نوید سهامی* در حال حاضر ظرفیت نهایی تولید متانول در ایران حدود ۵ میلیون تن در سال بوده که در چهار واحد پتروشیمی که بزرگ‌ترین‌ آنها پتروشیمی زاگرس است، تولید می‌شود. مطابق طرح‌های توسعه‌ صنعت پتروشیمی قرار است با افزوده شدن ۱۳ واحد تولیدی دیگر به این مجموعه، ظرفیت تولید متانول در ایران به بیش از ۲۰میلیون تن در سال برسد. اما در ماه‌های اخیر مسوولان شرکت ملی صنایع پتروشیمی ضمن ارائه‌ خبر تکمیل ۷ طرح متانول در پارس جنوبی و افزایش ظرفیت تولید متانول تا ۱۰ میلیون تن در پنج سال آینده، همزمان به این طرح‌ها هشدار نیز می‌دهند که در صورتی که به فکر تبدیل متانول خود به پروپیلن نباشند با کاهش قیمت روبه‌رو‌ شده و واحدهایشان دچار مشکلات عملیاتی خواهد شد. در این نوشته سعی می‌کنیم ضمن بررسی بازار جهانی متانول و آینده‌ آن، وضعیت این صنعت و چالش‌های آن را در ایران تحلیل کنیم.

روند تقاضای جهانی متانول

آمارها نشان‌دهنده‌ آن است که میزان تقاضای جهانی برای متانول در سال ۲۰۰۶معادل ۳۹ میلیون تن بوده است که با متوسط نرخ رشد سالانه ۳/۷ درصد به ۴/۵۵ میلیون تن در سال ۲۰۱۱ رسید و سپس با متوسط نرخ رشد سالانه ۸/۱۱ درصد به رقمی در حدود ۹۲ میلیون تن در سال ۲۰۱۶ خواهد رسید.

کاربرد متانول

متانول برای تولید محصولات میانی و نهایی متنوعی مورد مصرف قرار می‌گیرد از فرمالدهید (Formaldehyde) و اسید استیک (Acetic Acid) گرفته تا به‌عنوان سوخت و افزودنی‌های سوخت. اما نکته‌ مهم، رصد تغییرات قابل مشاهده در الگوی مصرف متانول است تا از طریق آن بتوانیم اولویت‌های مصرف‌کننده را دریابیم. در سال ۲۰۱۱، ۴۲درصد از تقاضای جهانی متانول برای تولید فرمالدهید و اسید استیک و ۳۲ درصد برای تولید سوخت و افزودنی‌های سوخت و سرانجام ۶ درصد برای تبدیل به الفین و پروپیلن بوده است. اما تغییرات بازار سوخت و محصولات پتروشیمی، این درصدبندی را به گونه‌ای تغییر داده است که پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۱۶، ۳۲ درصد از تقاضای جهانی متانول برای تولید فرمالدهید و اسید استیک، ۳۱ درصد در تولید سوخت و افزودنی‌های آن و ۲۲ درصد برای تبدیل به الفین و پروپیلن به کار رود.

آنچه مشخص است تقاضای جهانی برای استفاده از متانول برای تولید الفین و پروپیلن افزایش چشمگیر داشته و این روند همچنان افزایشی است. دلیل این امر ظهور منابع بزرگ گازهای غیرمتعارف (گاز ماسه‌ای= shale gas) در آمریکا و امکان تولید متانول ارزان قیمت و استفاده از آن در تولید الفین‌ها است. با توجه به آنکه منابع بزرگی از گاز ماسه‌ای (shale gas) در دیگر مناطق دنیا، از لهستان گرفته تا آفریقای جنوبی، نیز به‌زودی به مرحله‌ تولید می‌رسند؛ می‌توان حجم بزرگی از تولید متانول (به‌منظور استفاده در تولید الفین‌ها و نه مشتقات سنتی متانول مثل فرمالدهید و اسید استیک) را در آینده پیش‌بینی کرد.

