نیروگاه‌های خودتامین در محک اجرا

در ابتدا، ضمن معرفی ابعاد و زمینه‌های قانونی طرح احداث نیروگاه‌های خودتامین، گزارشی اجمالی از اینکه منشأ قانونی این طرح چه بوده و شرحی از مجموعه اقدامات انجام‌شده و میزان پیشرفت این طرح که حضرتعالی در شرکت توانیر مجری آن هستید، بفرمایید. از نظر شما این اقدامات چگونه می‌تواند گام مثبتی در راستای کاهش ناترازی برق کشور و خصوصا برای صنایعی باشد که سال‌هاست با معضل خاموشی روبه‌رو هستند؟

هنگام آغاز به‌کار دولت سیزدهم با یک ناترازی قابل ملاحظه در تولید و مصرف برق مواجه بودیم؛ به همین خاطر در تاریخ نوزدهم مهر ماه سال۱۴۰۰ تفاهم‌نامه‌ای بین وزارت نیرو و وزارت صمت مبادله شد که صنایع انرژی‌بر با بهره‌گیری از منابع مالی خود و امکانات فنی که در داخل کشور وجود دارد، برای مصرف کارخانه‌های خود، نیروگاه احداث کنند. بنابراین احداث نیروگاه برای صنایع انرژی‌بر از همان مهر ماه شروع شد.

این موضوع تا آذرماه سال۱۴۰۱ که قانون مانع‌زدایی از توسعه صنعت برق در مجلس شورای اسلامی تصویب و در شورای نگهبان هم مورد تایید قرار گرفت و به دولت ابلاغ شد، ادامه پیدا کرد. در ماده(۴) این قانون تاکید شده که صنایع انرژی‌بر برای تامین مصارف خود نیروگاه احداث کنند. چنان‌که در متن این ماده به موجب ماده(۳) قانون مانع‌زدایی ذکر شده، صنایع انرژی‌بر با هماهنگی وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت نیرو مکلفند حداقل ۹هزار مگاوات نیروگاه حرارتی با بازده حداقل ۵۵درصد و ۱۰۰۰مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر و پاک تا پایان سال۱۴۰۴ از محل منابع داخلی صنایع مذکور احداث کنند. در صورت عدم احداث، تامین برق این صنایع در شرایط کمبود برق در اولویت طرح‌های مدیریت مصرف برق وزارت نیرو قرار می‌گیرند» که مفهوم عبارت آخر این است که اگر در تابستان مشکل داشتیم، این صنایع برای محدود شدن در مصرف برق در اولویت هستند.

در ادامه این ماده قانونی هم آمده که «وزارت نیرو مکلف است از تامین برق این صنایع، پشتیبانی و برق تولیدی مازاد آنها را منتقل کند. برق مازاد نیروگاه‌های فوق در بهابازار (بورس) انرژی یا به‌صورت قرارداد دوجانبه قابل فروش است.» نهایتا هم تاکید شده که «وزارت نفت مکلف است با هماهنگی وزارت نیرو سوخت مورد نیاز نیروگاه‌های مذکور را تامین کند.» به این ترتیب، این قانون ابلاغ شد و آیین‌نامه اجرایی ماده چهار قانون مانع‌زدایی از توسعه صنعت برق پس از تصویب هیات محترم وزیران در تاریخ ۱۶آبان‌ماه سال۱۴۰۲ ابلاغ شد.

