استراتژی و طرح جامع در انرژی نداریم
گروه نفت و پتروشیمی- معاون امور زیربنایی مرکز پژوهشهای مجلس اولویت اول دولت آینده را تدوین طرح جامع انرژی میداند و معتقد است اگر بین ۱۰ تا ۱۱ میلیارد دلار هزینه میکردیم، ظرف ۵ تا ۶ سال میتوانستیم پالایشگاهها را ارتقا دهیم و استاندارد فرآوردهها را به استاندارد روز جهان برسانیم. محمدخانی معتقد است تدوین طرح جامع به عنوان زیر مجموعهای از استراتژی کلی نظام در همه زیرمجموعههای اقتصاد به خصوص در حوزه استراتژیکی مانند انرژی یک ضرورت و اولویت تغییر ناپذیر است. وی ریشه بسیاری از مشکلات کشور را در نداشتن چنین طرحهای جامع و برنامههای عملیاتی میداند و تاکید میکند برای بعضی حوزهها مانند میادین مشترک باید برنامههای عملیاتی مقدس غیر قابل تغییر طراحی کنیم.
گروه نفت و پتروشیمی- معاون امور زیربنایی مرکز پژوهشهای مجلس اولویت اول دولت آینده را تدوین طرح جامع انرژی میداند و معتقد است اگر بین ۱۰ تا ۱۱ میلیارد دلار هزینه میکردیم، ظرف ۵ تا ۶ سال میتوانستیم پالایشگاهها را ارتقا دهیم و استاندارد فرآوردهها را به استاندارد روز جهان برسانیم. محمدخانی معتقد است تدوین طرح جامع به عنوان زیر مجموعهای از استراتژی کلی نظام در همه زیرمجموعههای اقتصاد به خصوص در حوزه استراتژیکی مانند انرژی یک ضرورت و اولویت تغییر ناپذیر است. وی ریشه بسیاری از مشکلات کشور را در نداشتن چنین طرحهای جامع و برنامههای عملیاتی میداند و تاکید میکند برای بعضی حوزهها مانند میادین مشترک باید برنامههای عملیاتی مقدس غیر قابل تغییر طراحی کنیم. وی که با خبرگزاری فارس مصاحبه ای مفصل کرده است در بخشی از سخنان خود با اشاره به اینکه ما در این مدت متوجه شدهایم که کشور در حوزه انرژی فاقد استراتژی است و برنامه راهبردی و طرح جامع ندارد معتقد است حوزه نفت و گاز را نمیتوانیم از حوزه انرژی منفک بدانیم و همه انواع انرژی را باید با هم ببینیم، به همین دلیل باید حتما طرح جامع انرژی را تهیه کنیم و برای تهیه طرح جامع انرژی اول باید استراتژی یا برنامه راهبردی بنویسیم. وی البته معتقد است ما در هیچ زمینهای استراتژی، طرح جامع و برنامه عملیاتی نداریم و در خیلی جاها مثل یک مغازهدار به صورت روزانه برنامهریزی و عمل میکنیم، در نتیجه اولین کاری که باید در کشور انجام شود، تدوین طرح جامع انرژی است. پایه تهیه طرح جامع انرژی تهیه طرح و برنامه کل نظام درباره کل بخشهای اقتصاد است. یعنی نمیتوان طرح جامع انرژی را بدون تعیین تکلیف کشاورزی، صنعت، معدن، خدمات و امثال آن تهیه کرد. به عقیده محمدخانی، چون برنامه عملیاتی مطابق با چشمانداز نداریم، بنابراین خروجی منابع مالی و نیروی انسانی قوی کشور تبدیل به ضعف مفرط میشود و آن وقت تصور میکنیم تحریم باعث مشکلات ما بوده است. در صورتی که این گونه نیست، جاهایی نیز بیبرنامگی به ما آسیب میرساند. وی همچنین به طرح سرمایهگذاری ۱۱ میلیارد دلاری در پالایش نفت اشاره کرد و گفت نه فقط در نفت بلکه در سیستمهای مرتبط با نفت هم مشکل داریم، مثلا پالایشگاهها البته تاسیسات و سرمایهگذاری روی آنها صورت گرفته است اما هنوز در حال خراب کردن و از بین بردن سرمایهها هستند. به عقیده وی، در سالهای ۸۳ تا ۸۵ مطالعاتی انجام شده بود و دیده بودند ۳۰ درصد از نفت خام کشور تبدیل به نفت کوره میشود، متوسط دنیا در آن زمان ۱۵ درصد بود که درصد بالای ما هم روی آن مؤثر بود در حالیکه تکنولوژی روز دنیا روی ۴ درصد عمل میکند. محمدخانی اعلام کرد مطالعاتی در سال ۸۳ انجام گرفت و