در گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با مدیرعامل سابق شرکت مناطق نفتخیز جنوب بررسی شد
نیاز ۴۰۰ میلیارد دلاری صنعت نفت ایران
گروه نفت و پتروشیمی: بهای نفت طی سال ۱۳۹۳ افت و خیزهای شدیدی را تجربه کرد که نتیجه آن کاهش بیش از ۵۰ درصدی قیمت نفت نسبت به اول سال بود. در این بین اوپک با سردمداری عربستان و تصمیم به دخالت نکردن در بازار نفت موجب شد قیمتها با کاهش شدیدی مواجه شوند. گذشته از اینکه سعودیها چه اهدافی را دنبال میکردند یا میکنند، حال باید پرسید با تداوم این وضع اتخاذ چه تصمیماتی در حوزه انرژی کشور میتواند زیان کاهش قیمت نفت را به حداقل رساند. دکترمحمدجواد عاصمیپور، مدیرعامل اسبق مناطق نفتخیز جنوب و مدیر عامل شرکت نیکو در این رابطه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با تشریح نظام حاکم بر اوپک و عوامل تاثیرگذار بر بازار نفت گفت: با افزایش سرمایهگذاریها در حوزه نفت و گاز و افزایش تولید میتوان سهم کشور را از بازار افزایش داد که این خود زمینهای برای رشد و ارتقای کشور خواهد شد.
گروه نفت و پتروشیمی: بهای نفت طی سال ۱۳۹۳ افت و خیزهای شدیدی را تجربه کرد که نتیجه آن کاهش بیش از ۵۰ درصدی قیمت نفت نسبت به اول سال بود. در این بین اوپک با سردمداری عربستان و تصمیم به دخالت نکردن در بازار نفت موجب شد قیمتها با کاهش شدیدی مواجه شوند. گذشته از اینکه سعودیها چه اهدافی را دنبال میکردند یا میکنند، حال باید پرسید با تداوم این وضع اتخاذ چه تصمیماتی در حوزه انرژی کشور میتواند زیان کاهش قیمت نفت را به حداقل رساند. دکترمحمدجواد عاصمیپور، مدیرعامل اسبق مناطق نفتخیز جنوب و مدیر عامل شرکت نیکو در این رابطه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با تشریح نظام حاکم بر اوپک و عوامل تاثیرگذار بر بازار نفت گفت: با افزایش سرمایهگذاریها در حوزه نفت و گاز و افزایش تولید میتوان سهم کشور را از بازار افزایش داد که این خود زمینهای برای رشد و ارتقای کشور خواهد شد.
مدیر عامل اسبق شرکت نیکو در ادامه به تشریح وضعیت عرضه و تقاضای منابع نفت و گاز پرداخت. به اعتقاد وی حداقل تا سال ۲۰۳۰ نفت و گاز همچنان نقش اول را در تامین انرژی جهان دارد. عاصمیپور در این خصوص گفت: با توجه به الگوی مصرف انرژی تا ۲۰۳۰ میلادی، نفت و گاز با ۲۵ درصد سهم کماکان نقش اول را در سبد مصرف انرژی جهانی ایفا خواهد کرد. چراکه تقاضای مصرف نفت با رشد سالانه ۷۵/ ۱ درصد با احتساب تقاضای کنونی که در حدود ۸۰ میلیون بشکه است، تا سال ۲۰۳۰ به ۱۱۰ میلیون بشکه خواهد رسید؛ در عین حال گاز با نرخ ۳ درصد رشد سالانه روبهرو خواهد بود.
