به گزارش بلومبرگ، «منطقه بی‌طرف» منابع نفتی فوق‌العاده‌ای دارد و می‌تواند با قیمت فعلی نفت، سالانه ۱۵ میلیارد دلار نفت خام پمپ کند با این حال عربستان و کویت امروز به دلیل  اختلاف ارضی حتی یک بشکه نفت هم از این منابع استخراج نمی‌کنند. اگر در شرایط دیگری قرار داشتیم، جنگ بر سر این منطقه بی‌طرف می‌توانست تنها یک نزاع محلی پیچیده و مورد علاقه معدودی از مقامات دولتی، دیپلمات‌های خارجی و مقامات اجرایی نفتی باشد. اما در حال حاضر شرایط در بازار نفت و همچنین خاورمیانه عادی نیست و علت اصلی آن نیز به سیاست‌های دونالد ترامپ در رابطه با ایران و عربستان باز می‌گردد. ترامپ از یکسو به دنبال فشار بر ایران است و از سوی دیگر قصد حمایت از ولیعهد جوان سعودی را دارد. از طرفی محمد بن‌سلمان نیز خود را در رقابت با ایران می‌بیند اما حالا با مشکلات برآمده از قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد آل‌سعود احاطه شده است و از سویی با کویت نیز مشکلاتی دارد.

فاز دوم تحریم‌های آمریکا علیه ایران اوایل نوامبر اجرایی می‌شود. با اصرار واشنگتن بر انجام این کار، قیمت نفت در ماه گذشته به بالاترین حد خود در چهار سال گذشته رسید و در نتیجه دولت ترامپ از متحدانش خواسته است شیرهای نفت خود را کاملا باز کنند و قیمت را پایین بیاورند. این درخواست آمریکا در حالی است که ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام که امکان تولید روزانه آن در منطقه بی‌طرف وجود دارد (این میزان به اندازه تولید اکوادور است)، می‌تواند به بازار اطمینان دهد نفت اضافه هم برای جبران نفت تحریم شده ایران وجود دارد و هم برای هر نوع کمبود نفتی در آینده. بر اساس این گزارش، جیسون بوردوف، مدیر مرکز سیاست انرژی گلوبال نیویورک عقیده دارد: «ظرفیت مازاد تولید اندکی در دنیا وجود دارد و این مساله بازار را عصبی می‌کند.»

  شکست مذاکرات

واشنگتن برای اینکه این منطقه را از خنثی بودن در بیاورد چندین ماه است عربستان و کویت را تحت فشار گذاشته تا مذاکره در این مورد را از سر بگیرند. این دو کشور پس از یکسری اقدامات تلافی‌جویانه در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ هیچ نفتی از این میادین برداشت نکرده‌اند. بن‌سلمان در آخرین تلاش در این زمینه، اواخر ماه سپتامبر به کویت رفت تا با شیخ صباح احمد الصباح، رهبر این کشور ملاقات کند. این سفر ابتدا قرار بود دو روزه باشد اما پس از چند ساعت با ترک ناگهانی جلسه از سوی بن‌سلمان و بدون آنکه نتیجه‌ای حاصل شده باشد، پایان یافت. در سوم اکتبر، یک روز پس از ناپدید شدن خاشقجی، بن‌سلمان در مصاحبه‌ای گفت که «مسائل حاکمیتی» مانع ایجاد توافق در زمینه میادین بی‌طرف شد. او گفت: «به نظر ما یک مساله ۵۰ ساله را نمی‌توان در چند هفته حل کرد بنابراین سعی می‌کنیم با کویت به توافق برسیم که تولید نفت را در ۵ تا ۱۰ سال آینده ادامه دهیم و همزمان روی مسائل حاکمیتی کار کنیم.» اما کویت برای شروع تولید نفت، اول قرارداد می‌خواهد.

وسعت منطقه بی‌طرف ۵۷۰۰ کیلومتر مربع است. در سال ۱۹۷۰ هر دو کشور توافق کردند این منطقه را تقسیم کنند و هر کدام نیمی از آن را تحت مالکیت خود درآوردند. این منطقه ۲ میدان نفتی اصلی دارد: میدان ساحلی الوفره و میدان دریایی خفجی که منازعات از میدان الوفره آغاز شد. به گزارش رویترز، شرکت آمریکایی شورون به‌عنوان دومین شرکت نفتی بزرگ در آمریکا، مسوول  توسعه میادین سمت عربستان است. این شرکت فعالیت خود را از سال ۲۰۰۰ یعنی همان سالی که شرکت Texaco را خریداری کرد (شرکتی که امپراتوری گتی را از سال ۱۹۸۴ در اختیار داشت) در سمت عربستان آغاز کرد. عربستان سعودی در سال ۲۰۰۹ امتیاز ۶۰ ساله شرکت گتی را در میدان الوفره برای شورون تمدید کرد. این اقدام سعودی‌ها  بود که باعث خشم کویت شد زیرا عربستان هرگز در رابطه با این مساله با کویت مشورت نکرد. روابط عربستان و کویت در منطقه خنثی، در سال ۲۰۱۴ تیره‌تر نیز شد زیرا در این سال ریاض به شکل ناگهانی عملیات تولید در میدان فراساحلی خفجی را در بخش مربوط به خود متوقف کرد. دلیل رسمی این اقدام مسائل زیست محیطی اعلام شد اما علت اصلی آن به مازاد عرضه در بازار نفت بازمی‌گشت. کویت نیز چند ماه بعد در سال ۲۰۱۵ میدان ساحلی الوفره را بست. از آن زمان هر دو میدان نفتی که زمانی گتی را به ثروت رسانده بود، بسته باقی مانده‌اند و در حال حاضر یک قطره نفت هم از آن استخراج نمی‌شود. به این ترتیب به‌رغم فشار آمریکا، احتمال شروع دوباره تولید در این میادین وجود ندارد زیرا خواسته کویت خروج شورون از منطقه خنثی است؛ خواسته‌ای که اجرای آن برای ریاض هزینه‌های مالی و سیاسی فراوانی به همراه خواهد داشت. گتی یک بار گفته بود: «نفت مثل یک حیوان وحشی است که هرکس آن را بگیرد مالک آن می‌شود.» حالا نیز در منطقه بی‌طرف سعودی‌ها و کویتی‌ها هر کدام به دنبال صید بهتری هستند.