یک سناریوی دیگر برای ورود کفاشیان به انتخابات. اوحالا با پیش‌بینی میزان رای کاندیداها قصد دارد نرسیدن آنها به حد نصاب را بهانه کرده و خود به انتخابات ورود کند. او دیروز به خبرگزاری فارس گفت: «اساسنامه در این مورد می‌گوید رئیس فدراسیون فوتبال تنها فردی است که برخلاف سایر فدراسیون‌ها با بیشترین رای یا نصف به علاوه یک رای به‌عنوان رئیس انتخاب نمی‌شود. چون رئیس فدراسیون فوتبال، عالی‌ترین مرجع فوتبال کشور است حتی اگر انتخابات به دور دوم هم کشیده شود، باید با دو سوم آرا به‌عنوان رئیس انتخاب شود.

اگر رئیس دو سوم آرا را در انتخابات به دست نیاورد، مجمع فدراسیون تنها تصمیم‌گیرنده در این خصوص خواهد بود هرچند که به احتمال زیاد همه چیز از اول اتفاق خواهد افتاد. یعنی مجمع تصمیم می‌گیرد که به چه نحوی، چه اتفاق خواهد افتاد. یعنی اگر مجمع طبق مقررات تصمیم بگیرد که باید یک زمان جدید تعیین شود که دوباره انتخابات برگزار شود، همین اتفاق می‌افتد تا دوباره یک عده بیایند. در آن شرایط هم که نمی‌شود دوباره همان ۳ نفر بیایند. باید فضا را باز کنیم تا نفرات تازه‌تری بیایند اما این اتفاق نمی‌افتد و امیدوارم در انتخابات ۱۸ اردیبهشت تکلیف روشن شود.» با این توضیح و ادعای جناب رئیس سوال اساسی در برهه زمانی حساس فعلی که انتخابات فدراسیون فو‌تبا‌ل را پیش‌رو داریم این است که در انتخابات سال ۹۰ فدراسیون فو‌تبا‌ل نیز که خلأ فعلی حل نشده در مورد انتخاب ریاست فدراسیون وجود داشت، مجمع انتخاباتی بر چه مبنا و اساسی تصمیم‌گیری کرد و علی کفاشیان چگونه برای چهار سال مسند ریاست مهم‌ترین فدراسیون ورزشی کشور را در دست گرفت؟رجوع به اخبار انتخابات سال ۹۰ نشان می‌دهد که علی کفاشیان بدون کسب دو سوم آرا رئیس شده است. در دور دوم انتخابات دوره گذشته کفاشیان ۴۷ رای و حسین قریب ۲۵ رای به دست آوردند. حال با گرفتن یک تناسب ساده در می‌یابیم که دو سوم آرای ۷۳ نفر برابر است با ۶/ ۴۸ رای می‌شود و با توجه به اینکه برای انتخاب رئیس فدراسیون طبق بند «۸» ماده «۲۶» اساسنامه سال ۹۰، کسب اکثریت دو سوم آرای اعضای حاضر مورد نیاز است بنا‌براین کفاشیان دو سوم آرای اعضای حاضر را کسب نکرده و به‌طور حتم ملاک انتخاب او یا لحاظ کردن تعداد آرای بیشتر نسبت به رقیب خود بوده یا مبنا کسب (۱ + ۵۰) آرای اعضای حاضر در نظر گرفته شده است.