چشم امید به بهارستان

گروه ورزش: روز جمعه گذشته انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد و مردم با شوری کم‌سابقه پای صندوق‌های رای رفتند. چنان که نتایج آرا در بیشتر مناطق نشان داد، تمایل اغلب شهروندان به تغییر گفتمان مجلس بود و آنها با این رویکرد، عمدتا نمایندگان جدیدی را راهی بهارستان کردند. این تغییر فضا، مسلما تغییر مطالبات از قوه مقننه را هم در پی خواهد داشت. حالا مردم در بسیاری از حوزه‌ها، از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و هنر، انتظار مواجهه با اتمسفر جدیدی را خواهند داشت، به این امید که حاصلش گره‌گشایی، رفع مشکلات و بهبود وضعیت موجود باشد. در این میان مسلما اهالی ورزش هم از زاویه دید تخصصی خودشان به مجلس دهم نگاه می‌کنند و از این نهاد موثر توقع دارند موانع رشد و ترقی را از پیش روی این حوزه بردارد. واقعیت این است که مجلس در طول سال‌های اخیر به ندرت توانسته به پیشبرد اهداف ورزش قهرمانی در ایران کمک کند و حالا که قرار شده بهارستان در هوایی تازه نفس بکشد، انتظار می‌رود نمایندگان گرامی نیم‌نگاهی هم به این حوزه مهم و کلیدی داشته باشند.

آفت‌های گذشته

در دوره‌های اخیر، برخی از نمایندگان مجلس سیاست‌هایی در پیش می‌گرفتند که هیچ ثمری برای ورزش کشور نداشت و در بسیاری از مواقع حتی به مشکلات این حوزه دامن می‌زد. یکی از بدترین انواع رفتارهایی که می‌شود با ورزش داشت، برخورد سیاسی است. شاید مشهورترین نمونه از این دست برخوردها، مربوط به تلاش برخی نمایندگان مجلس برای انتقال امتیاز تیم‌های مختلف به شهر یا استان محل انتخاب‌شان بوده باشد؛ یک رفتار غیرحرفه‌ای که چند باشگاه مهم ایرانی را به مرز نابودی کشاند. چندان غیرمنطقی نیست که یک نماینده، همه تلاشش را برای جلب اعتماد حوزه انتخابی‌اش به کار بگیرد و بخت راهیابی مجدد به مجلس را برای خودش زنده نگه دارد، اما این اتفاق باید از راه خدمت صادقانه و موثر رخ بدهد، وگرنه اقدام‌های ظاهری مثل جابه‌جایی امتیاز تیم‌ها که با بدیهی‌ترین اصول فوتبال حرفه‌ای هم در تضاد است، سودی به حال کشور نخواهد داشت. یکی دیگر از رفتارهای مجلس که در این مدت با شائبه سیاسی بودن گره خورد، سختگیری عجیب پارلمان نهم در دادن رای اعتماد به وزیر ورزش بود؛ جایی که سه گزینه ابتدایی حسن روحانی رد شدند و وزارت ورزش مدت‌ها در بلاتکلیفی به سر برد. از دیگر آفت‌های مجلس در این زمینه، می‌توان به پیوستن گروه وسیعی از نمایندگان هر دوره به فراکسیون ورزش اشاره کرد؛ آنچه در بسیاری از مواقع بدون تخصص لازم رخ می‌دهد. در حقیقت بسیاری از نمایندگان با این نگاه که حوزه ورزش سهل و ساده است، خودشان را به عضویت فراکسیونی به همین نام درمی‌آورند. در نتیجه تصمیمات بعضا عجیبی گرفته می‌شود و خیلی از دوستان هم با عنوان پرطمطراق «عضو فراکسیون ورزش» مصاحبه‌هایی در رسانه‌های مختلف انجام می‌دهند که خیلی از مواقع فقط باعث دردسر می‌شود. با این تفاسیر، حداقل انتظارها از مجلس دهم این است که نگاه تخصصی به ورزش داشته باشد و آن را نه ابزاری برای سیاست‌ورزی و نه وسیله‌ای به منظور گذران وقت یا کسب شهرت در نظر بگیرد. متاسفانه در دو دهه گذشته خیلی از نمایندگان مجلس کشورمان عضو هیات‌مدیره باشگاه‌های ورزشی بوده‌اند و در بیشتر مواقع کوچک‌ترین کاری از دست آنها برنیامده است. این بار اما باید امیدوار باشیم مجلسی که با ماموریت متفاوت تشکیل شده، نقش متفاوتی را هم بازی کند.

دو ماموریت مهم

سر راه پیشرفت ورزش قهرمانی کشور، موانع ریز و درشت زیادی وجود دارد که باید برداشته شود. با وجود این به خصوص فوتبال ایران با دو گرفتاری بزرگ دست به گریبان است که اتفاقا حل و فصل‌شان وظیفه مجلس است و اگر بهارستان موفق به رفع و رجوع آنها شود، کمک زیادی به این حوزه کرده است. بغرنج‌ترین مساله در حال حاضر، موضوع واگذاری باشگاه‌های دولتی به بخش خصوصی محسوب می‌شود که در این سال‌ها مطلقا «غیرممکن» به نظر رسیده است. ۱۵سال است که در مورد لزوم خصوصی‌سازی حرف زده می‌شود، اما در دو سال گذشته این موضوع به شکل جدی در دستور کار دولت قرار گرفت و باز به سرانجام نرسید. بعد از برگزاری چند مرحله مزایده برای پرسپولیس و استقلال، عاقبت این دو باشگاه به بخش خصوصی واگذار نشدند. در حال حاضر سرخابی‌ها به این بهانه که موسسات «فرهنگی» هستند دولتی باقی مانده‌اند، اما دولت همچنان برای کمک به آنها اکراه دارد. ماموریت دوم مجلس دهم، می‌تواند حل پرونده بغرنج حق پخش تلویزیونی باشد. تقریبا همه کشور می‌دانند که امور فوتبال حرفه‌ای بدون پول حق پخش نمی‌گذرد، اما آنکه باید بداند، خودش را به آن راه زده و حاضر نیست پول کالایی را که در اختیار می‌گیرد بپردازد. بی‌گمان اگر مجلس آتی به حل این دو معضل بزرگ کمک کند، نامش برای همیشه در تاریخ ورزش ایران باقی خواهد ماند.