بهرههای متقابل ایران و شرکتهای بزرگ نفتی جهان
سفره نفت و گاز و حضور سرمایهگذاران خارجی
گروه نفت و پتروشیمی - حمزه بهادیوند چگینی: هفته قبل ورود یک هیات سرمایهگذاری از فرانسه بهانهای شد تا بار دیگر پتانسیلهای اقتصاد ایران برای ورود پول و تکنولوژی خارجی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. رئیس سازمان خصوصی سازی روز سهشنبه هفته گذشته اعلام کرد که وزارت اقتصاد و سازمان خصوصی سازی مشغول بررسی وضعیت شرکتهای مختلف برای واگذاری به سرمایهگذاران خارجی است. به گفته پوری حسینی بیشتر شرکتهایی که خارجیها تمایل به سرمایهگذاری در آن دارند شرکتهای پتروشیمی، پالایشی، پروژههای نفتی، حمل و نقل و.
گروه نفت و پتروشیمی - حمزه بهادیوند چگینی: هفته قبل ورود یک هیات سرمایهگذاری از فرانسه بهانهای شد تا بار دیگر پتانسیلهای اقتصاد ایران برای ورود پول و تکنولوژی خارجی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
رئیس سازمان خصوصی سازی روز سهشنبه هفته گذشته اعلام کرد که وزارت اقتصاد و سازمان خصوصی سازی مشغول بررسی وضعیت شرکتهای مختلف برای واگذاری به سرمایهگذاران خارجی است. به گفته پوری حسینی بیشتر شرکتهایی که خارجیها تمایل به سرمایهگذاری در آن دارند شرکتهای پتروشیمی، پالایشی، پروژههای نفتی، حمل و نقل و... هستند.
جدا از همه ظرفیتهایی که اقتصاد کشورمان دارا است در بخش نفت و زیرمجموعههای آن ایران دارای شرایط مناسبی برای سرمایهگذاری است. طرحها و پروژههای وزارت نفت را که برای سرمایهگذاران خارجی جذابند میتوان به چند دسته طبقهبندی کرد؛ نخست طرحهای تولیدی وزارت نفت است. ایران به دنبال افزایش ظرفیت تولید و حتی رقم تولید نفت طی یکسال آینده است و این امر بدون افزایش سرمایهگذاری و بهبود روند تکنولوژیک در صنعت نفت عملی نیست.
به اذعان فعالان صنعت نفت، تکنولوژی نفتی ایران از چرخه کاملی برخوردار نیست و بسیاری از تجهیزات مورد نیاز این صنعت هنوز در داخل کشور قابل تولید نیستند. شاید دانش فنی مربوط به این اقدامات وجود داشته باشد اما شرکتهای تولیدکننده داخلی سرمایه مورد نیاز را در اختیار ندارند. نمونه این موضوع را در جنجال واردات دکلهای نفتی مشاهده کردیم. در حالی که دولت نیز در سالهای اخیر بیتوجه به ضرورت توسعه صنعت نفت تنها درآمدهای نفتی را به هزینههای غیرمرتبط اختصاص داده، لااقل رقمی بالغ بر ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد دلار برای بازیابی صنعت نفت نیاز است.
در این میان مشکل دوم شرایط رقابتی ایران با کشورهای منطقه است. قطر در حال درو کردن سرمایههای جهان است و پروژههایی در این کشور مورد بهرهبرداری قرار گرفته که روزگاری در کشور ما طراحی شده بود. بزرگترین طرح جی تی ال دنیا که عملیات مایع سازی گاز را انجام میدهد در این کشور رونمایی شد. برداشت آن از میادین پارس جنوبی در غیبت ایران به چند برابر میزان برداشت ما میرسد و همین چند روز پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه درصدی از سهام شرکتهای شل و توتال را خریداری کرده و رسانهها این اقدام را مانعی بزرگ در مسیر توسعه سرمایهگذاری در نفت و گاز ایران اعلام کردند.
