بررسی شکاف صنعت و دانشگاه به مناسبت هفتهی پژوهش
«دغدغهی پژوهشهای دانشگاهی، حل چالشهای صنعت نیست!»
۲۵ آذر در تقویم به منظورترویج فرهنگ پژوهش، به نام روز پژوهش؛ نامگذاری شده و هفتهی پژوهش و فناوری، فرصتی است برای دانشگاهها تا عملکرد خود را ارائه کنند، عملکردی که معمولا بر اساس تعداد مقالههای علمی منتشر شده و نه پروژههای منتهی به عملیاتی شدن، ارزیابی میشود؛ آنچه همه بر سر آن توافق دارند، این است که پژوهش برای دستیابی به توسعه و پیشرفت ضروی است، اما پرسش اساسی اینجاست که آیا اثر پژوهشهای انجام شده در صنعت دیده میشود تا بتوانیم شاهد رقابتی شدن محصولات داخلی باشیم؟ با این همه دانشگاه و پژوهشگاه چرا هنوز ایران یک لپ تاب تولید داخل ندارد؟ چرا افراد اشتیاق به خرید خودرو خارجی دارند؟ چرا ما تکنولوژی تولید موبایل نداریم؟
برای یافتن پاسخ برای این سوال و بررسی شکاف میان فضای دانشگاهی و صنعت با خانم آسیه حاتمی، کارآفرین، موسس و مدیر عامل شرکت ایران تلنت، گفتو گوکردیم، خانم حاتمی، چند سالی است که محصول Talent Coach را نیز معرفی کرده، فضایی که به منظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه، فارغالتحصیلان و سازمانها شکل گرفتهاست؛ با توجه به تجربههایشان از ایشان خواستیم تا دیدگاه خود را درباره نقش نهادهای پژوهشی در عرصهی صنعت بگویند:«نهادهای پژوهشی در حوزههای مختلفی میتوانند نتیجهی کار را در صنعت بهینه کنند، در واقع آنها با تولید علم و تکنولوژی میتوانند کمک کنند صنعت خروجی موفق تری را به بازار عرضه کند. و محصول تولید داخل را رقابتی کنند!»
آیا جامعه علمی و پژوهشی در ایران خود را در صنعت موثر می داند؟
«درصد کمی از پژوهشگران و دانشگاهیان ما به این فکر میکنند که تولید علم آنها قرار است در جهت تولید و صنعت به کار گرفته شود؛ نه اینکه علاقهای به این کار نداشتهباشند، خیلی از اساتید دوست دارند که بر روی پروژههای صنعتی کار کنند، چراکه محل درآمد خوبی نیز برای آنها به شمار میرود ولی به طور کل دغدغه دانشگاه و اساتید این نیست که آنچه به عنوان تولید علم ارائه میدهند، قرار است اثراتش در صنعت دیدهشود، درواقع یا به اهمیت آن توجهی نداشته یا راه انجامش را پیدا نکردند.
درد دل دانشگاهها این است که صنعت به ما اعتماد نمیکند و وقتی پای درد دل اهالی صنعت مینشینیم، میگویند دانشگاه نمیتواند چالشهای ما را برطرف کند و راه ارتباطی راحتی هم با دانشگاه وجود ندارد. دغدغهی دانشگاه، صنعت نیست! دغدغهی دانشگاه تولید مقالات بینالمللی است و نکتهی مهم این است که معیار سنجش و ارزیابی هم همین است، یعنی هرچه مقالات بیشتری بدهند، رتبهی آن دانشگاه یا استاد بالاتر میرود.»
به نظر میرسد آنچه بیش از هرچیز مورد توجه اساتید، دانشجویان و در شکل کلی، نگاه دانشگاه است، انتشار مقالات علمی است، تعداد مقالات علمی منتشر شده است؛ تمرکز بر این معیار، در توجه کمتر دانشگاه به ارائهی راهکارهای عملیاتی برای حل چالشهای صنعت، اثرگذار بودهاست.
