شل با شرکت ملی نفت تفاهمنامه مطالعاتی امضا کردند
پیام غیراقتصادی ورود بزرگان نفتی به ایران
دنیای اقتصاد، سارا مالکی: رویالداچشل، همکار سابق انگلیسی-هلندی شرکت ملی نفت ایران روز گذشته در حالی موافقتنامهای اولیه برای مطالعه طرح توسعه میادین نفت و گاز در تهران را امضا کرد که طی یک ماه گذشته این دومین گام وزارت نفت برای آغاز همکاری با شرکتهای بزرگ بینالمللی بوده است.
موافقتنامهای که روز گذشته میان وزارت نفت و شرکت شل به شکل قرارداد MOU به امضا رسید، اگرچه در دسته قراردادهای «غیرالزامآور» و «مطالعاتی» قرار دارد، با این حال در شرایطی بهثمر نشسته است که این روزها صحبتهای فراوانی پیرامون نقض برجام از سوی آمریکا مطرح است.
دنیای اقتصاد، سارا مالکی: رویالداچشل، همکار سابق انگلیسی-هلندی شرکت ملی نفت ایران روز گذشته در حالی موافقتنامهای اولیه برای مطالعه طرح توسعه میادین نفت و گاز در تهران را امضا کرد که طی یک ماه گذشته این دومین گام وزارت نفت برای آغاز همکاری با شرکتهای بزرگ بینالمللی بوده است.
موافقتنامهای که روز گذشته میان وزارت نفت و شرکت شل به شکل قرارداد MOU به امضا رسید، اگرچه در دسته قراردادهای «غیرالزامآور» و «مطالعاتی» قرار دارد، با این حال در شرایطی بهثمر نشسته است که این روزها صحبتهای فراوانی پیرامون نقض برجام از سوی آمریکا مطرح است. ادعای نقض برجام و رای سنای آمریکا به ادامه یافتن تحریمها علیه ایران در شرایطی مطرح است که عملیاتی شدن این ادعاها بار دیگر میتواند ایران و طرفهای اقتصادیاش را با موانعی برای همکاری مواجه کند. با وجود ریسکی که اخیرا و با روی کار آمدن رئیسجمهوری جدید در آمریکا برای نقض برجام بهعنوان قراردادی بینالمللی بهوجود آمده است؛ سوالی که مطرح میشود این است که چرا شرکتهای بزرگ بینالمللی که به جریان تهدیدهای آمریکایی برای ایران واقف هستند، همچنان خواهان ورود به پروژههای نفتی و گازی ایران هستند؟ حضور شل به همراه سفیر انگلیس و معاون سفارت هلند در تهران برای انعقاد تفاهمنامهای که میتواند به قرارداد نهایی با وزارت نفت ایران منتج شود، آنهم در شرایطی که رویکرد جدید آمریکا نسبت به برجام مشخص است، چه پیامهایی به همراه دارد؟
دود سفید از سوی شل
ورود شرکت نفتی شل به صنعت نفت ایران در غالب تفاهمنامهای برای مطالعات توسعهای روی میدان نفتی آزادگان جنوبی، یادآوران و میدان گازی کیش (که گفته میشود نتایج آن قرار است در برگزاری مناقصات بینالمللی به منظور توسعه این میادین مورد استفاده قرار گیرد)، در شرایطی رخ میدهد که حامل چند پیام مهم برای فضای بینالملل است. ضعیف شدن شرکتهای بزرگ بینالمللی به واسطه مناسب نبودن وضعیت کسب و کار حوزه نفت در سراسر دنیا، قدرتمند شدن شرکتهای کوچک و تخصصی در صنعت نفت که ارزش سهام شرکتهای بزرگ را تهدید میکنند، خوشبین بودن به سیاستهای ترامپ در دوران ریاستجمهوری بر خلاف آنچه در شعارهای انتخاباتی اعلام میکرد و بازنگشتن تحریمها علیه ایران به سادگی آنچه در سالهای گذشته شاهد آن بودیم؛ پیامهایی هستند که ورود شل به پروژههای نفت و گاز ایران به همراه دارد.