بازار متانول

بزرگ‌ترین‌ مصرف‌کننده‌ متانول در جهان چین است که انتظار می‌رود سهم چین از کل تقاضای جهانی برای متانول در سال ۲۰۱۶، به ۶۲ درصد برسد. در کل میزان نیاز وارداتی آسیای شمال شرقی (چین، کره‌جنوبی، ژاپن، تایوان و...) به متانول برای برطرف کردن نیاز داخلی این منطقه طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ در حدود ۱۵-۱۱ میلیون تن در سال است.

میزان تقاضا برای متانول در اروپای غربی طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ با متوسط نرخ رشد سالانه‌ ۶/۲ درصد به مقدار ۸/۷ میلیون تن در سال ۲۰۱۶ خواهد رسید که با توجه به میزان تولید متانول در اروپای غربی، میزان نیاز وارداتی اروپا به حدود پنج میلیون تن خواهد رسید.

دیگر بازار مهم متانول، آمریکای شمالی است که در سال ۲۰۱۱، حدود ۷-۶ میلیون تن متانول وارد کرده و پیش‌بینی می‌شود که با افزایش تولید داخلی متانول در آمریکا این میزان وارداتی تا سال ۲۰۱۶ به حدود ۴-۳ میلیون تن کاهش پیدا کند.

خاورمیانه، آمریکای جنوبی و آسیای جنوب شرقی اما همچنان طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ صادر‌کننده‌ متانول در جهان خواهند بود.

پس فعلا می‌توان نتیجه گرفت که با توجه به افزایش متوسط نرخ رشد سالانه‌ تقاضای جهانی برای متانول در بازه‌ زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ نسبت به بازه‌ زمانی ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ و وجود تقاضای موثر در آسیای شمال شرقی، آمریکای شمالی و اروپای غربی؛ احداث واحد متانول در ایران و ایجاد عرضه در این بازار فعالیت اقتصادی مثبت و سودآوری است.

اما این نتیجه‌گیری در کنار دیگر متغیرهای بازار انرژی و صنایع پتروشیمی، چندان دوامی نخواهد داشت. دلایل آن را به ترتیب در ادامه می‌آوریم:

۱- تولید متانول در آمریکا دچار تغییرات عمیقی بوده است. این کشور در سال ۲۰۰۰، با تولید ۸ میلیون تن متانول در سال، ۲۰ درصد از کل متانول تولیدی جهان را تامین ‌کرده است، اما به‌تدریج و در رویارویی با رقبای دیگر مناطق که از خوراک و انرژی ارزان‌قیمت بهره‌مند بودند، دچار افت تولیدی شده و حتی برخی از واحدهایش تعطیل شدند. به این ترتیب در سال ۲۰۰۷ با کاهش تولید به سقف ۲ میلیون تن، سهم آمریکا از کل تولید جهانی متانول به ۲درصد کاهش پیدا کرده و سرانجام در سال ۲۰۱۰، تولید متانول در آمریکا به یک میلیون تن سقوط کرد؛ اما با ظهور منابع گازهای غیر‌متعارف و کاهش قیمت گاز و انرژی در آمریکا، این ظرفیت به سرعت در حال تغییر است، به‌طوری‌که با تکمیل و راه‌اندازی مجدد ۴واحد تولید متانول با ظرفیت پنج میلیون تن و عملیات انتقال واحد متانول شرکت Methanex از شیلی به آمریکا با ظرفیت یک میلیون تن، تا سال ۲۰۱۷ مجموعا حدود ۶ میلیون تن متانول به ظرفیت تولیدی آمریکا اضافه خواهد شد؛ همچنین ۶ واحد جدید تولید متانول با ظرفیت ۳/۱۲ میلیون تن نیز در برنامه‌ توسعه‌ این صنعت در آمریکا تعریف شده است که با تکمیل آنها تا سال ۲۰۲۳، آمریکا مشخصا وارد کلوپ کشورهای صادرکننده‌ متانول خواهد شد.

