«دنیای اقتصاد» مسیر نیل به همکاری مناسب با مسکو را بررسی کرد
الزامات قرارداد خوب نفتی با روسیه
مهمترین مساله برای تبدیل تفاهم به یک قرارداد خوب، یک استراتژی مشخص و غیرآرمانی در وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران برای توسعه است. برای مثال، اینکه رقمی مانند ۱۶۰میلیارد دلار سرمایهگذاری موردنیاز برای توسعه صنعت نفت و گاز کشور عنوان میشود، باید مشخص شود که دقیقا به چه میدانهایی و چه حوزههایی سرمایهگذاری اختصاص خواهد یافت و چه شرکتهای داخلی و خارجی در ایران مشارکت خواهند کرد. ۴۰میلیارد دلار تفاهمنامه امضاشده در صورت تبدیل شدن به قرارداد به معنای تامین ۲۵درصد از سرمایهگذاری موردنیاز کشور در این حوزه تا سال ۱۴۰۸ خواهد بود. اما به نظر میرسد قراردادی مشخص با سرمایهگذاری بسیار کمتر، واقعبینانهتر از یک تفاهمنامه گسترده باشد. با این حال، در شرایط موجود استفاده از مشاوران تراز اول و بینالمللی که مشابه چنین قراردادهایی را تجربه کردهاند، میتواند نکته دیگری برای منعقد کردن یک قرارداد خوب با روسیه باشد، چراکه بخشهایی از تفاهمنامه مذکور مانند برنامه فشارافزایی پارس جنوبی با ۱۵میلیارد دلار نه در داخل و نه در خارج چندان با این حجم انجام نشده و انباشت دانش و تجربه زیادی در این زمینه صورت نگرفته است.
مساله بعدی سنجش و بررسی این است که آیا گازپروم واقعا توانایی و تجربه کافی برای همه این پروژهها دارد یا خیر. بسیاری از کارشناسان معتقدند گازپروم بازیگر بزرگی در صنعت گاز است اما الزاما توانایی انجام پروژههایی مانند فشارافزایی گسترده پارس جنوبی ندارد. از سوی دیگر برخی از کارشناسان هم نظری مخالف این را دارند. با گذر از این مراحل، باید پذیرفت که در شرایط فعلی تحریم گزینههای زیادی برای ایران وجود ندارد و افت فشار پارس جنوبی هم در حال تشدید است. شیوه قرارداد هم احتمالا همان روش IPC باشد، یعنی نوعی از قراردادهای نفتی ایران که در دولت قبل طراحی شده بود و پس از برجام سعی بر این بود که از این طریق، قراردادهای نفتی کشور برای شرکتهای خارجی جذابیت بیشتری پیدا کنند اما در نهایت به نتیجهای نرسید. در این نوع قرارداد، مثلا گازپروم در یک میدان سرمایهگذاری میکند و فناوری را به ایران میآورد؛ بعد از افزایش تولید، به ازای هر بشکه نفت یا هر فوت/ مترمکعب گاز تولیدی حقالزحمهای را دریافت خواهد کرد.
با این حال، کارشناسان نفتی کشور این تفاهمنامه را پرابهام توصیف کردهاند. محسن داوری، کارشناس صنعت نفت و گاز، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» در این باره معتقد است که به نظر نمیرسد شرکتهای روسی تمایل چندانی برای سرمایهگذاری در خارج از کشور خود بهخصوص در شرایط جنگ با اوکراین داشته باشند. او با بیان اینکه روسیه با ایران در حوزه نفت و گاز طبیعی رقیب به حساب میآید، افزود: «در حال حاضر هم در بازار نفت و هم گاز طبیعی، روسها باید روزانه برای میلیونها بشکه نفت و صدها میلیون مترمکعب گاز خود بازار جدیدی پیدا کنند. عملا در این شرایط که شرکتهای دولتی نفت و گاز روسیه با مشکلات کمبود سرمایهگذاری و تکنولوژی مواجه هستند، ورود آنها به ایران و سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری برای تولید نفت و گاز و فروش آن اندکی با واقعیات بازار ناهمخوان است.» این کارشناس نفت و گاز با اشاره به اینکه با وجود تحریمها علیه روسیه، شرکتهای این کشور تمایلی به سرمایهگذاری در میادین خارجی را نخواهند داشت، گفت: «آنها احتمالا به دنبال افزایش بهرهوری خود، یافتن بازارهای جدید و بازارسازی از طریق خرید سهام پالایشگاهها در چین و هند خواهند بود و نه سرمایهگذاری در ایران.»
ضمن اینکه داوری با اشاره به تجارب پیشین قراردادهای شرکتهای روسی که منجر به کلید خوردن پروژهها نشده است، گفت: «شرکتهای روسی بهرغم قراردادهایی که با ونزوئلا هم داشتند، عملا کمکی به آنها در چند سال اخیر نکردند.» وی همچنین در مورد ابهامات تفاهمنامه امضاشده بین ایران و روسیه گفت: «در این تفاهمنامه بحث همکاری با گازپروم در زمینه گاز طبیعی مایع شناور (FLNG) آورده شده، در حالی که فناوری و توان ساخت آن در روسیه وجود ندارد و تماما غربی است. علاوه بر این، مشخص نیست خط لولهای که به طور کلی اعلام شده چه مقصدی خواهد داشت.» داوری در جمعبندی صحبتهایش تاکید کرد با توجه به وضعیت بازار نفت و گاز و جنگ و تحریم روسیه، به نظر میرسد شرایط همکاری زیادی وجود ندارد و دو کشور در بازارهای انرژی بیش از پیش رقیب یکدیگر هستند.