مروری بر مساله تبلیغات فردی ستارهها و جای خالی آن در ایران
طلا و مسی!
گروه ورزش: حالا دیگر نیازی به گفتن نیست که دنیای فوتبال با اقتصاد و تبلیغات گره خورده و تصور یکی از این دو بدون دیگری، غیرممکن است. فوتبال حرفهای همچنان پیش میرود و هر روز سنگرهای جدیدتری را در عالم بیزینس فتح میکند. شاید برای اینکه فاصله ایران تا فوتبال واقعا «حرفهای» را درک کنیم، سادهترین راه این است که بفهمیم پولسازی در کشور ما چه تفاوتهایی با آن سوی دنیا دارد. در شرایطی که مسالهای مثل حق پخش تلویزیونی در ایران محلی از اعراب ندارد و تبلیغات محیطی و اسپانسرهای روی پیراهن هم هر کدام با چالشهای عمدهای مواجه هستند، در دنیا به سمتی در حال حرکت هستیم که از هر فرصتی برای درآمدزایی استفاده میشود.
گروه ورزش: حالا دیگر نیازی به گفتن نیست که دنیای فوتبال با اقتصاد و تبلیغات گره خورده و تصور یکی از این دو بدون دیگری، غیرممکن است. فوتبال حرفهای همچنان پیش میرود و هر روز سنگرهای جدیدتری را در عالم بیزینس فتح میکند. شاید برای اینکه فاصله ایران تا فوتبال واقعا «حرفهای» را درک کنیم، سادهترین راه این است که بفهمیم پولسازی در کشور ما چه تفاوتهایی با آن سوی دنیا دارد. در شرایطی که مسالهای مثل حق پخش تلویزیونی در ایران محلی از اعراب ندارد و تبلیغات محیطی و اسپانسرهای روی پیراهن هم هر کدام با چالشهای عمدهای مواجه هستند، در دنیا به سمتی در حال حرکت هستیم که از هر فرصتی برای درآمدزایی استفاده میشود. روزی نیست که خبرهای شگفتانگیز در مورد مسائل میان حوزهای فوتبال و اقتصاد به گوش نرسد و عجیب اینکه سهم کشورهای آسیایی در این معادلات، به شکل مستمر و چشمگیری در حال افزایش است.
دوئل آسیایی بر سر مسی
آسیاییها هر روز نقش پررنگتری در اقتصاد فوتبال جهان پیدا میکنند؛ طوری که گاهی درک آنچه میبینیم، غیرممکن است. در حال حاضر دو قطبی رقابت در لالیگای اسپانیا، تحت تاثیر جنگ برندهای آسیایی است. در شرایطی که هواپیمایی قطر به امپراتوری رویایی «بارسای بدون تبلیغ» پایان داد و توانست اسمش را روی پیراهن این تیم درج کند، یک نشان آسیایی دیگر هم روی لباس مدعی دوم اسپانیایی خودنمایی میکنند؛ هواپیمایی امارات که اسپانسر رئال مادرید است و البته به خاطر هزینهای که برای احداث ورزشگاه خانگی آرسنال تقبل کرد، نامش را روی استادیوم جدید این باشگاه معتبر هم میبینیم! حالا خبر دیگری منتشر شده که از تلاش توقفناپذیر برندهای قاره کهن برای تصرف فوتبال اروپا حکایت دارد. خبرگزاری تسنیم دیروز در خبری نوشت: «شرکت الکترونیکی هوآوی، به مسی پیشنهادی نجومی داده است تا او را متقاعد کند با همکاریاش با سامسونگ پایان دهد و از این پس سفیر تبلیغاتی این شرکت چینی باشد.» به نظر میرسد این بار پای رقابت بین دو برند آسیایی وسط آمده است. در ادامه این خبر که از روزنامه اسپرت کاتالونیا ترجمه شده، میخوانیم: «مسی در آستانه افزودن سرمایهای هنگفت به داراییهایش قرار دارد چرا که شرکت الکترونیکی هوآوی با ارائه پیشنهادی هنگفت قصد دارد اسپانسر این ستاره آرژانتینی شود. هوآوی که در زمینه تولید تلفن همراه و محصولات ارتباطاتی فعالیت دارد، برای اینکه جای شرکت کرهای سامسونگ را در فهرست بلندبالای اسپانسرهای مسی بگیرد، به او رقمی در حدود پنج تا ۶ میلیون یورو در سال پیشنهاد داده است و قصد دارد با وی قراردادی دو یا سه ساله منعقد کند. در صورتی که مسی پیشنهاد هوآوی را قبول کند، او ملزم خواهد شد که سامسونگ را از فهرست اسپانسرهایش حذف کند. گفته میشود قرارداد همکاری مسی و هوآوی ظرف چند روز آینده رسمی خواهد شد. به این ترتیب او به فهرست ورزشکاران پرشماری اضافه خواهد شد که بهعنوان سفرای تبلیغاتی این شرکت چینی فعالیت دارند. شرکت هوآوی که اکنون سومین تولیدکننده بزرگ گوشیهای تلفن همراه در دنیا محسوب میشود، در حال حاضر اسپانسر فوتبالیستهایی مانند خامس رودریگس است و جزو حامیان مالی باشگاه اتلتیکومادرید نیز محسوب میشود.»
