حمایت همزمان یک اسپانسر از چند باشگاه؛ اتفاقی که در جهان بینظیر است
ابهام بزرگ در فوتبال ایران؟
گروه ورزش- رسول بهروش: مساله اسپانسرینگ در فوتبال ایران همیشه مهم بوده و بهویژه بعد از کاهش محسوس کمکهای دولت به ورزش قهرمانی، اهمیت مضاعفی هم پیدا کرده است. داستان زیاد پیچیده نیست. مدام قوانین تازهتری وضع میشود که جلوی تزریق پول به ورزش قهرمانی و از جمله باشگاههای حرفهای فوتبال گرفته شود. از طرف مقابل راه وصول بسیاری از درآمدهای متعارف از جمله حق پخش تلویزیونی، فروش پوشاک و تبلیغات محیطی هم در ایران مسدود یا دستکم ناهموار است. در این شرایط شاید یکی از معدود موقعیتهای درست و حسابی که برای پولسازی باقی میماند، جذب اسپانسری باشد که نامش روی پیراهن تیم جا میگیرد و در ازای آن، مبلغ قابل توجهی پول به باشگاهها پرداخت میشود.
گروه ورزش- رسول بهروش: مساله اسپانسرینگ در فوتبال ایران همیشه مهم بوده و بهویژه بعد از کاهش محسوس کمکهای دولت به ورزش قهرمانی، اهمیت مضاعفی هم پیدا کرده است. داستان زیاد پیچیده نیست. مدام قوانین تازهتری وضع میشود که جلوی تزریق پول به ورزش قهرمانی و از جمله باشگاههای حرفهای فوتبال گرفته شود. از طرف مقابل راه وصول بسیاری از درآمدهای متعارف از جمله حق پخش تلویزیونی، فروش پوشاک و تبلیغات محیطی هم در ایران مسدود یا دستکم ناهموار است. در این شرایط شاید یکی از معدود موقعیتهای درست و حسابی که برای پولسازی باقی میماند، جذب اسپانسری باشد که نامش روی پیراهن تیم جا میگیرد و در ازای آن، مبلغ قابل توجهی پول به باشگاهها پرداخت میشود.
مشکل اما اینجاست که در سالهای اخیر و با تشدید مشکلات اقتصادی در کشور، علاقه سرمایهگذاران برای حضور تبلیغاتی در فوتبال هم رو به سردی گذاشته است. با این اوصاف حالا حتی پرسپولیس و استقلال هم برای پیدا کردن یک حامی مالی که حاضر باشد سالانه دهها میلیارد تومان پول به این دو باشگاه محبوب تزریق کند، با مشکل مواجه شدهاند. رصد اخبار لیگ برتر در چند فصل اخیر به خوبی نشان میدهد این معضل تا چه حد جدی بوده و چطور سرخابیها را گرفتار کرده است. اگر نخواهیم راه دور برویم، میتوانیم به اتفاقات ابتدای فصل جاری مراجعه کنیم و ماجرای به بنبست رسیدن زودهنگام باشگاه استقلال با اسپانسرش را به یاد بیاوریم؛ یک شرکت تبلیغاتی که ظاهرا خیلی زود نتیجه گرفت حضور در فوتبال نمیتواند منافع مالیاش را تامین کند و به سرعت کنار کشید. در چنین وضعی، از ابتدای لیگ پانزدهم یک نشان تبلیغاتی وارد بازار فوتبال کشور شد و پیراهن باشگاهها را یک به یک تسخیر کرد. ابتدا این پرسپولیسیها بودند که نشان «۳۰۹۰» را روی لباسشان درج کردند، بعد نوبت به استقلال رسید، سپس تراکتورسازی در مقطعی از این اسپانسر استفاده کرد و در نهایت ملوانیها هم این لوگو را روی پیراهنشان درج کردند. همزمان با این اتفاقات، تبلیغات وسیع رادیو و تلویزیونی هم برای ۳۰۹۰ آغاز شد و کار به جایی رسید که مهمترین مجریان و گزارشگران شبکه سه نیز برای معرفی و تبلیغ این نشان وارد گود شدند.