برای ۹ پالایشگاه موجود کشور ۳ یا ۴ سناریو طراحی کردند، تا این پالایشگاهها را ارتقا داده و اصلاح کنند. آن زمان برآورد این بود که اگر بین ۱۰ تا ۱۱ میلیارد دلار هزینه میکردیم، ظرف ۵ تا ۶ سال میتوانستیم پالایشگاهها را ارتقا دهیم. بهترین طرح آن مطالعات تولید نفت کوره را به ۴ درصد هم میرساند و تمام فرآوردهها نیز به استاندارد روز جهان میرسید؛ یعنی حتی محدود به یورو ۴ و یورو ۵ نیز نمیماند. به گفته مدیر امور زیربنایی مرکز پژوهشهای مجلس، نفت کوره ارزانتر از نفت خام است و اگر ۳۰ درصد تولید نفت کوره به ۴ درصد میرسید، ۴۸۵ هزار بشکه نفت کورهای که از ۱/۷ میلیون بشکه نفت قابل پالایش در کشور تبدیل به مازوت میشد به ۴۰ تا ۵۰ هزار بشکه میرسید و بقیه آن به بنزین، گازوئیل، نفت سفید و گاز مایع تبدیل میشد. قیمت جهانی این فرآوردهها نزدیک به هم است و ارزش افزوده کلانی ایجاد میکند، اگر ما این طرحها را اجرا میکردیم، میزان تولید کشور خیلی افزایش پیدا میکرد، به طوری که میتوانستیم به جای بخشی از نفت خام فرآورده صادر کنیم. وی همچنین معتقد است با اجرای این طرح ها بین ۶۶ تا ۷۰ میلیون لیتر در روز به تولید کل فرآوردهها اضافه میشد، البته بیشتر آن در تولید بنزین، سپس گازوئیل و بعد از آن نفت سفید و گاز مایع مصرف میشود. البته ناگفته نماند که اگر بنزین تولید میشد به راحتی میتوانستیم آن را به جای نفت خام در هر شرایطی با تخفیف اندکی صادر کنیم ، حتی در کمیسیون تلفیق پیشنهاد دادیم که از اصفهان و اراک شروع کنند و تا سال ۸۹ اولین پروژهها به بهرهبرداری برسند. به ترتیب هر سال به پروژه اضافه میشد و در این زمان باید به جایی میرسیدیم که هر ۹ پالایشگاه ارتقا یابند و ظرفیت بعضی از آنها نیز افزایش یابد که با حساب آن ظرفیت افزوده شده به تولید ۷۵ تا ۸۰ میلیون لیتر فرآورده میرسیدیم که درآمد سرشار و کم زحمتی برای کشور تولید میکرد. محمدخانی همچنین اعلام کرد اگر از درآمدهای نفتی به معنای واقعی سهم نفت را میدادیم و صنعت سرمایهگذاری میکرد،دیگر مشکلی وجود نداشت، چنانکه الان ۲۵ فاز در پارس جنوبی باید در حال تولید باشند و تولید ۲۵ فاز پارس جنوبی یعنی یک میلیارد مترمکعب در روز. الان ما میگوییم از ۱۰ فاز بهرهبرداری میکنیم که البته کاملا هم از این فاز بهرهبرداری نمیشود. زحمت زیادی کشیده شده است، اما پولی که سهم نفت بوده است را به آن ندادهاند، از طرفی مشکلات امروز را هم درباره محدودیت تجهیزات نداشتهایم. اما وقتی بیع متقابل را شروع کردیم همه به آن انتقاد کردند. در حالی که بیع متقابل قرارداد بدی نیست و تنها رعایت سلسله مراتب آن را نکرده بودند، یعنی باید تغییراتی در روند شروع آن میدادند تا بتوانیم از این نوع قرارداد استفاده کنیم و امروز میتوانستیم با بهرهبرداری از ۲۵ فاز پارس جنوبی تزریق و صادرات و مصرف داخلی را پشتیبانی کنیم. وی در عین حال معتقد است نباید تصور کنیم مردم ما خیلی پرمصرف و اسرافگر هستند، در عین حال نمیشود گفت این گونه نیست، اما باید به کل مصرف انرژی نگاه کنیم. مثلا میگفتند ما بالاترین مصرف برق را در دنیا داریم و ما مطالعهای در این باره انجام دادیم، اما واقعا این طور نبود، ما رتبه ۹۵ را از نظر سرانه مصرف برق دارا هستیم. به عقیده این کارشناس، ما در میادین مشترک به صورت کلی خوب عمل نکردهایم و باید برنامه ما درباره میادین مشترک تغییر کند، اما برنامه ای باید داشته باشیم که تنها نظام بتواند آن را تغییر دهد. اگر چنین برنامهای داشتیم مشکلات کنونی را نداشتیم.
ارسال نظر