پس از تصویب این قانون و اینکه قرار شد صنایع انرژی‌بر برای خود نیروگاه احداث کنند، عمده صنایع معدنی مثل فولاد، آلومینیوم، مس، فولاد آلیاژی، پتروشیمی‌ها و... که پرمصرف هستند و مصرف مداومی دارند، برای احداث و راه‌اندازی این نیروگاه‌ها اقدام کردند. چراکه در این قانون برای صنایع دارای نیروگاه خودتامین مشوق‌هایی دیده شده است. از جمله اینکه اولا اختیار برق تولیدی نیروگاه‌هایی که ساختند با خودشان است و می‌توانند تمام یا بخشی از آن را مصرف ‌کنند؛ یعنی صنعت برق برای آن مدیریت بار اعمال نمی‌کند. دوم اینکه اگر نیروگاه را به شبکه وصل کنند، بر اساس بند «الف» ماده (۳) آیین‌نامه اجرایی ماده (۴) قانون مانع‌زدایی، از سوختی با تعرفه نیروگاهی استفاده خواهند کرد. سوم اینکه این نیروگاه‌ها می‌توانند با صنایع قرارداد دوجانبه ببندند؛ یعنی در هر نقطه از کشور که نیروگاه احداث کنند، می‌توانند برق را به‌صورت قرارداد دو‌جانبه با سایر صنایع، با هر قیمت و شیوه‌ای که خودشان به توافق می‌رسند به فروش برسانند و صنعت برق موظف است امکان انتقال آن را فراهم و از این قرارداد پشتیبانی کند.

براساس برنامه‌های وزارت نیروی دولت سیزدهم قرار بود تا پایان سال۱۴۰۴، ۱۰هزار مگاوات نیروگاه خودتامین توسط صنایع تا احداث شود. تاکنون چه میزان از این برنامه محقق شده است و کدام صنایع با آن همراهی بیشتری کردند؟

همان‌طور که گفته شد، این تفاهم‌نامه در تاریخ ۱۴۰۰.۰۷.۱۹ با حضور صنایع انرژی‌بر در وزارت نیرو بین وزارت صمت و وزارت نیرو مبادله شده و بلافاصله عملیات کار اجرای آن شروع شد و تاکنون حدود ۴۰شرکت مالک صنایع انرژی‌بر متقاضی احداث قریب به ۱۷۵۰۰مگاوات نیروگاه برق هستند. یعنی می‌توانیم بگوییم استقبال بسیار خوبی از سوی صنایع انرژی‌بر مخصوصا صنایع معدنی برای این کار شده است. این را هم باید اضافه کنم که مالکیت این صنایع هم بر نیروگاه و تجهیزات آن است و هم بر کل میزان برقی که تولید می‌کنند؛ به قول فنی‌ها گواهی ظرفیت آن در اختیار این صنایع است.

سازوکار انعقاد و اجرای قراردادهای دوجانبه فروش برق مازاد صنایع در نیروگاه‌های «ماده ۴» در این بخش چگونه است؟

صنایع انرژی‌بر رأسا نسبت به انعقاد قرارداد فروش برق مازاد اقدام می‌کنند و بر اساس فرمتی، صنعت برق و مدیریت شبکه را در جریان قرار می‌دهند تا با آن نیروگاه، قراردادی برای پشتیبانی منعقد کنند، مبنی بر آنکه اگر نیروگاه‌های صنایع به دلایل فنی از مدار خارج شوند یا نیاز به خروج از مدار داشته باشند یا به هر دلیل دیگری تولید برق آن قطع شود، مدیریت شبکه از این نیروگاه‌ها پشتیبانی تامین برق می‌کند و این یکی از موارد انگیزشی برای این نوع از قراردادها است.

احداث و بهره‌برداری از نیروگاه‌های خودتامین و دریافت مجوزهای آن با چه سازوکاری صورت می‌گیرد؟ به این معنی که وزارت نیرو و صمت درخصوص تامین منابع مالی، بهره‌برداری و مبادلات مازاد برق تولیدی این نیروگاه‌ها با شبکه، چگونه عمل می‌کنند؟

روش کار این‌طور است که وقتی صنایع انرژی‌بر در راستای ماده (۴) قانون مانع‌زدایی تقاضای احداث نیروگاه‌های خودتامین را به وزارت نیرو می‌دهند، چون یک طرف این قانون وزارت صمت است، وزارت نیرو یک بررسی اولیه از نظر میزان تولید برق، شبکه و دیماند انجام می‌دهد و درخواست آنها را برای شرکت ایمیدرو که زیرمجموعه وزارت صمت است، می‌فرستد تا آنها هم یک بررسی اولیه از آن صنعت انجام بدهند و پس از آن، در صورتی که مورد تاییدشان بود، مجدد آن را برای صدور موافقت اصولی به وزارت نیرو ارجاع می‌دهند. نمایندگان تام‌الاختیار وزارت نیرو و وزارت صمت در هماهنگی و اجرا، شرکت توانیر و شرکت ایمیدرو هستند و نهایتا با امضای معاون امور برق و انرژی وزارت نیرو موافقت اصولی بر اساس دستورالعمل‌های وزارت نیرو برای احداث این نیروگاه‌ها صادر می‌شود.