«وقتی معیار رتبه گرفتن، تعداد مقالات منتشر شده باشد، آنها هم به دنبال انتشار مقاله میروند، اما اگر معیار سنجش این بود که در سال چند چالش را چه در شرکت ها چه در حوزه فنی و مهندسی و چه در حوزهی علوم انسانی حل کردید، مسیر حرکت نیز عوض میشد؛ درواقع اگر شاخصهای ارزیابی دانشگاهها و اساتید تغییر میکرد به اینکه چند چالش را در سازمانها برطرف کردید، دغدغهها نیز تغییر میکرد، اما اکنون دغدغهی دانشگاه، صنعت نیست!»
آیا تامین بودجه از سمت نهادهای صنعتی برای انجام پژوهشها میتواند در نزدیک شدن دستاوردهای پژوهشی و به کارگیری آنها در صنعت موثر باشد؟ به عبارت دیگر میتواند برای آنها انگیزه ایجاد کند؟
تجربهی بیست سالهی من در ارتباط با چند هزار سازمان مختلف و پروژههای مختلف به من نشان داده، هیچگاه مشکل نبود بودجه و سرمایه نیست، مشکل تفکر استراتژیک است که این بودجه را کجا و چگونه، هزینه کنیم. هر پروژهای که از سمت دانشگاه برای صنعت تعریف میشود، بودجهای هم برای آن تخصیص داده میشود.
یک شرکت برای برطرف کردن چالش فنیاش ناچار است هزینه کند؛ اما معمولترین و مطمئن ترین راهی که در پیش میگیرند، استفاده از تکنولوژی خارجی است، که البته گران ترین روش هم هست. اگر واقعا دانشگاهها و موسسات آموزشی ما که تعداد آنها هم کم نیست، میتوانستند روی حل این چالشهای فنی کار و آنها را حل کنند، برای شرکتها قطعا هزینهی کمتر از ۱۵% هزینه تکنولوژی خارجی را به همراه خواهد داشت.
بهنیهتر شدن هزینهها یکی از اثرات مثبت استفاده از دانش داخلی است، علاوه بر این میتوان به اثر مثبت این اتفاق بر کارآفرینی اشاره داشت که همه در مجموع منجر به توسعه و پیشرفت میشود، همان هدفی که باعث شده تا این هفته به نام هفتهی پژوهش نام گذاری بشود؛ بدون شک دلایلی مهم وجود دارد که همچنان شاهد شکاف میان این دو فضا هستیم، مشکلاتی که برای یافتن راهحل، باید آنها را به دقت بررسی کرد.
«چند مشکل اصلی وجود دارد،اولین مسئله این است که راه ارتباطی با دانشگاه هموار نیست، به طور مثال یک شرکت برای تعریف پروژه برای یک دانشگاه با کجا باید تماس بگیرید. هر از چندگاهی برخی از دانشگاهها، فرصتی را ایجاد میکنند که شرکتها در آنجا حاضر شده و چالشهایشان را بیان کنند، در ادامه استادان و گروههای مختلف اعلام آمادگی میکنند که روی آنها کار کنند؛ اما انقدر تعداد این اتفاقها کم هست و انقدر تعداد شرکتها زیاد است که باید ظرفیتهای بیشتری برای چنین کارهایی ایجاد شود.
پس، پیش از هرچیز باید رابطه با دانشگاه هموار شود، تازه بعد از ایجاد ارتباط، بروکراسیهای اداری شروع میشود. نکتهی دیگر این است که زبان مشترک بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد. اول باید نیاز و چالش را درک کرد تا بعد بتوان راهحلی ارائه کرد و آن را برطرف کرد.
انقدر این شکاف عمیق است و انقدر این دو فضا از هم دور هستند که دانشگاهیان نمیدانند که مشکل صنعت چیست، آنها باید پای درد دل هم بنشینند، حتی اگر چالش، موضوعی ساده باشد؛ اول باید از مشکلات ساده عبور کرد تا بعد بتوان به مراحل بالاتری از علم و تکنولوژی هم دست پیدا کنند.
