در حاشیه رقابت نامزدها در انتخابات دوازدهم
ورزش؛ تیتر گمشده!
دنیای اقتصاد: گام به گام در حال نزدیک شدن به دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری کشور هستیم. نامزدهای تایید صلاحیت شده مشخص شدهاند و رقابتهای انتخاباتی شروع شده است. هر چه به ۲۹اردیبهشت نزدیکتر شویم، طبعا تنور رقابت داغتر خواهد شد. کاندیداها فعلا در حال تشریح مواضعشان هستند و برنامههایشان را در سرفصلهای متنوع با رسانهها و مردم در میان میگذارند. در این میان اما یکی از مهمترین تیترهایی که مفقود شده، «ورزش» است. لابهلای این همه وعده و گزارش و عدد و رقم، فعلا هر چه چشم میچرخانیم اثری از ورزش نمیبینیم؛ گویا این فراموشخانه قرار نیست نقش مهمی در جنگ تبلیغاتی نامزدها بازی کند.
دنیای اقتصاد: گام به گام در حال نزدیک شدن به دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری کشور هستیم. نامزدهای تایید صلاحیت شده مشخص شدهاند و رقابتهای انتخاباتی شروع شده است. هر چه به ۲۹اردیبهشت نزدیکتر شویم، طبعا تنور رقابت داغتر خواهد شد. کاندیداها فعلا در حال تشریح مواضعشان هستند و برنامههایشان را در سرفصلهای متنوع با رسانهها و مردم در میان میگذارند. در این میان اما یکی از مهمترین تیترهایی که مفقود شده، «ورزش» است. لابهلای این همه وعده و گزارش و عدد و رقم، فعلا هر چه چشم میچرخانیم اثری از ورزش نمیبینیم؛ گویا این فراموشخانه قرار نیست نقش مهمی در جنگ تبلیغاتی نامزدها بازی کند. انگار همه باور کردهاند ورزش فانتزیتر از آن است که در کارزار انتخابات و در این روزهای کلیدی بتوان از آن فکت آورد و افکار عمومی را تحریک کرد. حتی مصطفی هاشمیطبا که یکی از شش نامزد احراز صلاحیت شده است و پیشینه کار جدی اجرایی در حوزه ورزش کشور را در کارنامهاش دارد هم مدعی شده اگر او رئیسجمهور شود، قرار نیست اتفاق خارقالعادهای در ورزش رخ بدهد و به تعبیر خودش این حیطه به «گل و بلبل» تبدیل شود! با این اوصاف آیا نباید اذعان کرد ورزش به حوزهای مظلوم و مغفولمانده تبدیل شده است؟
بله؛ میدانیم!
به احتمال فراوان شما هم جزو کسانی هستید که با مطالعه سطور بالا پیش خودتان حسرت «دل خوش» ما را خوردهاید و پرسیدهاید در مملکتی که این همه مشکل ریز و درشت دارد، چرا نامزدهای تصدی بالاترین پست اجرایی کشور باید سنگ ورزش را به سینه بزنند و مثلا از خصوصیسازی در این عرصه یا ترویج واقعی ورزش همگانی حرف بزنند. بله؛ حق با شماست. همه ما میدانیم در حال حاضر اولویتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشور حرف اول را میزنند. دغدغه معاش عامه و ضرورت خروج کشور از رکود مهم است؛ چنانکه حل معضل بیکاری، رفع و رجوع مسائل مربوط به سیاست خارجی، قصه ریزگردها و سایر مسائلی از این دست حرف اول را میزند، اما از یاد نبریم که خروج کامل مساله ورزش از سبد کاندیداها، بیش از هر چیز دیگری نشاندهنده عدم جامعیت برنامه نامزدهاست. مسلما حرف زدن در مورد ورزش به اندازه سخن گفتن از اقتصاد و شغل و یارانه «کلیکخور» و «رایآور» نیست، اما کسانی که واقعا برای اداره کشور برنامه دقیق اجرایی داشته باشند محال است به همین راحتی قید این حوزه را بزنند. برای آنهایی که کمی دوراندیشی دارند، فهمیدن منافع و فواید ورزش کار چندان سختی نیست. ما در دو حوزه ورزش همگانی و قهرمانی با انبوهی از جزئیات سر و کار داریم که اگر جدی گرفته شوند، سود مستقیمشان متوجه لایههای مختلف جامعه خواهد شد. بدون تردید هر گامی که به سمت ورزش همگانی برداریم، از هزینههای بخش بهداشت و درمان کاستهایم. متاسفانه دولتمردان مختلف در کشور ما هرگز نتوانستند ورزش همگانی را بهعنوان بخشی از برنامه عادی شهروندان در بیاورند و در نتیجه هزینههای سرشار مربوط به مشکلات جسمی، پیری زودرس و حتی افسردگی و مصائب روحی به جامعه تحمیل شده است. از سوی دیگر ورزش قهرمانی هم بهعنوان یکی از جهانشمولترین سمبلهای غرور و عزت ملی باید مد نظر قرار داشته باشد. همین امسال ببینید قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر و اوجگیری استقلال چه پتانسیل عظیم اجتماعی را آزاد کرد. ببینید چطور ورزشگاه آزادی که سالها خالی مانده بود و حتی برای دربی هم پر نمیشد حالا هر سه روز یک بار برای پرسپولیس و استقلال و تیمملی پر و خالی میشود. ببینید چطور هر نوبت صعود تیمملی به جامجهانی باعث مباهات و شعف بینظیر همه مردم کشور میشود و چگونه مسابقهای مثل ایران و آرژانتین میتواند به یک صفحه درخشان تاریخی در این کشور تبدیل شود. درست سر همین بزنگاههاست که میتوان دولتمرد قوی را از ضعیف تشخیص داد و برای اصحاب قدرت کارنامه صادر کرد. در غیر این صورت فقط عرض تبریک بابت صعود تیمملی به جامجهانی که کار سختی نیست. کاش امروز درجهای از بلوغ را در جدال و مناظرههای انتخاباتی ببینیم که حرف زدن از ورزش یا حوزههایی مثل فرهنگ و هنر را مازاد و اولویت دست چندم به شمار نیاورد.
کاش لابهلای همه مسائل مهم کشور، حداقل دو خط هم در مورد خصوصیسازی واقعی باشگاهها و همهگیر کردن ورزش در سطح جامعه بشنویم و برنامه دقیقی از آقایان نامزدها دریافت کنیم که براساس آن بتوان مطالبهگری کرد. فعلا که خبری نیست؛ تا بعد چه شود!
ارسال نظر