حریفانم هر کدام یک کیسه مدال داشتند
شرمنده که روی سکو نرفتم
هدیه خطیبی، خبرنگار اعزامی به المپیک: مجتبی عابدینی در روز تولدش به جای یک سال، صد سال بزرگ شد. چهارمی عابدینی در المپیک ٢٠١٦ ریو شب جاودانه شمشیربازی ایران را رقم زد. شبی که مردم ایران شمشیربازی را هم مثل تیراندازی که با ششمی الهه احمدی در المپیک لندن مطرح شد، شناختند! حالا بعد از کشتی، وزنهبرداری، تکواندو و دوومیدانی بهترین عنوان المپیکی متعلق به شمشیربازی است. عابدینی فردای همان روزی که فقط یک امتیاز تا نقره المپیک فاصله داشت، با «ما» از استثناییترین ساعات زندگی اش صحبت کرد.
هدیه خطیبی، خبرنگار اعزامی به المپیک: مجتبی عابدینی در روز تولدش به جای یک سال، صد سال بزرگ شد. چهارمی عابدینی در المپیک ٢٠١٦ ریو شب جاودانه شمشیربازی ایران را رقم زد. شبی که مردم ایران شمشیربازی را هم مثل تیراندازی که با ششمی الهه احمدی در المپیک لندن مطرح شد، شناختند! حالا بعد از کشتی، وزنهبرداری، تکواندو و دوومیدانی بهترین عنوان المپیکی متعلق به شمشیربازی است. عابدینی فردای همان روزی که فقط یک امتیاز تا نقره المپیک فاصله داشت، با «ما» از استثناییترین ساعات زندگی اش صحبت کرد.
از شب قبل صحبت کن، شبی که برای شمشیربازی ایران تاریخیاش کردی!
خیلی شب خاصی بود. خدا را شکر می کنم. مردم خوشحال شدند و شنیدم که خیلیها تا صبح بیدار مانده بودند و پیگیر نتیجه من بودند. حالا نگاهها در ایران به شمشیربازی فرق می کند.
مردم در کامنتهایشان گفته بودند که تا قبل از مسابقه عابدینی در المپیک یک مسابقه شمشیربازی را کامل ندیده بودند، اما به خاطر شما قید خواب شب را هم زدند...
من شرمنده ام! عذرخواهی میکنم که مدال نگرفتم اما تمام تلاشم را کردم. حریف های من هرکدام یک کیسه مدال داشتند. وقتی شمشیرباز اوکراین را بردم، کسی فکرش را نمی کرد که گو کرهای نفر سوم جهان را هم بزنم. بعد از آن همه و حتی خودم مدال طلا را قطعی میدانستیم. من اصلا برای طلا به اینجا آمدم اما قسمتم نشد! شاید باخت پای فینال تمام انرژی من را گرفت.
همین حالا هم با توجه به انقلابی که در شمشیربازی ایران به راه انداختی کم از مدالآور المپیک نداری!
امیدوارم همه و حتی مسوولان هم این گونه فکر کنند. نمی دانم چرا ریو برای من خوش یمن نیست. ماه پیش قهرمانی جهان هم که اینجا برگزار شد از یک قدمی مدال برگشتم و چهارم شدم. انگار ریو را برای من فقط با چهارمی بستند! این شهر برای من طلسم دارد!
در وقتهای استراحتی که بین مبارزههای سختت داشتی به چه چیزهایی فکر میکردی؟
فقط آیه الکرسی می خواندم و به مرور تکنیکهایم فکر می کردم. شاید باورتان نشود اما وقتی وارد سالن شدم تا پایان مبارزه ام با هومر آمریکایی ذهنم قفل بود. فقط شمشیربازی می دیدم و می فهمیدم!
مبارزه با هومر خیلی حساس بود، فقط یک امتیاز برای صعود به فینال که حکم اولین مدال کاروان ایران و نشان تاریخی شمشیربازی بود، کم آوردی!
توجیه نمی کنم اما واقعا دو یا سه ضربه من را امتیاز ندادند. یعنی تمام شرایط پنجاه _ پنجاه را به نفع حریفم گرفتند. به هر حال اروپاییها و آمریکاییها قدرت و نفوذ زیادی دارند. حتی در مبارزه اول دیدم که رئیس کمیته داوران آسیا به روسی یک جمله به داور گفت که او تعجب کرد! نگذاشتند من به مدال برسم اما برای همین چهارمی هم خدا را شکر می کنم هر چند این نتیجه را مزد زحمت خودم نمی دانم.
چرا داوری این قدر در شمشیربازی تاثیر دارد؟
همین است دیگر! با تصمیمگیری درباره یک ضربه زندگی یک انسان را زیر و رو می کنند! خیلی به مدال نزدیک بودم حیف شد.
به المپیک بعدی هم فکر می کنی؟
فعلا فقط افسوس مدال از دست رفته ام را میخورم. هنوز در شوک هستم.
از ایران و خانوادهات چه واکنشهایی داشتی؟
تمام خانواده و فامیل که تا صبح بیدار بودند. تا گوشیام را چند ساعت بعد از مسابقه برداشتم دخترم زنگ زد و گفت بابا خیلی دوستت دارم تو قهرمان شدی! واقعا از همسر، پدر و مادرم ممنونم که مدتها دوری من را تحمل کردند.
گفته شده مسوولان باید چهارمی تو را مثل مدال بدانند.
شنیدم که مردم هم همین را گفتند. امیدوارم این اتفاق بیفتد.
ارسال نظر