بلافاصله پس از این مراحل، دوره پیشبرد با انتخاب مشاور طرح شروع می‌شود که در این دوره میزان سوخت لازم مورد نیاز نیروگاه خودتامین از سوی صنعت، مطالعات محیط‌زیستی، اتصال به شبکه، پدافند غیر عامل و تعیین و انتخاب زمین مناسب و... برای احداث نیروگاه، تامین منابع مالی برگزاری مناقصه برای انتخاب پیمانکار انجام می‌شود.

با توجه به وجود ناترازی قابل ملاحظه در تولید و مصرف برق و تسریع در اجرای طرح، ما دوره پیشبرد را در این فرآیند، ۶ماه در نظر گرفتیم و تاکنون پیشرفت دوره پیشبرد به میزان ۱۷۵۰۰مگاوات طرح احداث نیروگاه‌های صنایع انرژی‌بر در مجموع حدود ۵۶درصد بوده است؛ به‌طوری‌که برخی از شرکت‌ها نزدیک به ۱۰۰درصد، بعضی از شرکت‌ها به میزانی متوسط و برخی هم کمتر از آن در دوره پیشبرد قرار دارند.

از زمانی که طرح شروع شده تاکنون حدود ۶۱۰۰مگاوات از این نیروگاه‌ها به مرحله اجرا رسیده است و ۹نیروگاه به ظرفیت ۱۵۵۰مگاوات با شبکه سنکرون شدند. رسیدن به چنین دستاوردی در بازه زمانی بین دو تا سه سال دستاورد خوبی است. بر اساس این قانون و با توجه به راندمان ۵۵درصدی که در متن قانون گفته شده، این نیروگاه‌ها باید سیکل ترکیبی باشند یا به صورت CHP احداث شوند. نیروگاه‌هایی که به بهره‌برداری رسیدند عمدتا بلوک‌های ۵۰۰مگاواتی هستند؛ یعنی نیروگاه‌های بزرگ و به‌صورت سیکل ترکیبی دو واحد گاز و یک واحد بخار هستند. نکته مهم اینجاست که تمام این مشوق‌ها و ساز‌و‌کارها برای انواع نیروگاه‌ها اعم از، سیکل ترکیبی، CHP یا تجدیدپذیر است.

با این حال، صنایعی که به هر روی وارد این حوزه شده‌‍‌اند، اذعان می‌کنند که احداث، بهره‌برداری و امور اقتصادی نیروگاه یک کار تمام‌وقت و تخصصی محسوب می‌شود که صرف وقت و هزینه مضاعفی را بر آنها تحمیل می‌کند، آیا روشی برای کمک به این صنایع یا برای آنکه احداث و اداره امور فنی و اقتصادی نیروگاه‌های تحت مالکیت خود را به شرکت‌های کنونی تولیدکننده برق واگذار کنند، وجود دارد؟

در گذشته تجربه این را داریم و یکسری از صنایع مثل فولاد مبارکه، ذوب آهن و پتروشیمی‌ها برای خود نیروگاه احداث کردند و هم‌اکنون هم به نحو بسیار مطلوب نگهداری و بهره‌برداری از آنها را انجام می‌دهند. جای نگرانی وجود ندارد؛ چراکه در کشور برای این موضوع، مشاوران و پیمانکاران بسیار خوبی وجود دارند و این صنایع می‌توانند، از این طریق بسیاری مسائل فنی و اقتصادی نیروگاه فارغ شوند. همچنین می‌توانند از تجربه صنعت برق برای بهره‌برداری و سرویس و تعمیر و نگهداری استفاده کنند.