ایران با آنکه دومین کشور بزرگ دنیا در ذخایر گاز است، اما جزو ۱۰ کشور برتر دنیا در زمینه صادرات این محصول نیست و این به معنای پتانسیلهای فراوانی است که کشور ما تا به امروز نتوانسته از آنها بهرهبرداری کند. این در شرایطی است که اندونزی که در ردهبندی کشورهای صاحب ذخایر گاز جایگاهی ندارد (رتبه ۱۳) با صادرات ۲/۱ تریلیون مترمکعب گاز از سال ۲۰۱۲ رتبه نهم بزرگترین کشورهای صادرکننده گاز دنیا را در اختیار گرفت. در بین کشورهای جهان روسیه تنها کشوری است که جایگاه اول را در زمینه بیشترین ذخایر و بیشترین صادرات در اختیار دارد. قطر که جایگاه سوم بیشترین میزان ذخایر را بعد از ایران در اختیار دارد دومین کشور بزرگ صادرکننده گاز جهان محسوب میشود که ۳/۴ تریلیون فوت مکعب گاز در سال ۲۰۱۲ صادر کرده است.
البته تنها چهار کشور روسیه، قطر، آمریکا و ترکمنستان (از ردهبندی ۱۰ کشور اول در زمینه بیشترین میزان ذخایر گاز جهان) جزو ۱۰ کشور برتر صادرات این محصول محسوب میشوند (اطلاعات بیشتر را در جدول همراه ببینید).
در این بین قطر هر سال ۱۵۱ میلیارد مترمکعب گاز از میدان مشترک پارس جنوبی برداشت میکند که این رقم سه برابر گاز تولیدی ایران از این میدان است. با این حال بازگشت شرکتهای نفتی به ایران هنوز امتیاز بزرگی برای این شرکتها محسوب میشود. البته متاسفانه همزمان با راهاندازی طرحها و پروژههای گازی در ایران و قطر، تحریمهای جدی غرب و سوء مدیریتهای داخلی دست به دست هم دادند و باعث شدند ایران نتواند بهرهبرداری مطلوبی از منابع خود داشته باشد.
حال بعد از ۶ سال همان شرکتها در حال بازگشت به کشور هستند. این مساله نیازی دو طرفه محسوب میشود؛ اروپا به گاز ایران نیازمند است و راهاندازی ظرفیتهای گازی ایران میتواند شرایطی را برای تامین نیاز غرب فراهم سازد. در عین حال کشور ما نیز باید برای تامین نیاز داخلی و صادراتی خود در حوزه گاز سرمایههای لازم را جذب نماید تا مشکلاتی که در روزهای اخیر شاهد آن هستیم، تکرار نشوند. ایران با مصرف بالایی در زمینه گاز مواجه است و به همین دلیل اگر قرار بر توسعه صادرات این محصول باشد، نیازمند توسعه و بهرهبرداری از تمام فازهای پارس جنوبی هستیم و این موضوع بدون جذب سرمایههای خارجی عملا غیرممکن است.
همه این موارد در شرایطی است که سرعت برداشت قطر از گاز سه برابر ایران است. آمارهایی که اخیرا منتشر شده نشان میدهند قطر با تمام ظرفیت در حال برداشت از میدان گنبد شمالی است اما ایران تنها از 35 درصد ظرفیت خود استفاده میکند و همین حالا نیز برداشت ایران از میدان پارس جنوبی سالها از قطر عقبتر است، به عبارتی ما یک سوم قطر برداشت میکنیم و هر یکسال برداشت قطر به میزان سه سال برداشت ایران است و اگر فرض کنیم طی پنج سال گذشته قطر به ظرفیت نهایی تولید رسیده باشد (قطر 10 سال زودتر از ایران برداشت از میدان گنبد شمالی را آغاز کرده است) در اصل به میزان 15 سال برداشت ایران گاز استحصال کرده است.
کمبود سرمایه و خروج سرمایهگذاران در کنار وقت کشی پیمانکاران چینی و حتی وطنی همگی دلایل این عقب افتادگی است و به نظر میرسد باید در جذب سرمایهها بهخصوص سرمایههای خارجی به سرعت عمل کرد. در این میان با نگاهی به مراحل مختلف عملیاتی در زمینه نفت و گاز که عبارت است از طراحی، تامین تجهیزات موردنیاز، عملیات اجرا و بهرهبرداری، باید گفت خوشبختانه کشور ما قادر به اجرای این عملیات است و ورود تیمهای خارجی این قابلیت را به شدت تقویت خواهد کرد.