نکتهی سوم این است که نظام ارزیابی و پاداش خدمتی که برای اساتید در دانشگاه وجود دارد، بر پایهی تولید علم و تکتولوژی و رفع چالش ها برای شرکتها نیست.
این شکافی که بین فضای دانشگاهی و پژوهشی و عرصهی صنعت وجود دارد، میتواند باعث دلسرد شدن افرادی شود که پژوهشگری را به عنوان یک حرفه انتخاب میکنند؟
من مثال خودم را میزنم، زمینه تحصیلی من مهندسی است، زمانیکه داشتم از دانشگاه فارغ التحصیل میشدم مسیرهایی پیش روی خودم میدیدم، کار پژوهش در پژوهشگاه، درگیر شدن در فرایند تولید یا درگیرشدن در پروژههای طراحی؛ من عاشق پژوهش بودم، اما وقتی خواستم وارد فضای کار بشوم، دغدغهام این بود که آیا اثر پژوهشم را میتوانم ببینم؟ به طور مثال اگر روی موضوعی در یک پژوهشگاه کار کنم، آیا میتوانم ببینم که کیفیت یک محصول داخلی با محصول خارجی رقابتی شود یا در پژوهشگاه صرفا پژوهشی انجام میدهم که هیچ کجا از آن استفاده نمی شود.
طبیعی است که هر کس بنا به استعداد و علاقهی خود به دنبال یک حوزهی خاص برود، اما موضوع مهم این است که پژوهشگر ما باید اثر خودش را در صنعت ببیند، پژوهشگران ما بسیار توانمند هستند، بهترین دانشجویان در حوزهی پژوهش فعالیت خود را ادامه میدهند، اما میبینند که سطح درآمدی آنها ممکن است از کسی که در صنعت کار میکند، پایینتر باشد و از طرف دیگر پژوهشش، مشکلی را حل نکرده و اثرشان را نمیبینند.»
برای نزدیک شدن، دانشگاه و صنعت، نهاد های دولتی و وزارت علوم چه نقشی ایفا کرده است؟
« وزارت علوم به جای اینکه سیاستگذار باشد، زیرساخت فراهم کند و اجرا را به بخش خصوصی واگذار کند، خودش را درگیر اجرا میکند و این باعث میشود پروژهها به سرانجام نرسد.
در مقابل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری سیاستش این است که زیرساخت را ایجاد کرده و سیاستگذاری کند اما کار اجرا را به بخش خصوصی بسپرد، تمام مجموعه های دانش بنیان با این نگاه توسعه یافتهاند.
وزارت علوم به جای اینکه این کار را به بخشهای خصوصی مثل ایران تلنت واگذار کند، تصمیم میگیرد خودش سامانههایی را طراحی و دانشگاه را مجبور به استفاده از آنها کند، این روش باعث میشود نتیجه به تاخیر بیفتد، درحالیکه میتواند این کار پردردسر را به بخش خصوصی واگذار کند. چالش اصلی به حرکت درآوردن استاد و دانشگاه است و این همان قسمت سختی است که ما حاضر شدیم برای آن بودجه و انرژی بگذاریم. وزارت علوم نباید ما را رقیب خود بداند. با تغییر نگاه وزارتخانه و قدرت گرفتن بخش خصوصی است که میتوان پویایی را به دانشگاه برگرداند.»
به مسائلی مختلفی در رابطه با شکاف بین دو فضا اشاره شد، در کنار نیاز به تغییر معیارهای ارزیابی راهحل برقراری زبان مشترک بین صنعت و دانشگاه چیست؟
«برای این چالش، یک راه حل وجود ندارد و در بخشهای مختلف باید قدمهایی برداشتهشود که بتوانیم اثر سیستم آموزشیمان را در صنعت ببینیم، ما در این چند سال، در تلاش بودهایم که بتوانیم نقش آن پل ارتباطی را ایفا کنیم. از مهمترین راهکارها حفظ رابطه موثر با فارغ التحصیلان است.