فوتبال به وقت چین
اینکه یک برند چینی قصد دارد حمایت مالی بهترین بازیکن جهان را بر عهده بگیرد، اصلا چیز عجیبی نیست؛ به ویژه وقتی به سایر تحرکات چینیها در این زمینه نیمنگاهی میاندازیم. لیگ چین در سالهای اخیر تلاش زیادی برای جذب ستارگان بینالمللی انجام داده و در تازهترین اتفاق، توانسته ازکویل لاوتزی آرژانتینی را به خدمت بگیرد. بر خلاف دیگر ستارههایی که عمدتا راهی لیگهای آسیایی میشوند، لاوتزی پا به سن گذاشته و از کار افتاده هم نیست. این ستاره خط حمله آلبیسلسته تنها ۳۰ساله است، اما اخیرا با انعقاد قراردادی رسمی به باشگاه «هبی چاینا فورچون» پیوسته است. به علاوه چینیها برای جلب نظر هواداران فوتبال اروپا در کشور خودشان هم تلاشهای زیادی به خرج دادهاند. کانالهای تلویزیون خصوصی در این کشور، با پرداخت وجوه سنگین به اتحادیههای فوتبال در قاره سبز بعضا حتی ترتیبی میدهند که ساعت برگزاری مسابقات مختلف هم به زمان بیداری مردم چین نزدیک شود! در حال حاضر سالهاست که مسابقات مهم در انگلستان و ایتالیا در ساعات ظهر و عصر برگزار میشود. آنها اخیرا نفوذشان روی لالیگا را هم افزایش دادهاند؛ بهطوری که در ابتدای فصل جاری مسابقات لیگ اسپانیا، مقرر شد همه بازیها نسبت به فصل گذشته نیمساعت زودتر شروع شود. به هر حال به نظر میرسد کمکم همه دنیا فوتبال را به ساعت چینیها بازی میکنند!
جنگ تبلیغات
داستان روابط تجاری لیونل مسی با باشگاه بارسلونا هم در نوع خود جالب است. فوق ستاره آرژانتینی شاید تنها بازیکنی در جهان باشد که توانسته صددرصد حق تبلیغاتش را از باشگاهش بگیرد. به عبارت دیگر، لیونل مسی هر چقدر از کمپانیهای مختلف پول بگیرد، میتواند این مبلغ را (البته منهای مالیات) تصاحب کند، در حالی که مثلا کریستیانو رونالدو در رئال مادرید صاحب چنین امتیازی نیست و یکی از رئوس اختلاف او با باشگاه هم همین مساله است. از سوی دیگر تواناییهای فنی و محبوبیت خارقالعاده لئو باعث شده است او امکان برقراری ارتباط با اسپانسر رقیب حامی مالی باشگاه را هم داشته باشد. در شرایطی که همه امور مربوط به پوشاک آبیواناریها از سوی کمپانی نایک ارنج میشود، لیونل مستقیما با آدیداس در ارتباط است. شاید معروفترین نقل قول دنیا در این مورد متعلق به یوهان کرایف باشد؛ فوق ستاره افسانهای بارسا در گذشتههای دور که همیشه میگوید: «مسی در بارسا خوشبخت است، اما اگر فقط یک دلیل برای جدایی او از بارسلونا وجود داشته باشد، آن را باید در جنگ نایک و آدیداس جستوجو کنید!»
حلقه گمشده
حالا که بحث به اینجا رسید، بد نیست یادآوری کنیم مساله تبلیغات فردی ستارههای فوتبال در ایران هم یک پدیده نادیده گرفته شده است. اگر ۱۵سال پیش مثلا احمدرضا عابدزاده این امکان را داشت که روی موتورسیکلتی با یک برند خاص بنشیند و عکس بیندازد، حالا سالهاست که خبری از این قبیل فعالیتها نیست؛ آنچه میتواند علل و عوامل خاص خودش را داشته باشد. از سویی غروب سوپراستارهای محبوب و پولساز که به تنهایی بتوانند توجهات را به سمت یک برند جذب کنند در کمرنگ شدن این پدیده موثر بوده و از سوی دیگر شاید تولیدکنندگان ایرانی راه و رسم درست تبلیغ کردن را بلد نبودهاند. همچنین نباید فراموش کنیم در مقطعی ستارگان ورزش و هنر از نظر قانونی حق تبلیغات فردی را نداشتهاند که ظاهرا این مشکل برطرف شده است. به هر حال تردیدی نیست اگر امکان این قبیل فعالیتهای تجاری فراهم شود، ستارهها با درآمدهای جانبی که پیدا میکنند توقعات مالیشان از باشگاهها را هم کاهش میدهند که این به سود کل سیستم فوتبال کشور خواهد بود.
ارسال نظر