مجازاتهای کهنه و تکراری؛ رمز بقای خشونت در فوتبال ایران
آنچه کردیم، آنچه نکردیم
راههایی که رفتیم و نرسیدیم
به سیاهه احکام صادرشده در این سالها نگاه کنید و ببینید کدامیک از آنها برای کاهش بزهکاریها مفید بوده؟ مهمترین ابزار تنبیهی کمیته انضباطی، در نظر گرفتن جرایم مالی است؛ مکانیزمی که برای فدراسیون فوتبال درآمدزایی قابلتوجهی هم دارد و از همین رو سال گذشته علی کریمی بهشدت به آن معترض بود. چندین سال قبل یکی از روسای پیشین کمیته انضباطی میگفت جرایم مالی در نظر گرفته شده، حدود دو میلیارد تومان در یک سال برای فدراسیون درآمد به وجود آورده؛ حالا شما فکر کنید این عدد امروز به کجا رسیده است! سوال مهم اما این است که آیا با این همه جریمه، مشکلی حل شده؟ هرگز!
یکی دیگر از تنبیهات کلیشهای که کمیته انضباطی معمولا سراغ آن میرود و همین دیروز هم دو باشگاه لیگ برتری به آن تهدید شدند، محروم کردن تیمها از حضور هواداران و بازی در استادیوم خالی است، اما این مدل رفتاری هم تاکنون هیچ نتیجهای نداشته است. محروم کردن تماشاگران که منجر به کاهش جذابیت مسابقات و منافع مالی باشگاهها هم میشود آنقدر بیتاثیر است که در همین دو هفته آغازین لیگ هجدهم شاهد برگزاری سه بازی بدون تماشاگر (ناشی از تخلفات فصل گذشته) بودیم، اما باز این مساله مایه عبرت هیچکس نشد و اتفاقا بدترین فصل خشونتها همزمان با اعمال همین تنبیه رقم خورد. پس واضح است که تکرار این ایدهها هم ثمربخش نخواهد بود. سالیان سال است داریم این راهها را میرویم و نمیرسیم؛ حالا چرا دوباره باید همین مسیر را برویم؟
راههایی که نرفتیم
در نقطه مقابل اما گونههایی از تنبیه تماشاگران خاطی هم وجود دارد که به دلایل مختلف در فوتبال ایران تجربه نشده و خودمان را از فواید آن محروم نگه داشتهایم. یکی از مهمترین کارهایی که اروپاییها و بهخصوص انگلیسیها برای مهار خشونت انجام دادند، کسر امتیاز از باشگاههای خاطی بود. با این وجود چون اجرای این پروژه نیاز به شناسنامهدار کردن همه تماشاگران، فروش دقیق و الکترونیکی بلیت، افزایش امکانات سختافزای در حوزه نظارت و... دارد، کسی در ایران مشتاق اجرای آن نیست و آقایان ترجیح میدهند سر و ته کار را با در نظر گرفتن جریمه مالی هم بیاورند!
ما اگر روزی بهطور جدی برای شناسنامهدار کردن هواداران اقدام کنیم، به آسانی میتوانیم تنبیهات مدرنی مثل محروم کردن فرد به فرد تماشاگران را هم به اجرا در بیاوریم. در خیلی از موارد فقط یک نفر میتواند پنج هزار نفر را منحرف کند و ما چون همان یک نفر را نمیشناسیم، همه پنج هزار نفر را محروم میکنیم! غیر از این اما برخی راهکارهای خلاقانه دیگر هم برای مقابله با این فضا وجود دارد. مثلا چند سال پیش در ترکیه برای مواجهه با بدرفتاری هواداران، برای یک هفته هیچ مردی را به ورزشگاههای مختلف راه ندادند و تنها زنان و کودکان را روی سکو پذیرفتند که این مساله تاثیر زیادی در بهبود فضای ورزشگاههای این کشور داشت، اما افسوس که ما در ایران برای عملیاتی کردن این قبیل راهکارها هم محدودیتهای خاص خودمان را داریم!
ارسال نظر