آیا کاهش قیمت نفت از رونق نفتهای جدید در آمریکا جلوگیری خواهد کرد؟
پایانی بر رویای شیل؟
محمدحسین بابالو: مهمترین عامل کاهش قیمت نفت را طی مدت اخیر میتوان افزایش عرضه دانست تا جایی که بر تقاضا فزونی یافته و تاکنون به کاهش ۴۰ درصدی قیمت نفت از روزهای اوج در انتهای سال گذشته منجر شده است. با توجه به هزینه استخراج بالاتر نفت و گاز از شیل در کنار کیفیت پایینتر این نوع نفت، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی قطعا بر روند سرمایهگذاریها بر این صنعت نوپا تاثیر خواهد گذاشت که این رخداد هم با کاهش حجم تولید بازار را به تثبیت قیمتها و ورود به نرخهای بهتری رهنمون میسازد. به نظر میرسد قیمتهای فعلی روزهای سخت شیل اویلهای آمریکایی است که با کابوس قیمتهای پایین تر از ۶۰ دلار همراه است.
محمدحسین بابالو: مهمترین عامل کاهش قیمت نفت را طی مدت اخیر میتوان افزایش عرضه دانست تا جایی که بر تقاضا فزونی یافته و تاکنون به کاهش ۴۰ درصدی قیمت نفت از روزهای اوج در انتهای سال گذشته منجر شده است. با توجه به هزینه استخراج بالاتر نفت و گاز از شیل در کنار کیفیت پایینتر این نوع نفت، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی قطعا بر روند سرمایهگذاریها بر این صنعت نوپا تاثیر خواهد گذاشت که این رخداد هم با کاهش حجم تولید بازار را به تثبیت قیمتها و ورود به نرخهای بهتری رهنمون میسازد. به نظر میرسد قیمتهای فعلی روزهای سخت شیل اویلهای آمریکایی است که با کابوس قیمتهای پایین تر از ۶۰ دلار همراه است. افزایش حجم تولید عربستان، ارائه تخفیف به خریداران نفت این کشور و عدم تمایل به کاهش حجم تولید مواردی است که از احتمال استفاده این کشور از ابزارهای اقتصادی برای مقاصد سیاسی خبر میدهد. تجربه نشان داده است که هیچ رخداد مهم تجاری یا قراردادی اجرایی نمیشود، مگر آنکه از پشتوانه سودآوری اقتصادی برخوردار باشد؛ بنابراین تعمیم دادن شرایط فعلی به مقاصد صرف سیاسی را باید با نظر تردید نگریست.
توجه به این مطلب نیز ضروری به نظر میرسد که پس از کاهش قیمت نفت خام به کمترین حد در ۵ سال اخیر سفته بازها به کمک بازار آمدند و قیمتها صعود محسوسی را تجربه کرد تا از دره عمیق کاهش خود فاصله بگیرد. البته این شرایط با واقعیتهای بازار در تضاد بود و افزایش موجودی انبارهای نفت در آمریکا به بالاترین حد از اواسط اکتبر تاکنون بهعنوان رخداد مهمی برای کاهش بیشتر قیمتها خودنمایی کرد. هماکنون این ترس واقعی در بازار نفت وجود دارد که قیمتها باز هم کاهش یابد که البته از طرف عوامل بنیادین قدرتمندی هم حمایت میشود. این وضعیت دورنمای مبهم و خطرناکی را پیش روی رویای شیرین انقلاب انرژی در آمریکا قرار میدهد.
