کنکاشی در واگذاری بلیتفروشی به باشگاهها
سیستم سودمند
گروه ورزش: کاهش وحشتناک نرخ تماشاگران در فوتبال ایران طی فصول اخیر، باعث شده است مدیران باشگاهها به فکر راههایی برای حل این مشکل بیفتند و هر یک به شیوهای بازگرداندن مردم روی سکوها را هدف بگیرند. سال گذشته در مسابقات آسیایی پرسپولیس، حسین هدایتی که از جمله مشهورترین و متمولترین هواداران این باشگاه به شمار میآید، بلیت مسابقات خانگی سرخپوشان را خرید که این ماجرا به حضور پررنگ و باورنکردنی تماشاگران در استادیوم منجر شد. امسال و با آغاز لیگ اما، بار دیگر مردم نسبت به حضور در ورزشگاهها بیمیل نشان دادند.
گروه ورزش: کاهش وحشتناک نرخ تماشاگران در فوتبال ایران طی فصول اخیر، باعث شده است مدیران باشگاهها به فکر راههایی برای حل این مشکل بیفتند و هر یک به شیوهای بازگرداندن مردم روی سکوها را هدف بگیرند. سال گذشته در مسابقات آسیایی پرسپولیس، حسین هدایتی که از جمله مشهورترین و متمولترین هواداران این باشگاه به شمار میآید، بلیت مسابقات خانگی سرخپوشان را خرید که این ماجرا به حضور پررنگ و باورنکردنی تماشاگران در استادیوم منجر شد. امسال و با آغاز لیگ اما، بار دیگر مردم نسبت به حضور در ورزشگاهها بیمیل نشان دادند. این مشکل البته تا حدودی سراسری هم بود؛ چه اینکه مثلا نه استقلال مدعی قهرمانی تماشاگر چندانی داشت و نه تراکتوریهای پرشور از تیمشان حمایت میکردند. در چنین وضعیتی، بار دیگر مدیران پرسپولیس به فکر ارائه یارانه به هوادارانشان افتادند و بلیت طبقه دوم را مجانی کردند. این تصمیم، تاثیری حیرتآور روی میانگین نرخ تماشاگران داشت و آن را چند برابر کرد.
در حالی که سقف تعداد تماشاگران مسابقات پرسپولیس قبل از این طرح چیزی حدود ۴۰هزار نفر بود، اجرای طرح مزبور کف تعداد تماشاچی را به ۷۰هزار نفر رساند. همین تفاوت معنادار، بقیه باشگاهها را هم در تهران و شهرستانها به تقلید از سرخپوشان وا داشت. استقلالیها برای بازی با گسترش فولاد همین کار را کردند و حدود ۷۵هزار نفر را به ورزشگاه کشاندند. رقم خوردن چنین شرایطی، بحث را بر سر حرفهای بودن یا نبودن این استراتژی داغ کرد. عدهای بر این باور بودند که حضور مردم در استادیومها نجاتبخش است و تحت هر شرایطی باید ترتیب محقق شدن چنین مسالهای را داد، عدهای دیگر هم مجانی شدن بلیت را مغایر اصول حرفهای فوتبال مدرن میدانستند و بر این باور بودند که با بسته شدن این راه درآمدزایی، باشگاهها دچار مشکلات جدی و عمیقی خواهند شد. با تمام اینها اما، در جدل موافقان و مخالفان -که هر کدام از جهتی حق هم داشتند- یک نکته نادیده گرفته شده بود؛ اینکه همه این بحثها مربوط به شرایط فعلی است که بلیتفروشی مسابقات را سازمان لیگ انجام میدهد. به عبارت دیگر در سیستم فعلی، تیمها فقط به زمین میروند و این فدراسیون فوتبال است که به صلاحدید خود روی بلیت مسابقات آنها قیمت میگذارد و با شیوه مطلوب خود آنها را به فروش میرساند. شاید اگر در ایران هم مثل همه جای دنیا بلیتفروشی به باشگاهها واگذار شود، خیلی از این مجادلات هم از بین برود. در این صورت ممکن است مدیران یک تیم به این نتیجه برسند که درآمد ناشی از بلیتفروشی برای آنها چندان اهمیتی ندارد و بیشتر به حمایت معنوی هواداران نیاز دارند؛ به این ترتیب قیمت بلیت را کاهش بدهند و درها را باز بگذارند. در نقطه مقابل امکان دارد باشگاهی هم به این جمعبندی برسد که پول بلیتفروشی -هرچقدر هم کم و ناچیز- کارگشا است و باید بهای بلیتها را بالاتر برد. اگر سازمان لیگ این پروژه را به باشگاهها واگذار کند، آنها قطعا مطلوبترین شیوه را پیدا خواهند کرد؛ چه اینکه از قدیم هم گفتهاند «صلاح مملکت خویش خسروان دانند!»
درآمدهای مغفول مانده
در شرایط فعلی که بلیتفروشی بر عهده سازمان لیگ است، باشگاهها در هر مسابقه هزینهای را بابت اجاره استادیوم خانگیشان میپردازند و سپس در انتهای فصل، سهمشان از بلیتفروشی را از فدراسیون میگیرند؛ سیستمی عجیب که کلی نقطه کور دارد و البته کاملا به زیان تیمها به نظر میرسد. اگر قرار باشد همچنان که وعده داده شده، بلیتفروشی از فصل آینده به خود باشگاهها واگذار شود، آنها قطعا سود بیشتری از این محل خواهند برد. اولین فایده این سیستم آن است که درآمد بلیتفروشی نقدا در اختیار باشگاهها خواهد بود و آنها بلافاصله بعد از پایان هر بازی، منبعی را در اختیار خواهند داشت که به آنها در رفع برخی مشکلاتشان بهصورت «فوری» کمک میکند. به علاوه در این سیستم، باشگاهها میتوانند روی ظرفیتهای جانبی درآمدزایی هم حساب کنند. مثلا در برخی مسابقات پرسپولیس و استقلال، صدها خودرو در پارکینگ ورزشگاه آزادی مستقر میشوند که از همه آنها ورودی دریافت میشود. به علاوه بوفههای ورزشگاه هم بعضا در اجاره افراد مختلف است که یک کانون درآمد جدی تلقی میشود. بدیهی است که با واگذاری بلیتفروشی به باشگاهها، استفاده از این امتیازات هم به آنها سپرده خواهد شد. به این ترتیب پنجرهای تازه گشوده میشود که در صورت برخورداری از کمی خلاقیت، میتوان بیشترین استفاده را از آن برد. در این میان، نکته مهم دیگری هم هست؛ اینکه سیستم فعلی بلیتفروشی کاملا خشک و غیرمنعطف است؛ به این معنا که بلیت دربی درست به همان قیمتی به فروش میرسد که مثلا بلیت بازی پرسپولیس یا استقلال با سیاهجامگان و راهآهن در معرض فروش قرار میگیرد. این قطعا یک نقص بزرگ است که در صورت واگذاری بلیتفروشی به باشگاهها میتوان روی رفعش حساب کرد. شاید مثلا پرسپولیسیها صلاح بدانند برای دربی ارزانترین بلیتشان را ۲۰هزار تومان بفروشند، اما در مسابقه با استقلال اهواز به شکل رایگان پذیرای هوادارانشان باشند. آیا این کار اشکالی دارد؟
ارسال نظر