به عنوان نمونه راهاندازی پروژه مایع سازی گاز در سیرین یکی از موضوعاتی است که پیمانکاران کشور ما به خوبی از عهده آن برآمدند. اما آنچه در اینگونه بهرهبرداریها از اهمیت ویژهای برخوردار است هزینه تمام شده پروژهها است. در گذشته پیمانکاران با وارد کردن تجهیزات مورد نیاز صنایع نفت و گاز و بهدلیل تحریمهایی که وارد کردن این تجهیزات را گرانتر از قبل رقم میزد هزینههای زیادی را متقبل میشدند اما انتظار میرود هزینهها در این بخش کاهش یابند.
این در حالی است که برخی پروژهها در مراحل نهایی معطل ورود یک قطعه خاص یا یک تجهیزات مشخص بوده و اتمام این پروژهها مستلزم واردات این تجهیزات است. مساله سوم که الزام ورود پیمانکاران خارجی را نشان میدهد افزایش قدرت بازاریابی برای محصول نهایی است. به عبارت دیگر قدرت چانهزنی کشور در بازاریابی نفت و گاز در بازارهای جهانی افزایش مییابد. این مساله با اثرات روانی که بر خریداران خارجی و همچنین اعضای اوپک دارد قدرت مانور ایران را در مناسبات بینالمللی نفت و گاز افزایش میدهد.
در خلال سالهای اخیر حضور پیمانکاران درجه 2 و سه و حتی بدقولی و ناتوانی این گروه در ادای تعهدات آنها باعث شده علاوهبر تاخیر در اجرای این طرحها و پروژهها و افزایش هزینه ها، قدرت چانهزنی کشور نیز در عقد قراردادها کاهش یابد. با این حال ورود زنگنه به بحث نفت و رایزنیهای وی فعلا وضعیت کشور را در این صنعت حیاتی به ثبات رسانده است. در این میان به گفته محمدی، مدیرعامل شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت زمانی که فاز یک تا 10 در پارسجنوبی با مشارکت شرکتهای خارجی اجرا شد، تفکری سیستماتیک بر اجرای این پروژهها حاکم بود. وی معتقد است در آن زمان عملکرد شرکتهای خارجی و الگوی اجرای آنها به فعالیت شرکتهای داخلی نظم میداد. در فازهای 9 و 10 پارس جنوبی که در سال 1387 و با مشارکت شرکت GS کرهجنوبی و شرکت OIEC راهاندازی شد، این تجربه حاصل شد.
به گفته وی برای مثال فازهای ۴ و ۵ پارس جنوبی که توسط Eni ایتالیا، پتروپارس و نیکو به اجرا درآمد، پیش از موعد به پایان رسید که البته پاداش این پایان زودهنگام را نیز دریافت کردهاند. وی افزود: اما امروز کنسرسیوم و تیم اجرا تماما ایرانی هستند و در تکمیل به موقع پروژهها، از ناحیه تامین کالا، تامین هزینهها و همچنین در سیستمهای مدیریت پروژه دچار برخی تنگناها هستیم.
محمدی افزود: اگر فرهنگ سازمانی سیستماتیک و روشهای نوین مدیریتی در شرکتهای داخلی اجرا و عملیاتی شود، به جرات میتوان گفت پروژههای صنعت نفت و گاز وضعیت مطلوبتری خواهند داشت.
در این بین موضوع مورد اهمیت دیگر استفاده از تجهیزات ساخت داخل است. فعالان حوزه پیمانکاران و سازندگان تجهیزات این صنعت، معتقدند سرعت رشد تجهیزات داخلی با دو موضوع متناسب نیست؛ نخست توسعه رقبای ایران بهخصوص در میادین مشترک است که این توسعه به شدت با اتکای آخرین تکنولوژیهای روز دنیا صورت میگیرد.