با همکاری دانشگاههای پیشرو توانستیم در این زمینه، خیلی موفق عمل کنیم، پیشروترین دانشگاهها مثل امیرکبیر، صنعت نفت آبادان، شبکهی فارغالتحصیلانشان را شکل دادهاند؛ دانشجویان، پس از فارغالتحصیلی، هرکدام وارد یک فضای کاری میشوند به عنوان پرسنل سازمانهای مختلف یا کارفرما و ارتباط دانشگاه با شبکهی فارغالتحصیلان میتواند یک نقش حیاتی در زنده وپویا بودن دانشگاه داشته باشد.
شبکهی فارغالتحصیلان که به دانشگاهها کمک کردیم تا ایجاد کنند نه تنها باعث میشود، فارغالتحصیلان یا کسانی که سال آخر تحصیلات خود را میگذراند راحتتر بتوانند، کار پیدا کنند ، بلکه مهمتر از آن وقتی مدیر بخشی یا سازمانی شوند، میتوانند برگردند و از این شبکه، نیرو جذب کنند.»
دانشگاهها چرا باید از چنین شبکههایی استقبال کنند؟
اولین اثر آن برقراری ارتباط با صنعت است و به تبع آن گرفتن پروژه های صنعتی، شغل یابی راحت تر دانشجویان تازه فارغ التحصیل و ارزیابی اثربخشی آموزش در بازار کار.
اتفاقاتی که در دانشگاههای خوب دنیا مثل استنفورد، هاروارد، اکسفورد و ... میافتد این است هر سال گزارشی مبنی بر آمار اشتغال دانشجویانشان منتشر میکنند و یا آمارهایی که نشان میدهند، میانگین حقوقی کسانی که از دانشگاهشان فارغالتحصیل شدهاند، چقدر است؛ آنها به این ترتیب برای خود جایگاهسازی میکنند. دانشگاههای ما هم باید بتوانند چنین آماری بدهند، میانگین حقوقی، دورهی جستوجو شغل و رده سازمانی افراد ...؛ اینها افتخاراتی است که باعث میشود دانشگاهی بگوید من از دیگر دانشگاهها بهترم.»
و این شبکه میتواند باعث شود که صنعت پروژههایش را به دانشگاه بدهد؟
«بله دانشگاه میتواند از همین فارغالتحصیلان درخواست کند پروژههایشان را برای حل کردن چالشها، به دانشگاه بدهند و این دستاوردهایی که اشاره شد، دستاوردهای بزرگ این شبکه برای دانشگاه است. دانشگاه هم مشتاق به انجام پروژههای صنعت است و این میتواند یک شروع خوب باشد.»
در پایان، خانم حاتمی از محصول Talen Coach بیشتر گفتند.
«در سه چهار سال اخیر مجموعهی جدیدی را به وجود آوردیم به نام Talent Coach که سعی کردیم بهواسطهی آن پل ارتباطی صنعت، دانشگاه، دانشجویان و فارغالتحصیلان باشیم؛ خدمات ما بهشدت مورد استقبال دانشگاههای برتر ایران قرار گرفت بهعنوان مثال دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه صنعت نفت آبادان، دانشگاه صنعتی شیراز، دانشگاه چمران اهواز و .... با ایجاد شبکه فارغالتحصیلان بستری را فراهم کردند که فارغالتحصیلان این دانشگاهها بتوانند در فضای صنعت یکدیگر را پیدا کنند، و همچنین امکاناتی را فراهم کردند که شرکتها فرصتهای شغلی کارآموزی و پروژههای صنعتی خود را روی این سامانهها قرار دهند. همینطور پردیس فنی دانشگاه تهران، دانشگاه بینالمللی امام خمینی، دانشگاه صنعتی شیراز و چندین دانشگاه پیشرو کشور از طریق پلتفرم کارآموزی روز TalentCoach بستری فراهم کردند که دانشجویان فرصت کارآموزی در شرکتها و سازمانهای پویای کشور را داشته باشند.
در کنار بررسی مقالههای چاپشده، هفتهی پژوهش میتواند فرصت خوبی برای ارزیابی و بازنگری در معیارهای سنجش و چگونگی حرکت به سمت پویاتر شدن دانشگاهها باشد.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.