمیفروشد.» وقتی خلیلزاده راهی الریان شد، بسیاری از هواداران این مساله را به او یادآوری کردند و حتی جنبش آنفالو کردن صفحه این بازیکن شکل گرفت؛ پویشی که منجر به ریزش ۲۰۰ هزار نفری صفحه شجاع شد. دیروز خلیلزاده توضیح داده که از سوی مدیران باشگاه الریان ناچار به بوسیدن لوگو شد و قصد تحریک پرسپولیسیها را نداشته است. با این حال کمتر کسی توجیه شجاع را پذیرفت. اگر اجباری در کار میبود، میتوانست در العربی هم برای مهدی ترابی باشد یا در امصلال برای روزبه چشمی، اما هیچکدام آنها چنین کاری نکردند.
مساله بسیار ساده است. زودباوری بخشی از بدنه هواداران در فوتبال ایران باعث میشود آنها خیلی زود تحتتاثیر رفتارهای سطحی و پیش پا افتاده قرار بگیرند و برای بازیکنان جایگاهی فرض کنند که اصالت ندارد. تعصب به بوسیدن لوگو نیست؛ بلکه یک ستاره در عمل باید نشان بدهد به تیمش وفادار است. بازیکنی مثل لیونل مسی بسیار به ندرت لوگوی بارسلونا را بوسیده؛ از جمله دو بار بعد از دو هتتریک در الکلاسیکو. با این حال او وقتی تابستان امسال امکان جدایی از بارسلونا با طرح شکایت از این باشگاه را داشت، گفت: «جای من و تیمی که همه چیز به من داده در دادگاه نیست.» با این حال در ایران بازیکنی که چند میلیارد دستمزد میگیرد، با بوسه زدن بر پیراهن یا چهار خط کریخوانی تند برای تیم حریف به آسانی تبدیل به «اسطوره» میشود. همین شجاع خلیلزاده تابستان ۹۲ بعد از توافق با محمد رویانیان مصاحبه کرد و گفت: «پرسپولیسی شش آتشه هستم.» اما چند روز بعد پیشنهاد بالاتر سپاهان را پذیرفت و به این تیم پیوست. او حتی در بازی رودرروی همان سال با پرسپولیس دعوا و جنجال راه انداخت و یک مصاحبه تند علیه سرخپوشان انجام داد، اما خب در ایران معمولا با چند حرکت ساده عوامگرایانه میتوان گذشته را پاک و آینده را تضمین کرد. بنابراین این بوسهها و ابراز عشقهای فصلی، چندان جای تعجب ندارد!