مقایسه عملکرد لیگ برتریها؛ قبل و بعد از تغییر کادرفنی
خودکشی از ترس مرگ!
گروه ورزش: در یک هفته گذشته خبر قطع همکاری دو سرمربی با تیمهای لیگ برتری را شنیدهایم؛ استیلی از ملوان رفته و تارتار از راهآهن جدا شده است. با فرا رسیدن ثلث آخر لیگ برتر، عجیب نیست که چنین تحولاتی روی نیمکت تیمهای ناکام شتاب بگیرد. سوال مهم اما این است که آیا واقعا این قبیل تغییرات منجر به خروج از بحران و رسیدن تیمها به ساحل آرامش میشود؟ بررسی «دنیای اقتصاد» حداقل در مورد تغییرات رخ داده در لیگ پانزدهم واقعیتی جز این را بر ملا میکند.
کدام ۵ سال؟
وقتی فرهاد کاظمی به دلایل کاملا نامشخص ناچار به ترک نیمکت راهآهن شد، مسوولان این باشگاه مهدی تارتار را بهعنوان سرمربی جدید معرفی کردند و بعد از کسب یکی، دو نتیجه خوب از سوی این مربی، قرارداد او را تا سال ۱۴۰۰ تمدید کردند! با این وجود از همان ابتدا هم روشن بود که قرارداد ۵ساله چیزی بیشتر از یک شوخی ناشیانه نیست.
گروه ورزش: در یک هفته گذشته خبر قطع همکاری دو سرمربی با تیمهای لیگ برتری را شنیدهایم؛ استیلی از ملوان رفته و تارتار از راهآهن جدا شده است. با فرا رسیدن ثلث آخر لیگ برتر، عجیب نیست که چنین تحولاتی روی نیمکت تیمهای ناکام شتاب بگیرد. سوال مهم اما این است که آیا واقعا این قبیل تغییرات منجر به خروج از بحران و رسیدن تیمها به ساحل آرامش میشود؟ بررسی «دنیای اقتصاد» حداقل در مورد تغییرات رخ داده در لیگ پانزدهم واقعیتی جز این را بر ملا میکند.
کدام 5 سال؟
وقتی فرهاد کاظمی به دلایل کاملا نامشخص ناچار به ترک نیمکت راهآهن شد، مسوولان این باشگاه مهدی تارتار را بهعنوان سرمربی جدید معرفی کردند و بعد از کسب یکی، دو نتیجه خوب از سوی این مربی، قرارداد او را تا سال ۱۴۰۰ تمدید کردند! با این وجود از همان ابتدا هم روشن بود که قرارداد ۵ساله چیزی بیشتر از یک شوخی ناشیانه نیست. ابتدا خود علیرضا رحیمی، مدیرعامل وقت راهآهن از کار برکنار شد و سپس تارتار مجبور شد نیمکت را به شخص دیگری واگذار کند. کسی که ضمانت ۵سال حضور در راهآهن را داشت، در مجموع ۵ماه هم در این باشگاه نماند تا اصل «ثبات» در فوتبال ایران به متفاوتترین شکل ممکن به چالش کشیده شود. کاظمی در پایان هفته ششم اخراج شد. راهآهن در آن زمان سیزدهم بود و حالا در پایان هفته بیستویکم روی پله پانزدهم قرار گرفته است!
روزگار سیاه طلاییپوشان
نتیجه تغییرات در هیچکدام از تیمهای لیگ برتری به اندازه سپاهان اسفبار نبوده است. حسین فرکی از ابتدای امسال با مشکلات بسیار زیادی دست به گریبان بود. مصاحبههای او این اواخر، حتی این احتمال را هم به ذهن مخاطب متبادر میکند که برخیها در اصفهان دوست نداشتند او روی نیمکت سپاهان باقی بماند. به هر حال زاویه پیدا کردن با بازیکن محبوبی مثل محرم نویدکیا و نیز کسب نتایج ضعیف باعث شد بعد از باخت سنگین سه بر صفر برابر استقلال، فرکی و سپاهان قطع همکاری کنند. مدیران سپاهان اسکوچیچ را جایگزین فرکی کردند، اما نتیجه ناامیدکننده بود. مربی کروات در ۱۱بازی حضورش در سپاهان فقط یک پیروزی به دست آورده و البته زحمت حذف طلاییپوشان از جام حذفی را هم کشیده است. سپاهان در پایان هفته دهم، یعنی هنگام قطع همکاری با فرکی چهارم بود و حالا یازدهم است!