نگاهی به نوع ورود شرکت شل به ایران (انعقاد قرارداد مطالعاتی بهعنوان گام نخست) که در عین محافظهکارانه بودن نشان از نوعی فرصتطلبی برای حضور در ایران دارد، در کنار نگاه جدید آمریکا به ایران این واقعیت را تایید میکند که کسب و کار نفت در دنیا شرایط خوبی ندارد. به این ترتیب بررسی کسب و کار شرکتهای بینالمللی و وضعیت ژئوپلتیک انرژی در حالی شرکتهای بزرگ را برای نباختن بازی به شرکتهای ملی نفت و شرکتهای کوچک تخصصی به تلاش واداشته است که بهنظر میرسد تهدیدهایی که از سوی آمریکا نسبت به ایران جریان دارد در درجه دوم نگرانیها قرار گرفته است. یک پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات بینالمللی انرژی در این زمینه به «دنیای اقتصاد» میگوید: شرکتهای بزرگ نفتی مانند گذشته برای حضور در پروژههای نفتی کشورهای فراغ بال ندارند. هرچند آنها در گذشته به واسطه تکنولوژی که دارا بودهاند و همچنین سرمایهگذاری گسترده در کشورهایی که تولید نفت در آنها کم هزینه است سودآوری داشته و به واسطه رزرو میادین نفتی برای فعالیتهای آینده روی آنها ارزش سهام خود را در بورس ضمانت میکردهاند، اما در سالهای اخیر و با قدرتمند شدن شرکتهای ملی نفت و همچنین شرکتهای کوچک و تخصصی نفتی، نقش تصمیمگیر بودن برای بازار را تاحدودی از دست دادهاند. محمدصادق جوکار در ادامه میگوید: شرکتهای کوچک امروزه تکنولوژیهایی را بهدست آوردهاند و این قابلیت را دارند که شرکتهای ملی نفت در کشورهای مختلف، قراردادهای جزئی با آنها منعقد کنند. در واقع شرکتهای ملی نفت ترجیح میدهند مدیریت میادینی که ریسک پایینی دارند و برداشت از آنها کمهزینه است را به جای واگذاری صفر تا صد به شرکتهای بزرگ بینالمللی خود در دست گرفته و آنجا که به نوع خاصی از تکنولوژی نیاز دارند، بهصورت بخشی با شرکتهای تخصصی کوچک وارد قرارداد کاری شوند. جوکار عقیده دارد انقلاب شرکتهای تخصصی کوچک تبدیل به نقطه ضعف شرکتهای بزرگ نفتی شده است تا آنجا که آنها ترجیح میدهند حتی با وجود چالشهای مختلف خود را برای ورود به میادین کمریسک و کمهزینه آماده کنند.از دیگرسو کسب و کار در صنعت نفت که زمانی بازگشت سرمایه خوبی داشت، اخیرا بر خلاف سایر صنایع در شرایط خوبی قرار ندارد. جوکار در این زمینه میگوید: اگر در سال ۲۰۰۴ بازگشت سرمایهگذاریهای نفتی حدود ۱۴ درصد بود، این رقم در سال ۲۰۱۵ به حدود ۶ درصد رسیده است.
قیمتهای متزلزل در بازار نفت، رشد شرکتهای ملی نفت در کشورهای نفتخیز، انقلاب شرکتهای تخصصی کوچک و قدرت گرفتن تولیدکنندکان نفتهای غیرمتعارف از جمله دلایلی هستند که باعث تضعیف جایگاه شرکتهای نفتی شدهاند که در تمام سالهای فعالیت خود به واسطه تسلط بر میادین نفتی کمریسک نقش تصمیمگیرنده بازار را داشتهاند. به این ترتیب است که کارشناسان عقیده دارند شرکتهای بزرگ نفتی نمیتوانند نسبت به ذخایر نفتی کمریسک که در کشورهای خاورمیانه وجود دارند بیتفاوت باشند.
پیام نفتی به دنیا
اما در شرایطی که افول شرکتهای بزرگ نفتی و تلاش آنها برای حفظ جایگاه خود بر اساس تحلیلی که جوکار ارائه کرد، واقعیتی جهانی شناسایی میشود، ورود شرکت شل به صنعت نفت ایران آن هم در شرایطی که در نخستین روزهای ورود ترامپ به عرصه سیاست آمریکا زمزمههای نقض برجام به گوش میرسد پیامی برای دنیا دارد که میتوان گفت هم ابعاد اقتصادی دارد و هم سیاسی. این دو پیام در حالی از یکدیگر جدا نیستند که یک پژوهشگر ارشد در این زمینه میگوید: ترامپ هنوز رسما کار خود را آغاز نکرده است و به این ترتیب میتوان به چشم تهدید به او و شیوه ریاست جمهوریاش نگاه کرد؛ تهدیدی که میتواند هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی اختلالهایی در بازار ایجاد کند. جوکار در ادامه میگوید: با این حال به نظر میرسد شرکتهای بینالمللی نفتی، ترامپی که به ریاست جمهوری آمریکا رسیده است را جدا از ترامپی میبینند که سخنرانیهای تند تبلیغاتی میکرد زیرا او از حال و هوای تبلیغات برای انتخابات بیرون آمده است. این کارشناس ارشد صنعت نفت با اشاره به این که شرکتهای بزرگ نفتی با وجود علاقهمند بودن برای ورود به ایران محتاطانه عمل میکنند، میگوید: با این وجود شرکتهای بزرگ نفتی بازگشت تحریمها علیه ایران را ساده ارزیابی نمیکنند، به همین علت هم در شرایطی که رسانهها پر از اظهارات ضد برجامی هستند برای انعقاد تفاهمنامه همکاری وارد ایران میشوند. از نگاه جوکار به نظر میرسد برداشت شرکتهای بزرگ نفتی از فضای فعلی این است که حتی اگر آمریکا بخواهد اجرای برجام را رها کند، شرایط مانند آنچه در سالهای ۲۰۱۰ یا ۲۰۱۲ بود نخواهد شد زیرا نه بهانهای برای بازگشت از برجام وجود دارد (ایران مرتکب اقدامی خارج از توافق هستهای نشده است) و نه کشورهای اروپایی که آماده همکاری با ایران هستند مانند آن سالها اقدام جامعی علیه ایران صورت خواهند داد.
