این حفره‌های لعنتی

با این وجود مدیرعامل باشگاه استقلال اعلام کرد به دلیل مخالفت شفر با برگزاری این مسابقه، آبی‌ها در سوپرجام حاضر نخواهند شد و اگر هم ناچار به انجام این کار شوند، جوانانش را به میدان می‌فرستد. در سمت مقابل اما اگرچه پرسپولیسی‌ها فعلا واکنش رسمی به این موضوع نشان نداده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد این باشگاه نیز از لغو سوپرجام ناراضی نیست. دیروز باشگاه پرسپولیس برنامه تمرینی این تیم تا شروع مسابقات لیگ هجدهم را منتشر کرد که بر این اساس سرخپوشان هفت بازی تدارکاتی خواهند داشت. نکته جالب اینجا است که هفتمین و آخرین بازی تدارکاتی پرسپولیس برای روز سی‌ام تیر ماه برنامه‌ریزی شده؛ یعنی یک روز بعد از تاریخی که پیش‌تر برای سوپرجام مقرر کرده بودند. به این ترتیب روشن است که پرسپولیس هم چندان تمایلی به حضور در سوپرجام ندارد.

این مسابقه که همه جای دنیا خیلی ساده و منظم برگزار می‌شود، در ایران همیشه معلق و بلاتکلیف بوده است. پیش از این تنها یک‌بار در سال۸۴ بازی سوپرجام بین فولاد و صباباتری برگزار شد. بعد از آن ۱۰سال خبری از انجام این بازی نبود تا دو سال پیش که سازمان لیگ مصرانه پای ازسرگیری برگزاری سوپرجام ایستاد. به این ترتیب دو سال قبل ذوب‌آهن و استقلال خوزستان به مصاف هم رفتند و پارسال هم پرسپولیس و نفت تهران این بازی را انجام دادند. حالا اما با مخالفت باشگاه استقلال و بی‌میلی پرسپولیس، بازهم برگزاری سوپرجام در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد؛ مسابقه‌ای که اگر امسال برگزار نشود، بهانه موجهی برای سال‌های بعد می‌سازد تا بازهم هربار هر تیمی که دلش نخواست از انجام مسابقه طفره برود!

شفر در آلمان هم این کار را می‌کرد؟

ماجرای لغو احتمالی سوپرجام اما یک نکته کلیدی و اساسی دارد؛ اینکه جرقه عدم برگزاری این بازی را وینفرد شفر می‌زند. شفر یک مربی آلمانی با سال‌ها تجربه کار در کشورهای مختلف است. آلمانی‌ها بیش از هر چیز دیگری به نظم و انضباط شهرت دارند و دیسیپلین آنها زبانزد خاص و عام است. با این وجود وقتی شفر وارد ایران می‌شود و فقط شش ماه در کشور ما کار می‌کند، به سرعت با حفره‌های موجود آشنا می‌شود و سعی می‌کند سراغ بهره‌برداری و منفعت‌طلبی‌های شخصی برود. او با تقاضا برای لغو سوپرجام، کاری می‌کند که طی چندده سال مربیگری‌اش در هیچ‌کدام از کشورهای جهان انجام نداده. در زادگاه او آلمان، هر سال مسابقه سوپرجام به منظم‌ترین شکل ممکن برگزار می‌شود. بسیار پیش آمده که این بازی بین بزرگانی همچون بایرن‌مونیخ و بورسیادورتموند بوده.

طبعا برای غول‌های فوتبال آلمان هم زیاد جالب نیست که همان ابتدای فصل دربی داشته باشند و هزینه‌های فنی و حاشیه‌ای سنگین حضور در چنین مسابقه‌ای را بپردازند، اما وقتی قانون حکم می‌کند، آنها فقط مطیع هستند؛ همان‌طور که در اسپانیا هم شاهد برگزاری ال‌کلاسیکوهای فراوان در قالب سوپرجام بوده‌ایم و آب هم از آب تکان نخورده. طبیعی است که وقتی شما در چنین سیستم‌های آهنین و منظمی کار می‌کنید، حتی یک هزارم درصد هم به ذهن‌تان خطور نمی‌کند که تقاضای لغو یک بازی رسمی را بدهید، اما شفر در طول همین چند ماه چیزهایی در ایران دیده و شنیده که قشنگ فهمیده اینجا «غیرممکن» وجود ندارد. این اقدام او شبیه برخی رفتارهای کارلوس کی‌روش است که مثلا حاضر نیست مالیات درآمدش را شخصا بپردازد. او که نیمی از عمر ۶۶ساله‌اش را در حرفه مربیگری پشت‌سر گذاشته، قطعا بهتر از هرکس دیگری می‌داند که پرداخت مالیات بر عهده صاحب درآمد است، اما وقتی وارد ایران می‌شود و چاله چوله‌های سیستم را می‌بیند، به‌راحتی به خودش اجازه می‌دهد که از این اصل عقلانی جهانشمول عدول کند.

قصه برانکو و بقیه مربیان و بازیکنان خارجی فوتبال ایران هم همین است. در حقیقت تا زمانی که ما حفره‌های سیستم را پر نکنیم و شکل رفتاری و مدیریتی استاندارد را نیاموزیم، به دیگران اجازه خواهیم داد از روزنه‌ها عبور کنند و بیش از هر چیز دیگری به فکر منافع خودشان باشند. شاید ۱۷سال پس از اطلاق عنوان «حرفه‌ای» به فوتبال ایران وقتش شده باشد که یک‌بار برای همیشه پای اصول و مواضع‌مان بایستیم. به فدراسیون فوتبال اسپانیا نگاه کنید که چطور لوپتگی را ۲۴ساعت پیش از شروع جام‌جهانی از سرمربیگری تیم ملی اخراج کرد، چون او به اصول پشت کرده بود. حالا شما فکر می‌کنید در چنین کشوری، هیچ‌وقت یک مربی «جرات» می‌کند بگوید در سوپرجام یا هر بازی پیش‌بینی شده دیگری شرکت نمی‌کنیم؟