چرا قاره سبز جزو شرکای نفتی ایران نیست؟
ضرورت فتح باب نفتی با اروپا
نفت و پتروشیمی - حمزه بهادیوند چگینی: نگاهی به روند توزیع جغرافیایی نفت ایران در مناطق مختلف حکایت از آن دارد که بازگشت اروپا به عرصه خرید نفت کشورمان از اهمیت بسزایی برخوردار است. اروپا از آغاز انقلاب تا میانه فعالیت دولت دهم و پیش از تحریم نفت، همواره بهطور میانگین خریدار ۴۰ درصد نفت تولیدی ما بوده و این نسبت حتی در دوره جنگ بالاتر از این رقم بود، به طوریکه در فاصله سالهای ۶۲ تا ۶۵ این رقم از ۵۰ درصد نیز فراتر رفته است. با این حال دولت نهم با آن که فروش نفت به آسیا را افزایش داد، اما تغییر خاصی در سهمیه اروپا نداد، این در شرایطی است که با خروج وزرای نفتی از این وزارتخانه در دولت دهم و ورود افرادی که تجربه کار در حوزه نفت را نداشتند، به تدریج فروش نفت به کشورهایی آغاز شد که نه از بعد هزینه صادرات توجیه پذیر و نه ریسک عرضه نفت به آن کشورها قابل قبول بود.
نفت و پتروشیمی - حمزه بهادیوند چگینی: نگاهی به روند توزیع جغرافیایی نفت ایران در مناطق مختلف حکایت از آن دارد که بازگشت اروپا به عرصه خرید نفت کشورمان از اهمیت بسزایی برخوردار است. اروپا از آغاز انقلاب تا میانه فعالیت دولت دهم و پیش از تحریم نفت، همواره بهطور میانگین خریدار ۴۰ درصد نفت تولیدی ما بوده و این نسبت حتی در دوره جنگ بالاتر از این رقم بود، به طوریکه در فاصله سالهای ۶۲ تا ۶۵ این رقم از ۵۰ درصد نیز فراتر رفته است. با این حال دولت نهم با آن که فروش نفت به آسیا را افزایش داد، اما تغییر خاصی در سهمیه اروپا نداد، این در شرایطی است که با خروج وزرای نفتی از این وزارتخانه در دولت دهم و ورود افرادی که تجربه کار در حوزه نفت را نداشتند، به تدریج فروش نفت به کشورهایی آغاز شد که نه از بعد هزینه صادرات توجیه پذیر و نه ریسک عرضه نفت به آن کشورها قابل قبول بود. این در حالی است که سطح تولید نیز در این دوره به شدت کاهش یافته است. با این حال متاسفانه به دلیل در دسترس نبودن آمارها نمیتوان به راحتی از میزان کاهش صادرات نفت به مناطق مختلف سخن گفت اما آنچه مشخص است صادرات نفت ایران به همه نقاط جهان در فاصله ۳ سال گذشته افت شدیدی را در حد ۵۰ تا ۷۰ درصد تجربه کرده که به دلیل تحریمها میتوان میزان صادرات به اروپا را تقریبا صفر در نظر گرفت. این در شرایطی است که اهمیت صادرات نفت به اروپا از ابعاد مختلفی قابل بررسی است؛ نخست آن که اروپا جزو مشتریان خوشحساب ایران محسوب میشود و بازگشت پول نفت چه در قالب منابع ارزی و چه صدور تکنولوژی و دانش فنی به نفع کشور ما است. سودان، تانزانیا، نیکاراگوئه، چین، هند و... کشورهایی هستند که ایران در دوره احمدی نژاد به آنها نفت فروخت اما خبری از بازگشت پول نفت برخی از آنها نشد، حتی برخی اخبار غیررسمی در آن دوره حکایت از آن داشت که دولت قصد پرداخت وام به این کشورها برای بازپرداخت بدهی هایشان دارد! هند نیز با اعلام اینکه قصد دارد بخشی از بدهیهای خود را به روپیه بپردازد تصمیمات دیگری گرفت که به صلاح اقتصاد کشور نبود.
مزیت دیگر بازاریابی نفت در اروپا، ایجاد پیوند بین منافع ایران و اروپا است که البته در سالهای اخیر این موضوع کاهش شدیدی یافته و قدرت چانهزنی کشورمان را در برابر اروپا متزلزل ساخته است. تا پیش از تحریمهای نفتی ایران، نگرانی اصلی بازار آن بود که با خروج نفت ایران از بازار، قیمت نفت تا ۲۰۰ دلار افزایش یابد و این موضوع قدرت چانه زنی ایران را در تحریم نفت افزایش داده بود، اما واقعیت آن است که متاسفانه با تحریم نفت کشورمان نه تنها افزایشی در قیمتهای بازار نفت رخ نداد، بلکه حتی بازار با روند کاهشی نیز روبهرو شد که اقدامات جبرانی کشورهایی همچون عربستان دلیل آن بود.