بر این اساس پیشبینی شده حتی اگر انرژی هستهای در این سالها سیصد درصد رشد کند، صرفا ۷ درصد انرژی جهانی را تامین خواهد کرد. این استاد اقتصاد با اشاره به اینکه مقرر بوده تا در فاصله ۲۵ سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۳۰ جمعا ۸۲۰۰ میلیارد دلار در بخش نفت و گاز برای تامین انرژی جهان سرمایهگذاری شود، گفت: سهم بالادستی نفت و گاز از این میزان سرمایهگذاری ۵۵۰۰ میلیارد دلار یعنی حدود ۷۰ درصد خواهد شد. اما در کشورهای در حال توسعه دارای منابع نفت و گاز، ۵۰ درصد از سرمایهگذاریهای فوق یعنی حدودا ۴۰۰۰ میلیارد دلار در کل و ۲۷۰۰ میلیارد دلار در بخش بالادستی سرمایهگذاری میشود. وی با این توضیح اعلام کرد: با این محاسبات سهم ایران در بخش بالادستی ۴۰۰ میلیارد دلار خواهد بود، یعنی تقریبا سالی ۱۶ میلیارد دلار تا ایران بتواند به ظرفیت ۷ میلیون بشکه نفت خام، میعانات و مایعات گازی در سال ۱۳۹۴ و به سهم ۷ درصدی تولید نفت جهان و سهم ۱۳۰۰ میلیارد مترمکعبی گاز، معادل ۱۴ درصد برسد.
به گفته وی در صورت انجام این سرمایهگذاریها پنج کشور خلیج فارس به تامین ۶۵ درصد مصرف نفت خام جهان دست مییابند و همچنین چهار کشور خلیجفارس همراه با روسیه به تامین ۴۰ درصدی مصرف گاز طبیعی جهان میرسند. دکتر عاصمیپور افزود: بیشک سرمایهگذاران امروز در صنعت نفت و گاز صاحبان قدرت و بازیگران دیپلماسی و امنیت در منطقه و جهان و بازیگر فردای بازار خواهند بود.
افزایش سرمایهگذاری راهحلی برای خروج از بحران
وی با بیان اینکه یک رابطه متقابل بین قیمت و عرضه و تقاضای انرژی و سرمایهگذاری در این بخش وجود داشته و دارد، گفت: هرگاه قیمت نفت کاهش یا افزایش مییابد، میزان تولید و سرمایهگذاری کشورهای غیراوپک را تحت تاثیر قرار میدهد. ولی به دلیل هزینه پایین تولید در کشورهای عضو اوپک و وابستگی شدید اقتصادهای ملی به درآمد نفت، کاهش قیمت نفت کمتر بر تولید و سرمایهگذاری در بخش انرژی این کشورها اثر گذار بوده است و اغلب این کشورها حتی در شرایط سقوط قیمتهای نفت، با افزایش ظرفیت ذخایر و تولید مواجه بودهاند.
به گفته رئیس اسبق شرکت نیکو این مسالهای است که در کشور ما اتفاق نمیافتد. در واقع هر زمان که با کاهش درآمدهای نفتی مواجه بودیم سرمایهگذاری در میادین نفت و گاز به شدت کاهش یافته است. وی در این خصوص گفت: ما هم باید بیاموزیم و از رقبای خود درس بگیریم که به سوی ظرفیتسازی و افزایش تولید در هر شرایطی پیش برویم و مفهوم اقتصاد بدون نفت را درست تفسیر کنیم. چراکه مفهوم اقتصاد بدون نفت افزایش تولید و مصرف بهینه درآمدهای آن در بخشهای اساسی اقتصادی است. وی افزود: حتی کاهش قیمت نفت نباید بر این بخش تاثیر بگذارد، بلکه باید سهم این بخش را هر سال با نرخ تصاعدی افزایش دهیم. حتی اعتقاد دارم باید کسری بودجه را پذیرفت و از محل ذخایر ارزی باید در همه بخشهای اقتصاد ملی سرمایهگذاری و نرخ رشد حداقل ۳ تا ۴ درصدی را برای سال ۱۳۹۴ برنامهریزی کرد. به گفته وی کسری بودجه یک فرضیه نگرانکننده در همه شرایط نیست و بنا به اقتضائات و اتفاقا در رکود اقتصادی، یک ابزار مهم است؛ به شرط آنکه این تزریق در بخشهای مولد باشد.