با تمام این تفاسیر به نظر میرسد شرکتهای بزرگ بینالمللی نفتی که حالا برای ورود به ایران گامهای نخست خود را برمیدارند، سیاستی محتاطانه با رویکردی خوشبینانه نسبت به ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا دارند و احساس تهدید به شکل خطرناک از سوی آنها برداشت نمیشود. با این حال این شرکتهای بزرگ نفتی کار مطالعات خود روی میادین نفتی ایران را تا چند ماه آینده که ترامپ و سیاستهای او خطوط مشخصتری به خود بگیرند، به منظور اخذ تصمیم نهایی ادامه خواهند داد.
عملکرد سنتی وزارت نفت؟
اما هرچند پس از سالها تحریم و دور ماندن صنعت نفت کشور از تکنولوژیهای روز دنیا برای تولید، ورود شرکتهای بزرگ به پروژههای نفت و گاز کشور فرصتی مناسب برای افزایش تولید ارزیابی میشود، با این وجود نگاهی به رویکرد جدید شرکتهای ملی نفت در دنیا نشان میدهد پس از انقلاب شرکتهای کوچک تخصصی در حوزه نفت، قراردادهای جزئی با این شرکتها جایگزین قراردادهایی شده است که صفر تا صد کار را به شرکتهای بزرگ واگذار میکردهاند. این رویکرد به خصوص در مورد میادینی که برداشت از آنها با پیچیدگی و ریسک پایینی همراه است بیشتر مشاهده میشود. با این وجود سوالی که مطرح میشود این است که چرا شرکت ملی نفت ایران به جای در دست گرفتن مدیریت پروژههای کمریسکی مانند میادین غرب کارون، قصد سپردن آنها به شرکتهای بزرگ نفتی را دارد؟ پاسخ جوکار به این پرسش این است که «اگرچه رویکرد وزارت نفت در رابطه با انعقاد قراردادها سنتی به نظر میرسد اما از دیگر سو با نگاهی به قراردادهای جدید نفتی میتوان دریافت وزارت نفت قصد دارد رویکردی میانهرو داشته باشد، به این شکل که شرکتهای بزرگ نفتی سرمایه و تکنولوژی خود را برای ورود به پروژههای نفت و گاز تنها در صورتی وارد کشور کنند که شریکی ایرانی برای خود انتخاب کرده باشند.» جوکار عقیده دارد در مجموع همین که الگویی برای انعقاد قراردادهای جدید نفتی در ایران به نتیجه رسیده اتفاق خوبی برای صنعت نفت است زیرا ایران بهعنوان کشوری که بیشترین ثبات سیاسی را در منطقه دارد، به دلیل طولانی شدن مناقشات بر سر قراردادهای جدید نفتی فرصت زیادی را از زمان لغو تحریمها تاکنون از دست داده است. از نگاه کارشناسان قراردادهای جدید نفتی به علت جذابیتهایی مانند طولانی شدن مدت زمان قرارداد، برخی مشوقها و... که به آنها افزوده شده است، سرمایهگذاران بیشتری را جذب پروژههای نفت و گاز کشور خواهد کرد. این نگاه در حالی وجود دارد که با وجود برخی مخالفتها با ورود شرکتهای بزرگ نفتی به ایران، گروهی از کارشناسان عقیده دارند شرکتهای تخصصی کوچک در حوزه نفت قادر به انتقال تکنولوژی و شیوه مدیریت، مانند آنچه شرکتهای بزرگ انجام میدهند، نیستند.
با تمام این تفاسیر باید دید پس از اتمام مطالعات توسعهای شل روی میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی و یادآوران (که در مرداد سال جاری مطالعه آن به شرکت نفتی فرانسوی توتال نیز سپرده شده بود) و همچنین میدان گازی کیش که حجم ذخایر گاز آن با کل ذخایر گازی کشور آذربایجان برابری میکند، در نهایت به کدام داوطلب همکاری خواهد رسید.
ارسال نظر