راهی جز «اعتصاب» هست؟

گروه ورزش: خبر غافلگیرکننده این هفته، اعتصاب بازیکنان پرسپولیس بود. اگرچه مدیران باشگاه و حتی برانکو ایوانکوویچ در صدد هستند تا آنچه را اتفاق افتاده «اعتصاب» قلمداد نکنند، اما به هر حال رسانه‌های مختلف لغو تمرینات روز دوشنبه سرخ‌ها را با چنین عنوانی مورد اشاره قرار داده‌اند. موضوع روشن است؛ بازیکنان پرسپولیس به دریافت نکردن مطالبات‌شان اعتراض دارند و به همین مناسبت ترجیح داده‌اند به جای تمرین کردن، به مذاکره با مدیرعامل بپردازند. این رفتار قرمزها تبعات زیادی هم داشته است. درگیری مهدی طارمی با خبرنگاران و اینکه او خودش را «بزرگ‌تر پرسپولیس» معرفی کرده، برایش گران تمام شده و ظرف تنها چند ساعت او را به عذرخواهی واداشته است. به هر حال مدیران باشگاه در صدد هستند موضوع را جمع کنند، اما اصل داستان همچنان باقی است. فوتبال ایران با مشکلات شدید مالی مواجه است و این موضوع هر روز ابعاد تازه‌تری پیدا می‌کند.

سومین اعتصاب

در حال حاضر بسیاری از باشگاه‌های لیگ برتری درگیر مشکلات اقتصادی هستند. این وضع چنان است که تا به حال تمرینات سه تیم به‌خاطر اعتصاب بازیکنان مختل شده است. سپاهانی‌ها که از نظر نتیجه‌گیری بدترین دوران یک دهه اخیرشان را سپری می‌کنند، به دلیل عدم وصول مطالبات مالی یک روز تمرین نکردند. همچنین استقلالی‌ها هم در مقطعی تصمیم به اعتصاب گرفتند که با دخالت و پادرمیانی مدیران باشگاه و پرویز مظلومی، جلسه تمرینی آبی‌پوشان با یک ساعت تاخیر برگزار شد. در پرسپولیس اما اعتصاب یک روز کامل تمرین را تعطیل کرد. خیلی از باشگاه‌های دیگر هم شرایط مشابهی دارند، اگرچه ممکن است در مورد آنها کار به اعتصاب نکشیده باشد. همین دو هفته پیش بعد از حذف نفت تهران در بازی پلی‌آف لیگ قهرمانان آسیا برابر الجیش، مدیرعامل نفت ادعا کرد بازیکنان این تیم حتی پول شام‌شان را هم از جیب خودشان داده‌اند! آن شب وضع چنان وخیم بود که منصوریان آرزو می‌کرد خبرنگاران عرب‌زبان حاضر در ورزشگاه متوجه حرف‌های نفتی‌ها نشوند. ذوب‌آهن هم دیگر نماینده ایران در آسیا محسوب می‌شود و از قضا این تیم نیز حال و روز خوشی ندارد.

منابع کور مالی

از نظر اقتصادی، فوتبال ایران امروز در وضعیتی گرفتار شده که هیچ آینده روشنی انتظار آن را نمی‌کشد. همه‌جای دنیا برای باشگاهداری حرفه‌ای منابع مالی روشنی وجود دارد که باید مورد استفاده قرار بگیرد. مساله اینجاست که در کشور ما تقریبا همه این منابع کور و بی‌استفاده شده‌اند و در چنین وضعیتی از باشگاه‌ها انتظار می‌رود بتوانند موازین حرفه‌ای را رعایت کنند. در سراسر دنیا بین ۵۰ تا ۷۰درصد هزینه باشگاه‌ها از محل حق پخش تلویزیونی تامین می‌شود. لابد دیگر نیازی به تکرار نیست که این منبع، به ویژه بعد از تغییرات مدیریتی جام‌جم به‌طور کامل کور شده و صداوسیما تحت هیچ شرایطی حاضر به دادن حق پخش فوتبال نیست. در این وضعیت، لابد باید به اولویت‌های بعدی و موارد جایگزین فکر کرد، اما مشکل اینجاست که از آنها هم آبی گرم نمی‌شود. سازمان لیگ دو سال پیش با سروصدای زیاد امتیاز تبلیغات محیطی ورزشگاه‌ها را در ازای قراردادی چندده میلیارد تومانی واگذار کرد، اما از قرار معلوم طرف قرارداد موفق به اجرای تعهداتش نشده و نباید حداقل روی عدد کامل آن حساب کرد. حتی اسپانسرهای مجزای باشگاه‌ها هم برای اجرای تعهدات‌شان با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند. هنوز فراموش نکرده‌ایم که ابتدای فصل قرارداد استقلال با اسپانسرش به‌هم خورد و البته که سایه این کابوس، همیشه می‌تواند بر سر تیم‌های ما باقی بماند. در مورد فروش پیراهن و بقیه اقلام و اجناس هواداری هم اگر بحث کنیم، می‌رسیم به همان جمع‌بندی‌های همیشگی؛ داستان‌های مربوط به فقدان کپی‌رایت در ایران و تحرکات سودجویانه‌ای که از رقبای غیررسمی سر می‌زند. در چنین چارچوبی، با توجه به منع دولت از هزینه‌کرد در ورزش قهرمانی، باشگاه‌های ایران چطور باید اداره شوند؟ آیا جز این است که اعتصاب و درگیری و تنش و شکایت و دلخوری، به اجزای همیشگی این مدل از باشگاهداری تبدیل می‌شود؟

یک سوال از مدیران

در وضعیت نه‌چندان سامان فعلی، شاید باید از مدیران باشگاه‌ها هم گله کرد؛ آنها که به تجربه می‌دانند و می‌فهمند شرایط اقتصادی فوتبال در ایران به چه ترتیب است، اما باز زیر بار امضای قراردادهای آنچنانی می‌روند و ابتدای فصل تعهداتی می‌دهند که عملی نیست. شاید اگر کمی درایت و دوراندیشی در کار می‌بود، طرح‌های کاذب و زیانباری مثل «سقف قرارداد» اصلا ضرورت نمی‌یافتند و نرخ دستمزد بازیکنان ایرانی خود به خود پایین می‌آمد، اما افسوس که خیلی از مدیران باشگاه‌ها در فوتبال ایران فقط به فکر بستن یک تیم پراسم و رسم هستند و گاهی هزینه‌هایی می‌پردازند که اصلا ضرورت ندارد.