ضمن اینکه باید در نظر داشت، اگرچه این نیروگاه‌ها، اصطلاحا خودتامین هستند تا برق کارخانه‌های صنعتی انرژی‌بر را تامین کنند؛ اما زمان‌هایی هم طی سال هست که ممکن است این نیروگاه نیازی به بخش مازادی از برق تولیدی خود نداشته باشند و قاعدتا امکان فروش این مازاد تولید برق هم باید برای آنها به مشتریان مورد نظرشان در قانون و آیین‌نامه پیش‌بینی شده است.

همان‌طور که اشاره کردید، بخشی از صنایع انرژی‌بر از قبل نیروگاهی داشتند و اکنون به دنبال ارتقای ظرفیت این نیروگاه‌ها هستند یا در حال احداث واحدهای جدید نیروگاهی هستند که به هر دلیلی متوقف مانده است. آیا بخشی که شما در شرکت توانیر عهده‌دار آن هستید، برنامه‎ای هم برای مساعدت به این می‌کنید تا پروژه‌های آنها هم از این حالت توقف خارج شوند؟

آنچه در توانیر و در بخش ما دنبال می‌شود عمدتا در ارتباط با واحدهای نیروگاهی جدیدی بوده که کار احداث آنها پس از تصویب آیین‌نامه اجرایی ماده۴ قانون مانع‌زدایی از توسعه صنعت برق از صفر شروع شده است. اما تعدادی از صنایعی که پیش از این برای احداث واحدهای جدید نیروگاهی اقدام کرده‌اند، قاعدتا با شرکت مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی قرارداد خرید تضمینی برق یا مدل‌های دیگری داشته‌اند، لذا تعهداتی برای تولید میزان مشخصی برق دارند که باید به آن عمل کنند و اگر پروژه احداث و راه‌اندازی نیروگاه آنها بنا به هر دلیلی متوقف باشد به راحتی می‌توانند به این شرکت مراجعه کنند.

در عین حال، برخی از نیروگاه‌هایی که در حوزه مسوولیت ما در هستند و مجوزهای لازم را دریافت کرده‌اند هم ممکن است به دلایلی چون عدم دستیابی به تامین مالی پیش‌بینی‌شده در مطالعات یا مشکلاتی در وارد کردن تجهیزات، با توقف پروژه مواجه شده باشند. در این موارد وظیفه ما آن است که ضمن رصد شرایط آنها و برگزاری جلساتی برای ریشه‌یابی مساله، برای رفع موانع پیش روی آنها کمک کنیم.

با این وصف، صنایعی هم که پس از اجرایی شدن طرح نیروگاه‌های خودتامین، نسبت به ارتقای ظرفیت نیروگاهی خود از طریق احداث واحدهای جدید و یا سیکل ترکیبی کردن واحدهای موجود اقدام کرده‌اند هم مشمول این طرح و تسهیلات آن می‌شوند و باید از طریق بخش تحت مدیریت شما اقدام کنند؟

درست است، این بخش از نیروگاه‌های صنایع هم به‌عنوان نیروگاه خودتامین محسوب و مشمول تمام تسهیلات این طرح می‌شوند که بر اساس ماده۴ قانون مانع‌زدایی از صنعت برق تعیین شده است. برای مثال در یک بلوک ۵۰۰ مگاواتی که قبلا توسط صنایع و یا سایر سرمایه‌گذاران احداث شده‌اند؛ به‌نحوی‌که دو واحد گازی ۱۸۰ مگاواتی آن از قبل احداث شده و اکنون می‌خواهند ۱۶۰مگاوات واحد بخار آن را هم احداث و راه‌اندازی کنند، با توجه به اینکه واحد بخار مشمول ماده۴ قانون مانع‌زدایی می‌شود.