۲- نیاز فراوان چین به اتیلن برای تولید مشتقات آن (پلی‌اتیلن، پلی‌وینیل کلراید و...) مهم‌ترین‌ دلیل این کشور به واردات متانول (برای تبدیل آن به الفین و پروپیلن با استفاده از فناوری MTO و MTP) است، اما تنها منبع ممکن برای تامین اتیلن مورد‌نیاز چین است. چین ضمن سرمایه‌گذاری سنگین در پروژه‌ CTO (Coal to Olefin) جهت تولید اتیلن از زغال‌سنگ، با توسعه‌ ظرفیت وارداتی بنادر خود و کشتی‌های بسیار بزرگ حمل گاز (VLGC = Very Large Gas Carrier) خود را برای واردات اتان از آمریکا و تبدیل آن به اتیلن آماده کرده است؛ البته این فقط مختص چین است و شرکت‌های بزرگ پتروشیمیایی اروپا نیز در این عرصه دست به فعالیت‌های چشمگیر زده‌اند؛ به‌عنوان مثال شرکت Ineos Europe با سفارش ۶ کشتی بسیار بزرگ حمل گاز (VLGC) هرکدام به ظرفیت ۲۷۵۰۰ مترمکعب برای حمل اتان از آمریکا به واحدهای تولیدی این شرکت در اسکاتلند و نروژ، به‌صورت جدی وارد این عرصه شده است. با در نظر گرفتن این نکته که واحدهای کراکر اروپا، تولید اتیلن از خوراک اتان را آسان‌تر و اقتصادی‌تر انجام می‌دهند تا استفاده از خوراک متانول؛ بنابراین چندان نمی‌توان به آینده‌ بازارهای متانول (که برای تولید اتیلن مصرف می‌شود) در اروپا و چین خوشبین بود.

۳- واحدهای فعلی تولید متانول در ایران از تبعات شوم تحریم‌های غرب رنج فراوانی کشیده‌اند؛ از مشکلات پرداخت‌های بین‌المللی و حمل دریایی متانول گرفته تا تامین تجهیزات و کاتالیست‌های اختصاصی موردنیاز. به همین دلیل بارها دچار افت ظرفیت تولیدی شده‌اند. این خود به رقبا در منطقه فرصت خوبی داد تا بازارهای ما را (به خصوص در اروپا) هدف قرار دهند و طبیعی است این خود عرصه‌ صادرات را برای واحدهای فعال ایران تنگ کرده است، چه برسد به واحدهای جدید.

۴- پروژه‌های متانول ما با توجه به شرایط موجود، از نبود فاینانس مورد نیاز گرفته تا مشکل تامین لیسانس واحد و انتقال تکنولوژی (به علت تحریم‌ها)، در مراحل مقدماتی زمینگیر شده‌اند و احداث و راه‌اندازی آنها در کوتاه‌مدت (۳-۲ سال) خوشبینانه و غیرعملی است. شاید به همین دلیل است که مسوولان پتروشیمی از پنج سال آینده سخن می‌گویند اما واقعا پنج سال دیگر (اگر بپذیریم که افزایش پنج میلیون تنی در این مدت زمانی در ایران امکان‌پذیر باشد!) هنوز هم برای ما فرصتی برای صادرات مانده است؟!

۵- در ضمن صحبت از تبدیل متانول به پروپیلن (MTP) در شرایطی مطرح می‌شود که ما در خرید امتیاز و فناوری خود واحد متانول مشکلات عظیم داریم حال چگونه و از کجا باید فناوری پیشرفته‌ای مثل MTP یا MTO را تهیه کنیم خود جای بحث مفصلی دارد. تازه با فرض تامین این تکنولوژی و تامین سرمایه‌ مورد‌نیاز آن، حال با مازاد ظرفیت پروپیلن باید چه کنیم؟ یک واحد پلی‌پروپیلن احداث کنیم؟ یکی از مزیت‌های متانول همین نقدشوندگی آسان آن در بازار محصولات پتروشیمی است که با تبدیل آن به پروپیلن این مزیت از دست می‌رود.

این دلایل کافی است تا کمی در مورد اجرای پروژه‌های متانول تامل کرده و واقع‌بینی را جایگزین شتاب‌زدگی و شعارزدگی کنیم و این خطوط محدود فاینانس را در حوزه‌های دیگر صنعت پتروشیمی به کار ببریم.

*کارشناس و مشاور در حوزه‌های نفت، گاز و پتروشیمی