چطور کار میکند؟
۳۰۹۰ که وابسته به اپراتور اول تلفن همراه است، عملکرد چندان پیچیدهای ندارد. این سامانه پیامکی از هواداران تیمهای فوتبال عضوگیری میکند. بهطور مثال پرسپولیسیها، استقلالیها و تراکتوریها به ترتیب باید اعداد ۶،۴ و۳ را به این سامانه بفرستند و هواداریشان را اعلام کنند. از زمان ارسال این اعداد، روزانه ۲۰۰تومان از حساب هر مشترک کسر میشود که حکم هزینه هواداری را دارد. به علاوه اخبار مربوط به تیمهای مورد علاقه هواداران هم برای آنها پیامک میشود که هر کدام از این پیامها هزینه دیگری دارند. در نهایت مبلغ گردآوری شده از این طریق، بین شرکت مزبور، مخابرات و باشگاههای طرف قرارداد تقسیم میشود و البته هرازگاهی جوایزی نیز به قید قرعه به هواداران برنده تعلق میگیرد. از قرار معلوم تا به حال کسب و کار ۳۰۹۰ خوب بوده و این سامانه توانسته حداقل به بخش قابل توجهی از تعهداتش در قبال سرخابیهای پایتخت عمل کند. تبلیغات روزافزون تلویزیونی و نیز حضور پررنگ در فضای مجازی نشان میدهد اوضاع برای سامانه پیامکی مزبور بر وفق مراد است.
یک ابهام بزرگ
مشکل اما از جایی شروع میشود که استفاده همزمان تعداد زیادی از باشگاههای لیگ برتری از یک اسپانسر مشترک، بستر را برای برخی سوءاستفادههای احتمالی فراهم میکند. از اینجا به بعد مصداق ۳۰۹۰را بهطور کامل فراموش کنید و به جای آن هر نشان تبلیغاتی دیگری را در نظر بگیرید. این یک بحث «کلی» است؛ اینکه وقتی یک نشان تبلیغاتی میتواند بهطور همزمان حمایت مالی چند تیم مختلف را بر عهده بگیرد، این خطر به وجود میآید که اسپانسر مزبور برای دستیابی بیشتر و بهتر به اهدافش، باشگاهها را تحت فشار بگذارد. فرض کنید در هفتههای پایانی لیگ، یک تیم فانوس به دست که با تمام قوا برای بقا میجنگد، به مصاف تیمی وسط جدولی برود که نتیجه بازی هیچ فرقی برایش ندارد. در این شرایط اگر اسپانسر هر دو تیم مشترک باشد، آیا منطقا نباید پیرامون علاقه احتمالی حامی مالی برای دست بردن در معادلات فنی بازی نگران بود؟ حالا فرض کنید تیم فانوس به دست مورد اشاره، قراردادی طولانی مدت و مثلا دو ساله با اسپانسر دارد. حامی مالی مطابق مفاد قرارداد موظف است فصل بعد هم مثل یک تیم لیگ برتری به باشگاه پول بدهد. در این صورت سقوط آن تیم به دسته پایینتر، به شدت به ضرر اسپانسر تمام خواهد شد. همین شرایط را میتوان برای تیمهایی در نظر گرفت که در حال جدال برای کسب عنوان قهرمانی یا سهمیه آسیایی هستند. با این شرایط، آیا حمایت مالی یک برند از چند تیم در یک رده از مسابقات، میتواند عقلانی، حرفهای و احتیاطآمیز باشد؟
نظیرش را در دنیا پیدا نمیکنید