این موضوع را نباید نادیده بگیریم که اروپا پس از این رویداد علاقه زیادی به بازگشت ایران به لیست شرکای نفتی خود ندارد، اما تغییر دولت و عقلانیت حاکم بر سیاستهای وزیر جدید نفت میتواند بار دیگر به اعتماد کشورهای غربی که حتی در زمان جنگ حاکم بود منجر شود. در حال حاضر غولهای بزرگ اروپا در مسیر رفت و آمد به کشور ما هستند. شل انگلیس، انی ایتالیا، استات اویل هیدروی نروژ، پتروبراس برزیل، توتال فرانسه، گازپروم روسیه و برخی شرکتهای چینی به دنبال میادین نفتی ایران هستند و در این بین گزینه بازگشت نفت ایران به بازارهای مطرح از جمله اروپا نیز محتمل است؛ کما اینکه وزیر نفت روزشنبه از لزوم فروش گاز به اروپا سخن گفت تا پیش از این شرکتهای نفتی چینی همچون CNPC، ساینوپک، کاسل و سینوک با تاخیر در راهاندازی فازهای مختلف پارس جنوبی و میادین مشترک نفتی زیانهای قابل توجهی را به اقتصاد ما تحمیل کرده اند، در شرایطی که قراردادهایی در اندازه ۴۰ میلیارد دلار با این شرکتها بسته شده بود، اما زمان آن رسیده تا بررسی عاقلانهای در این رابطه صورت گیرد و بازاریابی نفت در قاره اروپا گستردهتر از همیشه در دستور کار قرار گیرد.
در این بین نسل جدید قراردادهای نفتی کشور که بهمنظور جلب مشارکت فعالان این حوزه از سراسر جهان به صنعت نفت کشورمان در حال بررسی است و به زودی در کنفرانس بزرگ لندن رونمایی خواهد شد، در کنار اهتمامی که وزیر به بخش تولید و اکتشاف نفت دارد، دو مقوله مهم سیاستی در این بخش محسوب میشوند که ضرورت توسعه بازاریابی نفتی را گوشزد میکنند.
علی کاردر، معاون شرکت ملی نفت ایران چندی پیش با بیان این موضوع که یکی از ویژگیهای نسل جدید قراردادهای نفتی واگذاری بازاریابی بخشی از نفت تولیدی میدان به شرکت پیمانکار خارجی است، گفت: بازار فروش توسط شرکتهای نفتی که با خرید و عرضه نفت خام در جهان سر و کار دارند مدیریت میشود، از این رو اگر یک شرکت نفتی در میدان حضور داشته باشد میتواند همزمان بازاریابی نفت را هم برای کشور ما عملیاتی کند. در این میان آخرین نشست اوپک که در آن وزیر نفت کشورمان با شرکت در جلسهای با حضور مدیران ارشد شرکتهای بزرگ نفتی جهان از آمادگی ایران برای حضور سرمایهگذاران خارجی سخن گفت، در کنار سخنرانی رئیسجمهور در اجلاس داووس، شرایطی را فراهم کرد که بزرگان این حوزه از سراسر جهان خواستار بازگشت به عرصه تولید نفت کشورمان شوند. البته مشکلاتی در این مسیر وجود داشت؛ از جمله تحریمهای نفت ایران که نه تنها حضور شرکتها را در کشور محدود میکرد که حتی خرید نفت از کشورمان را ممنوع و تابع شرایطی خاص کرده بود. خوشبختانه تلاش وزارت امور خارجه و تیم هستهای کشور در دولت تدبیر و امید نشانههایی از بازگشت را رقم زده به طوریکه میزان صادرات نفت به کشورهای مختلف از جمله چین، هند، کره و... افزایش یافته است، با این حال هنوز بهترین مشتری نفت ایران یعنی اروپا با احتیاط قدم برمی دارد.
موضوع دوم نیز قراردادهای نفتی بود که انگیزه لازم را برای حضور شرکتهای مطرح فراهم نمیکرد. به همین دلیل، وزارت نفت با تغییراتی در این رابطه در تلاش است زمینههای لازم را برای این حضور با اهمیت فراهم سازد.
ارسال نظر