کاهش سهم اوپک از بازار؛ کاهش انحصارگری
مدیرعامل اسبق مناطق نفتخیز جنوب در ادامه نقش اوپک را در کاهش قیمت نفت بررسی کرد. به گفته وی قبل از انقلاب ایران، دو جناح در اوپک با دو منطق متفاوت، استراتژی خود را دنبال میکردند که ایران با بازی کردن نقشی میان دو گروه، نقش تعیینکنندهای را ایفا میکرد. یک جبهه اوپک متشکل از عربستان، بهعنوان سرکرده به همراه کشورهای عربی خلیج فارس بود؛ این گروه معتقد به استراتژی افزایش تولید با هدف افزایش سهم اوپک از بازار و تبدیل به یک قدرت انحصاری بودند، بهطوریکه نفت ارزان در کوتاهمدت ضمن اینکه هزینه تولید برای کشورهای غیر اوپک را افزایش و سهم آنان از بازار را کاهش میداد، در بلندمدت قدرت انحصاری و توانایی دیکته کردن قیمت نفت را به اوپک منتقل میگردد.
اما جناح دیگر با تشکلی به سرکردگی الجزایر و کشورهای ملیگرای آن روز نظریه دکتر داسکوپتا را دنبال میکردند که معتقد بود باید با کنترل عرضه و کاهش سالانه تولید با ضریبی به نام گاما قیمتها را افزایش داد.
عاصمیپور با بیان اینکه تا زمانی که فرضیه جناح عربستان و با حمایت ایران حاکم بود، اوپک دوسوم بازار نفت را در دست داشت و بهعنوان یک انحصارگر قیمتها را دیکته میکرد، اما بعد از انقلاب با تزلزل این جبهه و تبعیت از استراتژی جبهه دوم و همچنین با دستور غرب و آمریکا به عربستان و کشورهای عرب خلیج فارس مبنی بر همراهی با این نظریه، سهم اوپک به حدود یکسوم بازار رسید و نقش آن کمرنگ شد که نتیجه آن افزایش امنیت انرژی غرب و سهم کشورهای غیرعضو از بازار بود. از طرفی با ظهور بورسهای انرژی در صحنه جهانی تجارت نفت، صاحبان تجارت قدرتی بیش از تولیدکنندگان پیدا کردند.
به گفته وی در حال حاضر تولید روزانه نفت ۸۰ میلیون بشکه است؛ در حالی که تجارت آن در بورسهای نفت ۲۵۰ میلیون بشکه در روز است، در واقع نقش تعیینکنندگی از تولیدکنندگان به تجارتکنندگان سوق یافت. وی در ادامه افزود: بر این اساس همه بازیگران بازار نفت به دنبال ایفای نقش خود از طریق عوامل بنیادین موثر بر قیمت نفت هستند، چراکه اگرچه در استراتژی قیمت اختلافنظر وجود دارد، ولی در مورد مدل قیمتگذاری نفت خام اختلافی نیست. وی با بیان اینکه مدل تعیین قیمت نفت بیشتر مدیون تحقیقات دانشگاه MIT در دهه ۷۰ با حدود ۱۳۰ نفر از بزرگترین نیروهای تحقیقاتی است، گفت: این مدل متغیرهای موثر را به دو گروه عوامل بنیادین و غیربنیادین تقسیمبندی میکند. عوامل بنیادین شامل متغیرهایی چون نرخ رشد اقتصادی، عرضه، تقاضا، انرژیهای جایگزین، میزان سرمایهگذاری، درآمد و... هستند؛ اما عوامل غیربنیادین عمدتا رفتارهای سیاسی و حوادث طبیعی هستند و میتوان از این عوامل به رفتار سفتهبازان بازارهای انرژی، تصمیمات دولتها (مثل برقراری سوبسید برای تولید انرژی) اشاره کرد. تاثیر عوامل غیربنیادین اولا از طریق تحت تاثیر قرار دادن عوامل بنیادین بوده و ثانیا کوتاهمدت و غیرپایدارند.
ارسال نظر