برای فروش برق مازاد تولیدی نیروگاه‌های خودتامین چه سازوکار و نرخی تعیین شده است و آیا امکان صادرات این برق هم وجود دارد؟

به‌طور مشخص دو روش برای فروش برق مازاد نیروگاه‌های خودتامین وجود دارد؛ یکی اینکه قرارداد دو جانبه ببندند که نرخ آن را طی توافق با طرف قراردادشان تعیین می‌کنند و راه دوم آن است که اگر بخواهند برق مازاد خود را به شبکه تحویل دهند باید از طریق بورس انرژی و مطابق با مقررات بازار برق اقدام کنند. اگرچه هنوز قیمت‌ها در بورس فاصله زیادی با نرخ فروش برق به صنایع دارد، بر اساس تجربه‌ای که خودم دارم، وزارت نیرو همیشه تسهیل‌گری و ایجاد جاذبه در قوانین دارد؛ اما فعلا مقررات این است. درباره امکان صادرات برق مازاد این نیروگاه‌ها هم تقاضاها و بحث‌هایی مطرح شده، اما فعلا قانونی برای این مساله پیش‌بینی نشده و مجوزی هم در این رابطه صادر نشده است.

یکی از چالش‌های پیش روی نیروگاه‌ها، شیوه تامین سوخت آنهاست، درباره نیروگاه‌های خودتامین با توجه به اهمیت امکان تولید مداوم برق برای صنایع مربوطه، چه مکانیزمی برای تامین مطمئن و پایدار سوخت پیش‌بینی شده است؟

نکته مهم آن است که ۶۱۰۰مگاوات نیروگاه خودتامینی که به مرحله اجرا رسیده‌اند، پس از تخصیص سوخت و مجوز محیط زیست عملیات اجرایی خود را شروع کردند. بنابراین برای همه نیروگاه‌هایی که به مرحله اجرا رسیدند، مجوز سوخت داریم و قطعی است؛ چراکه برای این منظور با وزارت نفت عقد قرارداد می‌کنند و بر اساس آن، سوخت مورد نیاز با توجه به میزان ظرفیت انتقال گاز، تخصیص و رسما به‌صورت کتبی اعلام می‌شود. بنابراین امید است درباره این دسته از نیروگاه‌ها مشکلی ایجاد نشود. لازم به یادآوری است ناترازی قابل ملاحظه‌ای در گاز وجود دارد و این موضوع گاه مشکلاتی را رای تامین سوخت نیروگاه‌ها به‌وجود آورد.

اما تاثیر ناترازی در تولید، انتقال و مصرف گاز مساله‌ای است که اساسا احداث این نیروگاه‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ به‌طوری‌که با توجه به این ناترازی کماکان نتوانسته‌ایم برای اجرای بخشی از پروژه‌های اعلام آمادگی‌شده از سوی صنایع برای احداث نیروگاه خودتامین، مجوزهای تخصیص سوخت را دریافت کنیم و در نتیجه این پروژه‌ها هنوز شروع نشده‌اند.

بنابراین با وجود همکاری خوبی که تا به اینجا از سوی وزارت نفت برای تخصیص سوخت ۶۱۰۰مگاوات نیروگاه خودتامین در حال اجرا صورت گرفته، ضمن درک محدودیت‌های موجود برای وزارت نفت، همچنان در حال پیگیری هستیم تا برای متقاضیان جدید هم گاز تخصیص داده شود؛ بر این اساس تفاهم‌های اولیه‌ای هم صورت گرفته که اگر احداث نیروگاهی پیشرفت فیزیکی خوبی داشته باشد، بیشتر مدنظرشان باشد که بتوانند تخصیص بدهند و کمک کنند و جمع‌بندی نهایی، نشان می‌دهد که برای ۹۰۰۰مگاوات نیروگاه‌های «صنایع ماده (۴) »، سوخت گاز تخصیص داده شده است.

ضمنا باید اشاره کنم که در پروژه احداث نیروگاه‌های خودتامین، بخشی هم به نیروگاه‌های تجدیدپذیر اختصاص دارد. بر اساس ماده (۴) قانون مانع‌زدایی از توسعه برق، بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی کشور را به ظرفیت ۶۰۰مگاوات در منطقه کوهپایه اصفهان توسط فولاد مبارکه در حال احداث داریم که تاکنون حدود ۳۰درصد هم پیشرفت کار داشته است. اجرای این نیروگاه‌های تجدیدپذیر را با همکاری و مساعدت سازمان ساتبا انجام می‌دهیم. بین ۶۰۰ تا ۶۵۰ مگاوات در دست احداث است و حدود ۳۵۰مگاوات هم در حال برگزاری مناقصه است. بنابراین مجموع ظرفیت مورد نظر در بخش تجدیدپذیر برای احداث نیروگاه‌های خودتامین ۱۰۰۰مگاوات است؛ یعنی همان هزار مگاواتی که در قانون پیش‌بینی شده که صنایع باید نیروگاه تجدیدپذیر احداث کنند. البته در قانون محدودیتی برای این موضوع تعیین نشده و این حداقل میزان مورد انتظار بوده که در قانون آمده است و می‌تواند ظرفیت بیشتری هم احداث باشد.