واقعا بهتر شد؟
امیر قلعهنویی به جای تونی اولیورا؛ این هم یکی دیگر از تغییرات انجام شده روی نیمکت تیمهای لیگ برتری بود که در مورد مفید بودنش شک و شبهههای زیادی وجود دارد. تونی پیش از بازی با استقلال در هفته چهاردهم از کار برکنار شد. در پایان هفته سیزدهم، تراکتورسازی روی پله نهم قرار داشت و حالا در انتهای هفته بیستویکم، این تیم به لطف دو رده صعود، هفتم شده است؛ آنچه به لطف همین پیروزی دقیقه نودی اخیر برابر سپاهان بحرانزده به دست آمد. حذف تراکتور از جام حذفی هم در زمان قلعهنویی رخ داده تا به تردیدها در مورد انتخاب امیر دامن بزند.
بازگشت به عقب تاریخی
یکی از عجیبترین اتفاقات تاریخ لیگ برتر ایران اما در استقلال اهواز رخ داد. این تیم کمبضاعت و بیمهره، در مقطعی از فصل سیاوش بختیاریزاده را برکنار کرد و علی حنطه را به جایش نشاند، اما با تداوم ناکامیها، حنطه هم رفتنی شد تا در کمال تعجب خود بختیاریزاده دوباره به کار دعوت شود! برای مقایسه تطبیقی جدول در مورد استقلال اهواز کار چندان دشواری نداریم؛ چه اینکه آنها در زمان اخراج بختیاریزاده آخر بودند، با حنطه آخر ماندند و همین امروز هم آخر هستند! تنها نکته امیدوارکننده در مورد این تیم در نیمفصل دوم، اعتماد به جوانان شایسته بومی است. استقلالیها که گویا واقعیت سقوط را پذیرفتهاند، رو به استفاده از استعدادهای داخلی آوردهاند تا حداقل پشتوانهسازی کرده باشند.
مورد عجیب سیاهجامگان
داستان سیاهجامگان اما کمی متفاوت و البته عجیب و مبهم است. تیم مشهدی در لیگ پانزدهم کار را با رسول خطیبی استارت زد، اما بعد از تنها ۴بازی، خطیبی به دلایل نامعلوم از این تیم جدا شد. در شرایطی که انتقادات بسیار زیادی از شیوه یارگیری رسول برای سیاهجامگان وجود داشت، برای مدت کوتاهی سعید رمضانی هدایت این تیم را بر عهده گرفت. در نهایت هم فرهاد کاظمی که از راهآهن جدا شده بود روی نیمکت این تیم نشست که همکاری او با سیاهجامگان هنوز ادامه دارد. تیم مشهدی در پایان هفته چهارم، یعنی زمان وقوع اولین تغییر در رده پانزدهم قرار داشت و حالا روی پله چهاردهم است؛ یعنی تقریبا هیچ چیز هیچ فرقی نکرده!
معجزه پرسپولیس
پرسپولیس در پایان هفته چهارم درست در قعر جدول ردهبندی و روی پله شانزدهم قرار داشت. با این وجود مدیران باشگاه پای برانکو ایستادند و اجازه دادند او تیمش را بسازد. امروز تیم ایوانکوویچ چنان کیفیتی دارد که تا آخر فصل هر اتفاقی بیفتد، منتقدان به او نمره قبولی خواهند داد. طعم این ثبات را پارسال هم ذوبآهنیها با یحیی گلمحمدی چشیده بودند. حتی میشود به وضع رو به بهبود فولاد و اسکوچیچ در نیمفصل دوم هم اشاره کرد. در مجموع اینطور به نظر میرسد که خیلی از مواقع مدیران فوتبال ایران در مورد کادرفنی تصمیمات شتابزدهای میگیرند که غیر از تحمیل هزینههای مضاعف به باشگاه و کاهش شانس موفقیت، پیامد دیگری ندارد.
ارسال نظر