موضوع دیگر چالشهای عمده تولیدکنندگان در داخل و عدم تناسب با سرعت رشد پروژهها است. در نهایت باید گفت هدف کشور در بخشهای نفت و گاز افزایش سطح تولید و صادرات است. این هدف در این شرایط نیازمند منابع مالی و تجهیزات است. اصلاح شیوههای قراردادهای نفتوگاز که در حال بررسی است فرصت مناسبی را برای فعالان داخلی و خارجی فراهم میسازد تا با پشت سر نهادن مشکلات گذشته امکان توسعه این بخش مهم اقتصاد ایران را فراهم سازند.
در این بین قطر هر سال ۱۵۱ میلیارد مترمکعب گاز از میدان مشترک پارس جنوبی برداشت میکند که این رقم سه برابر گاز تولیدی ایران از این میدان است. با این حال بازگشت شرکتهای نفتی به ایران هنوز امتیاز بزرگی برای این شرکتها محسوب میشود. البته متاسفانه همزمان با راهاندازی طرحها و پروژههای گازی در ایران و قطر، تحریمهای جدی غرب و سوء مدیریتهای داخلی دست به دست هم دادند و باعث شدند ایران نتواند بهرهبرداری مطلوبی از منابع خود داشته باشد.
حال بعد از ۶ سال همان شرکتها در حال بازگشت به کشور هستند. این مساله نیازی دو طرفه محسوب میشود؛ اروپا به گاز ایران نیازمند است و راهاندازی ظرفیتهای گازی ایران میتواند شرایطی را برای تامین نیاز غرب فراهم سازد. در عین حال کشور ما نیز باید برای تامین نیاز داخلی و صادراتی خود در حوزه گاز سرمایههای لازم را جذب نماید تا مشکلاتی که در روزهای اخیر شاهد آن هستیم، تکرار نشوند. ایران با مصرف بالایی در زمینه گاز مواجه است و به همین دلیل اگر قرار بر توسعه صادرات این محصول باشد، نیازمند توسعه و بهرهبرداری از تمام فازهای پارس جنوبی هستیم و این موضوع بدون جذب سرمایههای خارجی عملا غیرممکن است.
همه این موارد در شرایطی است که سرعت برداشت قطر از گاز سه برابر ایران است. آمارهایی که اخیرا منتشر شده نشان میدهند قطر با تمام ظرفیت در حال برداشت از میدان گنبد شمالی است اما ایران تنها از 35 درصد ظرفیت خود استفاده میکند و همین حالا نیز برداشت ایران از میدان پارس جنوبی سالها از قطر عقبتر است، به عبارتی ما یک سوم قطر برداشت میکنیم و هر یکسال برداشت قطر به میزان سه سال برداشت ایران است و اگر فرض کنیم طی پنج سال گذشته قطر به ظرفیت نهایی تولید رسیده باشد (قطر 10 سال زودتر از ایران برداشت از میدان گنبد شمالی را آغاز کرده است) در اصل به میزان 15 سال برداشت ایران گاز استحصال کرده است.
کمبود سرمایه و خروج سرمایهگذاران در کنار وقت کشی پیمانکاران چینی و حتی وطنی همگی دلایل این عقب افتادگی است و به نظر میرسد باید در جذب سرمایهها بهخصوص سرمایههای خارجی به سرعت عمل کرد. در این میان با نگاهی به مراحل مختلف عملیاتی در زمینه نفت و گاز که عبارت است از طراحی، تامین تجهیزات موردنیاز، عملیات اجرا و بهرهبرداری، باید گفت خوشبختانه کشور ما قادر به اجرای این عملیات است و ورود تیمهای خارجی این قابلیت را به شدت تقویت خواهد کرد.
به عنوان نمونه راهاندازی پروژه مایع سازی گاز در سیرین یکی از موضوعاتی است که پیمانکاران کشور ما به خوبی از عهده آن برآمدند. اما آنچه در اینگونه بهرهبرداریها از اهمیت ویژهای برخوردار است هزینه تمام شده پروژهها است. در گذشته پیمانکاران با وارد کردن تجهیزات مورد نیاز صنایع نفت و گاز و بهدلیل تحریمهایی که وارد کردن این تجهیزات را گرانتر از قبل رقم میزد هزینههای زیادی را متقبل میشدند اما انتظار میرود هزینهها در این بخش کاهش یابند.