 به هر حال به نظر می‌آید که تحقق و اجرای این طرح همچنان قدری از اهداف تعیین‌شده فاصله دارد که احتمالا ناشی از مشکلات متعددی بوده است؛ لطفا درباره چالش‌هایی که در این مسیر داشته‌اید و موانعی که با آن روبه‌رو هستید، توضیح دهید.

در اجرای پروژه‌های نیروگاهی بزرگ صنایع انرژی‌بر با مشکلاتی مواجه بودیم؛ دو مساله اساسی که داشتیم یکی بحث تخصیص سوخت بود؛ به‌طوری‌که در شروع این پروژه ناترازی گاز داشتیم. دومین مساله، گرفتن مجوز محیط زیست بود که به نوبه خود بسیار چالش‌برانگیز محسوب می‌شد. نهایتا با پیگیری‌های مستمر برای ۱۳نیروگاه‌ها مجوز محیط زیست صادر کردند؛ اما برای ۱۰نیروگاه دیگر گزارش محیط زیستی به سازمان محیط زیست دادیم و منتظر مجوز هستیم؛ بنابراین یکی از مسائلی که باعث شده است با سرعت خوبی حرکت نکنیم، صدور مجوزهای محیط زیست بوده است.

البته بحث‌های دیگری هم در رابطه با اتصال به شبکه داریم. زمانی که نیروگاه‌ها احداث می‌شوند، باید امکانات و تاسیسات اتصال به شبکه فراهم باشد و یکسری پست یا خط بلافصل برای آن احداث و لحاظ شود. به بیان بهتر، باید شبکه هم از نظر فنی و ظرفیت توانایی لازم را داشته باشد که بنا به پاره‌ای مشکلات در این خصوص به‌وجود آمد که عمده آنها برطرف شد، اگر بخواهیم به یک مشکل اساسی اشاره بکنیم، موضوع تامین مالی است که بعضی از صنایع با آن مواجه هستند و از طریق صندوق توسعه ملی یا سایر روش‌ها پیگیری می‌کنند.

در قانون اساسی و قوانین منبعث از آن بارها تاکید شده که وزارت نیرو وظیفه اصلی تامین برق همه بخش‌های کشور را بر عهده دارد. بر این اساس، این پرسش نهایتا مطرح می‌شود که آیا مکلف کردن صنایع به تامین برق خود و حتی برای بخشی از شبکه، از نظر شما با روح این قوانین سازگاری دارد؟ به بیان بهتر آیا صنایع با علاقه به این موضوع ورود کردند یا از سر ناچاری و نبود راهکارهای دیگر با آن همراهی می‌کنند؟

در قوانین محور اصلی وزارت نیرو است؛ ولی منعی ندارد که مصرف‌کننده‌ای با هر میزان دیماند برای تامین مصارف خود نیروگاه بسازد و اساسا ادبیات نیروگاه خودتامین در همین قالب در کشور مطرح است. اگر به گذشته برگردیم، می‌بینیم صنایع معدنی، پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های کشور پیش از این هم با ظرفیت‌های قابل توجهی بین ۱۰ تا ۱۱هزار مگاوات، برای خود نیروگاه احداث کرده‌اند، داریم. این تجربه در دولت سیزدهم قانونمند شده است و در هیچ جای قوانین بالادستی هم بحث احداث نیروگاه‌های خودتامین منع نشده است. ضمن اینکه تجربه احداث نیروگاه‌های خودتامین توسط صنایع، در صنعت برق دیگر کشورها نیز مسبوق به سابقه است.