به گزارش مرکز اطلاعات انرژی آمریکا، متوسط ورودی نفت خام به پالایشگاهها و واحدهای مصرفکننده نفت خام در این کشور در هفته منتهی به ۲۸ نوامبر به ۴/۱۶ میلیون تن در روز رسیده که ۳۹۹ هزار بشکه بیشتر از هفته گذشته بود. هماکنون میزان استفاده از ظرفیت تولید نفت خام در پالایشگاههای این کشور ۴/۹۳ درصد است که میزان بسیار بالایی تلقی میشود. حجم واردات نفت خام آمریکا در این فاصله زمانی ۳/۷ میلیون بشکه در روز است که ۱۷۰ هزار بشکه کمتر از مدت زمانی مشابه در هفته پیش از آن بود. این در حالی است که متوسط واردات نفت خام آمریکا در ۴ هفته گذشته ۳/۷ میلیون بشکه بود که ۲/۶ درصد کمتر از ۴ هفته پیشین از آن است.
در هفته منتهی به ۲۸ نوامبر سال جاری ذخایر تجاری آمریکا ۱,۱۲۲ میلیارد بشکه بوده است که در کنار ۶۹۱ میلیون بشکه ذخایر استراتژیک آمریکا به ۱,۸۱۲ میلیارد بشکه بالغ شده است. این ابعاد بسیار بزرگ محسوب میشود و بهصورت نسبی (برآیند نوسانها) بالاترین حد از زمان جمعآوری آمارهای دولتی آمریکا در آژانس اطلاعات انرژی آمریکا به حساب میآید. البته توجه دقیقتر به آمارهای آمریکا نشان میدهد که این حد بالاترین حد از زمان جمعآوری اطلاعات مربوط به ذخایر نفت خام آمریکا تاکنون است که دلیل آن را تنها میتوان افزایش حجم تولید به دلیل شیل اویلها دانست. این شرایط تولید برای دولت آمریکا هماکنون از حالت اقتصادی به حالت استراتژیک هم تبدیل شده که با بالا نگه داشتن ذخایر استراتژیک خود، موضع احتیاط مطلوبی را برای این کشور به همراه خواهد داشت.
نظر اکونومیست درخصوص شیلهای نفتی
انقلاب انرژی تاکنون حسادت بازارهای جهانی را برانگیخته و باعث شده تا نفت و گاز فراوانی که از سنگهای زیرزمینی بهوسیله شکستن آنها و با مخلوطی از آب، شن و مواد شیمیایی دیگری به دست آمده است استخراج شوند. این شرایط به کارآفرینان جسور و تشنه خطرکردن و همچنین به کشوری با بازار سرمایهای قدرتمند برای تامین مالی نیاز داشته و دارد.
از ۶ ماه پیش تاکنون قیمت نفت خام نزدیک به ۴۰ درصد کاهش داشته که پایه و اساس بسیاری از شرکتها را مورد آزمایش قرار داده است. در برابر شوکه شدن شیلهای آمریکایی، مدیران و سرمایهگذاران بزرگ باید در تعطیلات کریسمس پیش رو، استراتژیهای خود را در برابر نفت ۷۰ دلاری تحلیل اساسی کنند. حتی ممکن است برخی از شرکتها، سهام و اوراق قرضه خود را کنار بگذارند و شاید مجبور شوند تا به زباله دانی بریزند.
از هماکنون نفس برخی از شرکتها به شماره افتاده تا جایی که حباب دات کامها (سقوط ارزش سهام شرکتهای فناوری اطلاعات در پایان قرن بیستم که به حباب داتکامها معروف شد) را به یاد میآورد. رویای زیبای شیل اویلها هماکنون با هجوم بیرحمانهای روبهرو شدهاست.
کاهش قیمت نفت اغلب به توقف سرمایهگذاریهای شرکتهای نفتی منجر میشود؛ بنابراین حجم تولید کاهش خواهد یافت که نهایتا به ثبات قیمتها منجر میشود. در سال ۱۹۹۹ پس از بحران آسیاییها که به کاهش قیمت نفت و رسیدن به نزدیک به ۷ دلار در هر بشکه منجر شد، سرمایهگذاری جهانی در نفت و گاز ۲۰ درصد کاهش داشت. یک دهه بعد و پس از وقوع بحران اعتبار، سرمایهگذاریها باز هم ۱۰ درصد کاهش یافت؛ ولی مجددا بازیابی شد.
