اما از آنجا که در فوتبال ایران عمر تصمیم‌هایی از این دست بسیار کوتاه است وقتی کار به روز آخر و سرگروهی مسابقات کشید هم ایران و هم عربستان با نمایشی در تضاد با روح جوانمردی در ورزش در تلاش بودند تا به‌جای اول شدن، دوم شوند تا به قرعه کره‌جنوبی برخورد نکنند. در این راه عربستان و البته کره‌شمالی موفق‌تر بودند و ایران با وجود باخت باز هم اول شد و به کره‌جنوبی رسید. تکلیف تیم جوانی که مدیران و مربیان آن آنها را از کره ترسانده باشند هم پیش از مسابقه مشخص است. تیم ایران با دوگل مغلوب کره ‌شد و از ادامه راه بازماند. کرانچار سرمربی تیم مدعی شد کره تیمی است که فقط آمده تا طلای مسابقات را بگیرد: «اینجا آمدیم تا کسب تجربه کنیم، چراکه هدف اول ما صعود به المپیک ۲۰۲۰ است. به همین دلیل با تیم زیر ۲۱‌سال به این مسابقات آمدیم و حتی توانستیم به  عنوان صدرنشین از گروه‌مان صعود کنیم و به کره‌جنوبی برخورد کردیم، اما تیم کره آمده بود تا مدال طلا بگیرد. آنها تیم خیلی خوبی هستند و چند ستاره بزرگسال خود را هم به این مسابقات آوردند که تجربه بیشتری نسبت به بازیکنان ما داشتند. به نظر من این تیم نزدیک به کسب جام است، هرچند صدرنشینی ما باعث شد خیلی زود به کره‌جنوبی برخورد کنیم.» اما کرانچار نمی‌گوید چگونه به‌دنبال کسب تجربه بوده است که بازیکنان جوانش را این‌گونه از ملاقات با کره ترسانده است. اصلا بازیکنانی که در سن بلوغ خود می‌آموزند که چگونه با سیاست و با کسب نتیجه‌ای مصلحت‌اندیشانه از مصاف با حریف سخت‌تر طفره روند، در آینده چطور قرار است مقابل کره بایستند و با تمام وجود بجنگند و از این تیم در زمین فوتبال عبور کنند؟ به‌نظر می‌رسد دستاورد ما برای این جوان‌ها چیزی تلخ‌تر از یک حذف ساده بوده است.