از شالهای دو رنگ زنوزی تا پیراهن مشابه سرخابیها
معمای مالکیت مشترک
از ابتدای این فصل با واگذاری باشگاه تراکتورسازی به محمدرضا زنوزی، بحث حضور همزمان او در دو باشگاه بهوجود آمد. زنوزی در این سالها تیم گسترشفولاد را در لیگ برتر داشت و با تصاحب تراکتورسازی، تعداد باشگاههای تحت تملک او به دو تیم میرسید؛ آنچه خلاف تمام قوانین حاکم بر فوتبال حرفهای دنیا بهشمار میآمد. نکته اینجاست که زنوزی روزهای اول مساله مالکیت همزمان بر دو باشگاه را تایید نمیکرد. زنوزی مدعی بود گسترشفولاد -که البته امتیازش به ماشینسازی منتقل شد- در مسیر واگذاری قرار گرفته و او نقشی در این باشگاه ندارد. با این وجود بعدتر زنوزی این مساله را پذیرفت. حالا کار به جایی رسیده که او یک هفته بعد از حضور در ورزشگاه آزادی با شال هواداری تراکتورسازی، بازی ماشینسازی را با شال سبز از فراز پشت بام ورزشگاه اختصاصیاش تماشا میکند؛ اتفاقی حیرتانگیز که قطعا خلاف همه اصول حرفهای است، اما حالا رخ داده و کسی هم تلاشی برای پنهان کردن آن ندارد. موضوع واضحتر از آن است که نیاز به بازگویی داشته باشد. تنها تصور کنید در مسابقه رودررو بین تراکتورسازی و ماشینسازی چطور میتوان از سلامت تقابل دو تیم با یک مالک مطمئن شد؟ البته که کسی قصد متهم کردن زنوزی و باشگاههای تبریزی را ندارد، اما به هر حال قاعده کار این است که برای حفظ امنیت مسابقات، هیچ دو تیمی با ریشههای مشترک در مسابقات یک رده حاضر نباشند.
تخلف از تهران شروع میشود
تغییر رنگ شال زنوزی از قرمز به سبز ظرف یک هفته، بیش از هر چیز دیگری یادآور اتفاقات عجیبی است که این سالها در پرسپولیس و استقلال رخ داده. شاید تخلف تیمداری با ریشههای مشترک، از همین تهران و تملک وزارت ورزش بر سرخابیهای پایتخت آغاز شد و کار بهجایی رسید که امروز زنوزی به همین بهانه به راحتی میتواند دو تیم در تبریز داشته باشد. بارها تکرار کردهایم که حتی حضور دو تیم با اسپانسرهای یکسان در یک رده باشگاهی هم اتفاقی خلاف عرف و قانون است که حداقل در پنج لیگ برتر اروپا رخ نمیدهد. با این وجود پرسپولیس و استقلال در بخش زیادی از سالهای یک دهه گذشته علاوه بر مالک مشترک، حامیان مالی یکسان هم داشتهاند؛ اسپانسری که گاهی شهرداری تهران بوده، گاهی یک موسسه مالی و اعتباری و گاهی هم اپراتور تلفن همراه.
وقتی به آخرین دربی تهران نگاه میکنید که با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید، دو تیمی را میبینید که عینا لباس مشابه به تن کردهاند و حتی ریزترین جزئیات تجاری پیراهن آنها هم یکسان است، تنها با این اختلاف که لباس یکی قرمز است و مال دیگری آبی! با این شرایط چرا یک مالک خصوصی نباید به خودش اجازه بدهد دو تیم لیگ برتری داشته باشد و یک هفته در میان شال قرمز یا سبز را از کمدش بیرون بیاورد؟ مسلما فدراسیون فوتبال برای اصلاح مشکل پیش آمده در تبریز و حتی جلوگیری از تسری آن به سایر باشگاهها، باید ابتدا وضعیت مالکیتی سرخابیها را اصلاح کند. آنها حتی اگر بهطور حقیقی واگذار هم نمیشوند، حداقل باید از شرایط اشتراک مالکیتی خارج شوند. در غیر این صورت فردا ممکن است یک سرمایهگذار تصمیم بگیرد چهار یا پنج تیم لیگ برتری بخرد و کل معادلات فوتبال ایران را به تنهایی در دست بگیرد! شما چطور میتوانید از وقوع این اتفاق جلوگیری کنید، درحالیکه مهمترین تیمهای کشورتان برادر خوانده هستند؟
تفاوتهای مهم
توضیح داده شد که تخلف رخ داده در تبریز از جنس تخلف موجود در پرسپولیس و استقلال است، اما نکته اینجا است که حداقل در تهران این دو باشگاه سایه هم را با تیر میزنند و حتی اگر مالک مشترک آنها تصمیم به زد و بند یا کارهایی از این دست داشته باشد، ستیز تاریخی سرخابیها از نظر عرفی احتمال تبانی یا تساهل آنها با هم را کاهش میدهد. ما در این سالها مدیرانی داشتهایم که مثلا با وجود داشتن مسوولیت در پرسپولیس، به استقلال هم کمک مالی کردهاند. این اما شامل هوادار یا بازیکنان دو تیم نمیشود. شرایط و جایگاه اجتماعی این دو باشگاه طوری است که سخت میشود آنها را در هیچ حالتی به کنار آمدن با هم ترغیب کرد. این تفاوت مهم وضع سرخابیها با دو باشگاه تحت تملک آقای زنوزی است. وقتی در خیلی از مسابقات ماشینسازی، هواداران تراکتور به استادیوم میروند و این تیم را تشویق میکنند، آشکار است که همان روح عرفی رقابت هم بین این دو تیم وجود ندارد و این مساله کار را سختتر میکند. حالا ما دو تیم داریم که یک صاحب دارند، بودجهشان از یک جا تامین میشود، به هم بازیکن قرض میدهند و هوادارانشان هم نسبت به تیم دیگر بیعلاقه نیستند؛ این شرایط چقدر طبیعی است؟
ارسال نظر