این در حالی است که برخی پروژهها در مراحل نهایی معطل ورود یک قطعه خاص یا یک تجهیزات مشخص بوده و اتمام این پروژهها مستلزم واردات این تجهیزات است. مساله سوم که الزام ورود پیمانکاران خارجی را نشان میدهد افزایش قدرت بازاریابی برای محصول نهایی است. به عبارت دیگر قدرت چانهزنی کشور در بازاریابی نفت و گاز در بازارهای جهانی افزایش مییابد. این مساله با اثرات روانی که بر خریداران خارجی و همچنین اعضای اوپک دارد قدرت مانور ایران را در مناسبات بینالمللی نفت و گاز افزایش میدهد.
در خلال سالهای اخیر حضور پیمانکاران درجه 2 و سه و حتی بدقولی و ناتوانی این گروه در ادای تعهدات آنها باعث شده علاوهبر تاخیر در اجرای این طرحها و پروژهها و افزایش هزینه ها، قدرت چانهزنی کشور نیز در عقد قراردادها کاهش یابد. با این حال ورود زنگنه به بحث نفت و رایزنیهای وی فعلا وضعیت کشور را در این صنعت حیاتی به ثبات رسانده است. در این میان به گفته محمدی، مدیرعامل شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت زمانی که فاز یک تا 10 در پارسجنوبی با مشارکت شرکتهای خارجی اجرا شد، تفکری سیستماتیک بر اجرای این پروژهها حاکم بود. وی معتقد است در آن زمان عملکرد شرکتهای خارجی و الگوی اجرای آنها به فعالیت شرکتهای داخلی نظم میداد. در فازهای 9 و 10 پارس جنوبی که در سال 1387 و با مشارکت شرکت GS کرهجنوبی و شرکت OIEC راهاندازی شد، این تجربه حاصل شد.
به گفته وی برای مثال فازهای ۴ و ۵ پارس جنوبی که توسط Eni ایتالیا، پتروپارس و نیکو به اجرا درآمد، پیش از موعد به پایان رسید که البته پاداش این پایان زودهنگام را نیز دریافت کردهاند. وی افزود: اما امروز کنسرسیوم و تیم اجرا تماما ایرانی هستند و در تکمیل به موقع پروژهها، از ناحیه تامین کالا، تامین هزینهها و همچنین در سیستمهای مدیریت پروژه دچار برخی تنگناها هستیم.
محمدی افزود: اگر فرهنگ سازمانی سیستماتیک و روشهای نوین مدیریتی در شرکتهای داخلی اجرا و عملیاتی شود، به جرات میتوان گفت پروژههای صنعت نفت و گاز وضعیت مطلوبتری خواهند داشت.
در این بین موضوع مورد اهمیت دیگر استفاده از تجهیزات ساخت داخل است. فعالان حوزه پیمانکاران و سازندگان تجهیزات این صنعت، معتقدند سرعت رشد تجهیزات داخلی با دو موضوع متناسب نیست؛ نخست توسعه رقبای ایران بهخصوص در میادین مشترک است که این توسعه به شدت با اتکای آخرین تکنولوژیهای روز دنیا صورت میگیرد.
موضوع دیگر چالشهای عمده تولیدکنندگان در داخل و عدم تناسب با سرعت رشد پروژهها است. در نهایت باید گفت هدف کشور در بخشهای نفت و گاز افزایش سطح تولید و صادرات است. این هدف در این شرایط نیازمند منابع مالی و تجهیزات است. اصلاح شیوههای قراردادهای نفتوگاز که در حال بررسی است فرصت مناسبی را برای فعالان داخلی و خارجی فراهم میسازد تا با پشت سر نهادن مشکلات گذشته امکان توسعه این بخش مهم اقتصاد ایران را فراهم سازند.
ارسال نظر