در شرایط فعلی حجم بزرگی از ناراحتیها توسط اگزون موبیل و شل منعکس شده است. سرمایهگذاریهای بلند مدت وسیعی معادل ۳ درصد از حجم تولید جهانی هماکنون یا به تعویق افتاده یا متوقف شده است. این در حالی است که بسیاری از پروژهها با قیمتهای حداقل ۸۰ دلار در هر بشکه برآورد شده است؛ بنابراین احتمال کاهش بیشتر حجم تولید باز هم وجود دارد.
حجم بزرگی از بار تعدیل حجم تولید بر دوش صنعت شیل اویلهای آمریکایی افتاده که نوسان مهمی را بر فاکتور عرضه وارد کرده است؛ صنعت مهمی که از سال ۲۰۰۸ تاکنون بین ۵/۰ تا ۷/۳ درصد از تولیدات جهانی و حجم بزرگی از سرمایهگذاریها را به خود اختصاص داده تا جایی که ۲۰ درصد از کل سرمایهگذاریهای جهانی را در سال گذشته به نام خود ثبت کرد. عربستان سعودی بهعنوان یکی از مدیران تیم راهبری اوپک به صراحت عنوان کرده است که تحمل نفت ارزان را دارد که داده مهمی را به شرکتهای شیلهای نفتی مخابره میکند. به عبارت سادهتر تیر سرمایههای شرکتهای شیلی به سنگ خورده است.
هماکنون حتی صاحبان صنعت شیل موافق انعطاف پذیربودن این صنعت نیستند، زیرا شاید چنین امکانی وجود ندارد. البته مدیر شرکت Continental Resources معتقد است که از عهده نفت ۵۰ دلاری هم برخواهد آمد. البته این شرکت از ماه جولای تاکنون ۱۱ میلیارد دلار زیان داشته است! یکی دیگر از این قبیل مدیران معتقد است که این صنعت کمتر از نفت ۷۰ دلاری امن و مفید نخواهد بود. البته تنوع فعالیتها هماکنون نشاندهنده بیاعتمادی به صنعت شیلهای نفتی است زیرا بسیاری از شرکتها ترکیبی از انواع مختلف نفت و گاز را تولید میکنند.
نکته دیگر نیز هزینه انتقال است زیرا در برخی از نقاط خط لوله وجود دارد که هزینههای محدودی را در بر دارد ولی در برخی نقاط دیگر باید به وسیله خط آهن نفت تولید شده را انتقال داد که هزینههای بیشتری را میطلبد. این شرایط هم بر قیمت تمام شده شیل اویلهای تولیدی موثر است و جذابیت تولید را متنوع میسازد.
هماکنون صنایع تولیدی نفت را میتوان به دو بخش مجزا تقسیم کرد. بخش اول سرمایهگذاریهای بلندمدتی است که هنوز هم سودآور است، زیرا در گذشته سرمایهگذاریهای بزرگی بر آنها صورت گرفته و این سرمایهگذاری اولیه در طول زمان مستهلک شده است. اکونومیست به ۸ شرکت بزرگ نفتی بخش خصوصی استناد میکند که در سال ۲۰۱۳ با قیمت تمام شده بین ۱۰ تا ۲۰ دلار در هر بشکه (یا معادل آن از ذخایر گازی) مشغول به فعالیت بودهاند بنابراین این شرکتهای شیلی تولید خود را کاهش نخواهند داد. این در حالی است که اغلب تولیدات شیلهای نفتی در سال اول تولید خود بین ۶۰ تا ۷۰ درصد از حجم تولیدشان کاسته میشود و ممکن است در سال دوم فعالیت حتی تولیدشان در صورت عدم سرمایهگذاری بیشتر خاتمه بیابد.
