تیم ملی و یک حقیقت تلخ
نمیخواهید «دوستداشتنی» باشید!
برای سالهای طولانی ورزشگاه در حمایت از تیم ملی پر میشد، با بردهایش مردم به خیابانها میریختند و نزدیک هر کدام از مسابقاتش، قلب هواداران به تپش در میآمد. کار سختی نیست اینکه شما متوجه شوید الان چنین فضایی وجود ندارد. حتی اگر فرض کنیم شبکههای اجتماعی بازتابدهنده دقیق حقیقت جامعه نیستند، حتی در فضای واقعی هم میشود این شکاف را دید. در همین بازی رفت با قرقیزستان بود که شعارهای اعتراضی علیه ملیپوشان در ورزشگاه فولادشهر اصفهان سر داده شد و آن همه جنجال درست کرد. حالا دیگر کاری به اتفاقات و حواشی روزهای جامجهانی ۲۰۲۲ نداریم. آش آنقدر شور شده که صدای گزارشگران و مجریان محافظهکار تلویزیون هم در آمده و آنها نیز گاهی به محبوبیت پایین این تیم اذعان میکنند. این موضوع حتما دلایل و ریشههای زیادی دارد، اما غمانگیزتر آن است که خود مجموعه تیم ملی هم تلاش چندانی نمیکند برای اینکه دوستداشتنیتر باشد.
شاید همیشه سادهترین راه کسب محبوبیت، تواضع و افتادگی باشد. فروتنی، میانبر رسیدن به قلبهاست؛ شما چقدر این فاکتور را نزد بازیکنان و مربیان فعلی تیم ملی میبینید؟ از حجم خودستاییهای این تیم، میشود برق تولید کرد و بر بحران خاموشی این روزهای کشور چیره شد! راه دیگرش این است که وقتی به اندازه کافی خوب نبودید، ضعف و کوتاهی را بپذیرید. مردم به صورت ناخودآگاه خوششان میآید از اینکه اگر یک نفر در یک مورد بد عمل کرد، خودش به زبان بیاید و آن کاستی را بپذیرد. باور کنید چنین رویکردی، سنگ را هم آب میکند. تیم ملی فعلی اما دقیقا نقطه مقابل این مشی و مرام قرار گرفته است. شجاع خلیلزاده مقابل مهاجم گمنام کرهشمالی جا مانده، خطا کرده، با دریافت کارت قرمز به رکورددار اخراج در تاریخ تیم ملی تبدیل شده، همبازیانش را برای یک نیمه تمام بهشدت دچار مشقت کرده، با همه اینها اما بعد از بازی تصویری از پرش بلندش در همین مسابقه را استوری میکند تا مثلا کیفیت و قدرتش را نشان بدهد! از آن طرف محمدحسین کنعانیزادگان که یک نیمه بازی کرده، فیلم قطع توپش روی یکی از حملات کره را منتشر میکند تا به رخ همگان بکشد چه مهره موثری است! خب مدافعی دیگر؛ قرار بود توپ هم قطع نکنی؟ منت چی را بر سر مردم میگذاری؟
بیخود نیست که کوچکترین لغزش این تیم با تندترین واکنشها از سوی مردم مواجه میشود. آنها دچار بحران مقبولیت هستند، اما به جای تلاش برای ترمیم این رابطه، با نوعی حس طلبکاری و خود محوری، مسیر عکس را میپیمایند. کافی است یک نفر دو خط انتقاد منطقی از این تیم انجام بدهد تا همه این دوستان دستهجمعی بریزند سرش؛ مثل داستانی که اخیرا برای جواد خیابانی پیش آمد. مردم هم کمکم به این نتیجه رسیدهاند که اینها خودشان با خودشان خوش هستند و در دنیایی کاملا بیربط و متفاوت سیر میکنند. حیف؛ این بدترین اتفاق ممکن است. تیم ملی، زمانی سرمایه اجتماعی مهم این کشور بود.
پلن تفریحی به میزبانی تاج!
دنیای اقتصاد: پس از اینکه جیانی اینفانتینو تصویری از یک زمین فوتبال با منظره سرسبز لاهیجان را در صفحه شخصیاش منتشر کرد و کلی بازدید گرفت، مهدی تاج از رئیس فیفا دعوت کرد تا به این شهر بیاید و زیباییهای آن را شاهد باشد. چقدر هم عالی؛ منتهی ماحصل دیدارهای قبلی این دو نفر چه سودی برای فوتبال ایران داشته که برای ملاقات بعدیشان ذوقزده باشیم؟
واقعیت اینجاست هرچقدر هم رئیس فدراسیون فوتبال به سطح مراوداتش با مدیران ارشد فوتبال دنیا ببالد و آن را دستاورد بداند، در عمل کمکی به این رشته ورزشی در کشورمان نکرده است. تاج و اینفانتینو بارها با هم دیدار داشتهاند و اگر رئیس سوئیسی فیفا دعوت اخیر رئیس ایرانی را -که رنگ و بوی عوامگرایانه دارد تا کاربردی- بپذیرد، بازهم قرار نیست پولهای بلوکه شده در حسابهای فیفا به فدراسیون یا باشگاههایمان برگردند، کاندیدای برگزاری یک رویداد بزرگ و بینالمللی فوتبالی شویم یا بیخ گوشمان تورنمنتی با نام جعلی برگزار نشود که اینفانتینو هم آن را به رسمیت بشناسد. ما همین حالا هم برای میزبانی از تیمهای خارجی در حوزههای ملی و باشگاهی با مشکل روبهرو و در کشورهای همسایه پذیرای رقبا هستیم. خب در این شرایط اگر رئیس فیفا به ایران بیاید، آیا میتوانید حداقل یکی از این معضلات را برطرف کنید؟ جدا از آن، اینفانتینو اگر به لاهیجان آمد و خواست از امکانات فوتبالی این شهر بازدید کند، جای دیگری به جز طبیعت خدادادی و زیبای منطقه دارید که نشانش دهید؟ یک باشگاه حرفهای به کنار، حتی یک استادیوم آبرومند هم نه در لاهیجان که در پایتخت هم وجود ندارد؛ پس الکی وقت رئیس فدراسیون جهانی فوتبال را نگیرید. مگر اینکه یک برنامه تفریحی داشته باشید که فقط به او خوش بگذرد و بس!