احتمالا آییننامه داخلی مسابقات لیگ برتر منعی برای حضور همزمان یک اسپانسر در کنار چند باشگاه قائل نشده، اما این مساله دستکم در عرف فوتبال حرفهای جهان به هیچوجه رایج نیست. تقریبا در هیچکدام از لیگهای معتبر دنیا نمیتوان اسپانسری را پیدا کرد که در یک رده، از بیش از یک تیم حمایت کند. به منظور روشن شدن بحث، جدول مربوط به معرفی حامی مالی باشگاهها در ۴ لیگ مهم اروپایی یعنی آلمان، اسپانیا، فرانسه و روسیه در فصل جاری را کنار همین مطلب گنجاندهایم. در این جدولها میبیند که حتی مرسدس بنز و فولکس واگن هم هر کدام فقط حمایت از یک تیم را بر عهده دارند. جالب است بدانید در لیگ ایتالیا، حتی اسپانسرهای فرعی هیچکدام از باشگاهها هم با تیمی دیگر مشترک نیست؛ مسالهای که طبعا نمیتواند «تصادفی» باشد و حتما از یک قاعده عقلایی پیروی میکند. در همین راستا میتوانیم به لیگهای سطح دوی اروپایی سر بزنیم و مثلا مسابقات باشگاهی در روسیه و هلند را مرور کنیم؛ دو لیگی که اتفاقا فوتبال ما در آنها لژیونر دارد و به همین دلیل مسائل مربوط به آنها را پیگیری میکنیم. جدول دسته اول لیگ روسیه را هم در کنار همین مطلب میبینید. با نگاهی گذرا به لیست اسپانسرها، میبینید که حتی در این کشورهم هیچ دو تیمی از یک اسپانسر مشترک استفاده نمیکنند. گازپروم بهعنوان مهمترین شرکت روسیه و بزرگترین شرکت تولید گاز طبیعی در جهان، در لیگ کشورش فقط حمایت مالی از یک تیم، یعنی زنیت را بر عهده دارد. طبعا آنها با توجه به ثروت و قدرتشان میتوانستند از کل تیمهای لیگ روسیه حمایت مالی داشته باشند، اما این اتفاق نیفتاده و گازپروم سراغ سرفصلهای دیگری در دنیای فوتبال رفته است. این شرکت که متحد مالی فیفا و اسپانسر لیگ قهرمانان اروپا است، مثلا در لیگ آلمان حمایت از شالکه را بر عهده دارد. آیا همه این مسائل، اتفاقی هستند؟
مشکل بزرگتر
حمایت همزمان یک اسپانسر از تیمهای مهم لیگ برتری در ایران البته اتفاق جدیدی نیست. پیشتر مثلا موسسات وابسته به شهرداری تهران هم در مقطعی حمایت همزمان از پرسپولیس و استقلال را بر عهده داشتهاند. کاش اما مشکلات باشگاهداری در فوتبال ما به همین سطح منحصر میماند. وقتی سالهاست پرسپولیس و استقلال بهطور مشترک توسط دولت اداره میشوند و به ضرورت متمایز بودن مالکان باشگاههای حاضر در یک رده هیچتوجهی ندارند، دیگر واضح است که باید توقعاتمان را محدود کنیم. مطابق قوانین جهانشمول فوتبال حرفهای، هیچ دو تیمی نمیتوانند زیر مجموعه یک گروه مشترک باشند و بعد بهطور همزمان در یک لیگ به فعالیت بپردازند. درست به همین خاطر است که مثلا در اسپانیا وقتی ظرف سالهای اخیر تیمهای دوم بارسلونا یا ویارئال در دستههای پایینتر حاضر شدند و جواز حضور در دسته اول را پیدا کردند، کمیته برگزاری مسابقات به خاطر حضور تیمهای اصلی آنها در دسته اول، اجازه چنین صعودی را به آنها نداد و این امتیاز را به تیمهای دیگر واگذار کرد. در ایران اما مهمترین تیمهای کشور سالهاست که تحت نظر دولت هستند و با ابتکار عمل وزارت ورزش اداره میشوند، بدون اینکه اتفاق خاصی رخ بدهد. حالا گیریم که اسپانسرشان هم یکی است و حتی در نحوه کریخوانی آنها برای یکدیگر هم مداخله میکند!
ارسال نظر