بخش دوم شرکتهایی هستند که در قیمتهای کمتر از ۷۰ دلار شرایط شفافی درخصوص تولید ندارند. این شرکتها در صورت افزایش سرمایهگذاریها میتوانند از تولید خود حمایت کنند یا حتی حجم تولید خود را افزایش دهند. تخمینها نشان میدهد که سطح بحرانی قیمت نفت برای این قبیل صنایع بین ۶۵ تا ۷۰ دلار است که در کمتر از این سطوح قیمتی بسیاری از شرکتها را آسیبپذیر میکند. البته این آسیبپذیری درخصوص هزینه تولید به استثنای هزینههای اولیه برای جادهسازی یا زیرساختهای مورد نیاز خواهد بود. اگر قیمت نفت خام در سطوحی نزدیک به ۷۰ دلار باقی بماند سرمایهگذاری بر این صنعت کاهش شدیدی خواهد داشت و این به آن معنی است که سرمایهگذاریها بر ذخایر شیل آمریکا ۲۰ درصد کاهش خواهد یافت که به کند شدن ۱۰ درصدی رشد تولید نفت خام این کشور منتهی میشود. رسیدن قیمتها به ۶۰ دلار هم باعث کاهش بیش از نیمی از سرمایهگذاریهای جدید خواهد شد که این شرایط رشد تولید را به نصف خواهد رساند.
مایکل کوهن از بانک بارکلیز معتقد است که ترازنامههای سود و زیان فعلی بسیار آسیبپذیر است تا جایی که اغلب سرمایهگذاریها به هزینه بیشتر از عایدی آنها رسیده که توسط اوراق قرضه سرپا ایستادهاند. میزان بدهی در مقایسه با عایدی شرکتهای نفتی آمریکا برای اکتشاف و تولید نفت از سال ۲۰۰۹ تاکنون دو برابر شده تا جایی که به ۲۶۰ میلیارد دلار رسیده است که ۱۷ درصد از اوراق قرضه با سود بالا high-yield (junk) bonds را تشکیل داده است. ادامه این شرایط ممکن است که میزان بودجههای اکتشافی شرکتهای نفتی را در سال آینده ۵۰ درصد کاهش دهد. این شرایط باعث شده بود که در سال ۲۰۱۳ بیش از یک چهارم از سرمایهگذاری بر شیلهای نفتی در لیست هزینههای خطرناک (بدهی بیش از ۳ برابر سود ناخالص عملیاتی) قرار بگیرد. این شرایط باعث شده است که برای هر یک دلار از اوراق قرضه شرکتهای فعال در این صنعت خریداران حاضر باشند تا ۷۰ سنت پرداخت کنند و نه بیشتر.
البته به نظر میرسد کاهش قیمت نفت توسط بسیاری از شرکتهای فعال در صنعت شیل اویل پیش بینی شده بود زیرا بهصورت چراغ خاموش سرمایهگذاری بر این منابع از ابتدای سال میلادی کاهش یافته تا جایی که میزان حفاری بر حوزه سنگی باکن در ماه نوامبر ۴۰درصد کاهش داشته است.
البته شاید آرزوی اوپک برای از رده خارج کردن صنعت شیل اویلها محقق نشود زیرا استانداردسازی حفاریها با کمک تجربیات پر ارزش اخیر، کاهش هزینه حفاری به کمک تکنولوژیهای نوین و شرایط خاص حوضههای نفتی مختلف، استفاده از تکنولوژیهای شکست جدید و بسیاری موارد دیگر دادههایی است که میتواند به کاهش هزینه تولید و بهبود حجم آن کمک کند. از سویی در صورت افزایش مجدد قیمتها، تولیدکنندگان اصلی میتوانند در چند هفته و نه چند ماه تولید را از سر گیرند تا سر و صدای گذشته باز هم به سهمهای نفتی در بورس آمریکا بازگردد تا خطاهای قبلی خود را پاک کنند. این یعنی یک شکست شیل سنگی جدید و یک بازگشت سریع به بازار. ذهنیتهای سرمایهگذارانی که بسیار رویاپردازانه است.
ارسال نظر