گروه نفت و پتروشیمی: حدود یک ماه پیش، یعنی زمانی که قیمت نفت به زیر ۴۰ دلار برای هر بشکه رسیده بود و کارشناسان از احتمال تداوم افت قیمت‎‌ها و رسیدن به مرز ۳۰ دلار یا حتی زیر ۳۰ دلار خبر می‌دادند، برخی وزرای نفت کشورهای عضو اوپک اعلام کردند که طرح شکست خورده فریز نفتی بار دیگر بین کشورهای تولیدکننده نفت به شور گذاشته خواهد شد. خبر تشکیل این جلسه که قرار است در فاصله ۲۶ تا ۲۸ سپتامبر در حاشیه پانزدهمین اجلاس IEF (انجمن بین‌المللی انرژی) در الجزایر برگزار شود، موجب شد که قیمت نفت مجددا در مسیر صعودی قرار گیرد و در مدت کوتاهی به بیش از ۲۰ درصد رشد کند. با این حال همچنان اما و اگرها پیرامون نتیجه این نشست وجود دارد.

برخی با توجه به اینکه عربستان طی ۲ سال اخیر و با وجود افت شدید قیمت‌ها، سیاست حفظ سهم بازار به جای افزایش قیمت‌ها را دنبال می‌کرده است و همچنین به‌دلیل اختلافاتی که بین کشورهای عضو اوپک وجود دارد، این نشست را نیز مانند نشست دوحه محکوم به شکست می‌دانند. حتی برخی بر این باورند که در صورت توافق این نشست نتیجه‌ای برای بازار نفت به همراه نخواهد داشت، با این حال، دکتر مهدی عسلی، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی بر این باور است که عدم موفقیت عربستان در از دور خارج کردن تولیدکنندگان نفت شیل، فشارهای اقتصادی و همچنین ثبت رکورد های جدید در تولید عربستان موجب شده که این کشور مواضع نرم‌تری نسبت به قبل اتخاذ کند.مدیر سابق امور اوپک و ارتباط با مجامع انرژی کشورمان بر این باور است که ایران می‌تواند در این نشست با پیشنهاد یک طرح دو تا سه ساله با تعیین یک «سقف تولید کلی اوپک به استثنای ایران» موافقت کند و در این فاصله دبیرخانه اوپک نظام سهمیه‌بندی مناسبی را طراحی و در کنفرانس اوپک به تصویب برساند تا بازگشت ایران به نظام سهمیه‌بندی همراه با اجرای طرح منطقی تخصیص تولید به اعضای سازمان باشد. مشروح گفت‌وگوی «دنیای‌اقتصاد» با دکتر عسلی و همکار وی در موسسه نیاوران، فاطمه رفیعی در ادامه آمده است.

بعد از دو سال هزینه تحمیل شده بر کشورهای نفتی با کاهش قیمت نفت، اکنون مطرح شدن بحث فریز نفتی چه پیامی دارد؟

از اواسط سال ۲۰۱۴، اقتصاد بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت تحت‌تاثیر کاهش شدید قیمت‌های نفت قرار گرفت. به‌عنوان مثال عربستان در طول سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ که قیمت نفت از ۳۰ به ۱۱۰ دلار در هر بشکه رسید، تولید ناخالص داخلی خود را دو برابر کرد و توانست میزان ذخایر ارزی خود را نیز به ۷۳۲ میلیارد دلار برساند، اما براساس برآورد صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۱۵، کسری بودجه عربستان معادل ۵/ ۱۹ درصد از کل تولید ناخالص داخلی این کشور شد و میزان ذخایر ارزی این کشور نیز به شدت کاهش یافت. در نمودار یک تغییرات نرخ رشد اقتصادی فصلی عربستان مشاهده می‌شود که با تنزل قیمت نفت، روند افزایشی رشد اقتصادی این کشور متوقف شده؛ به‌طوری‌که روند نزولی داشته است.اقتصاد روسیه نیز به‌دنبال کاهش قیمت نفت، با آسیب‌هایی مواجه شد. رشد اقتصادی این کشور از فصل اول سال ۲۰۱۵، منفی شد و هنوز در فصل دوم ۲۰۱۶ نیز مثبت نشده است. همچنین براساس گزارش تحولات اقتصاد جهان موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی، بانک مرکزی روسیه، رشد اقتصادی این کشور در سال ۲۰۱۶ در گرو تحولات قیمت نفت و توانایی اقتصاد برای تعدیل شوک‌های خارجی است. با توجه به اینکه این نهاد پیش‌بینی کرده‌است که قیمت نفت اورال(Ural، نام تجاری نفت صادراتی روسیه) برای سال‌های ۲۰۱۸-۲۰۱۶ به‌طور متوسط ۵۰ دلار در هر بشکه خواهد بود، انتظار می‌رود که رکود اقتصادی روسیه، مدت زمان بیشتری ادامه یابد به‌طوری‌که رشد اقتصادی این کشور در سال ۲۰۱۶، بین منفی ۵/ ۰ تا منفی یک درصد و برای سال ۲۰۱۷، بین صفر تا یک درصد برآورد ‌شده ‌است.بنابراین دو کشور بزرگ روسیه و عربستان که دارای رشد اقتصادی مطلوبی قبل از سال ۲۰۱۴ بوده‌اند پس از کاهش قیمت نفت متضرر شده‌اند. از همین رو طبیعی است که این دو کشور، که جزو بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های نفت جهان هستند، به‌منظور افزایش قیمت‌های نفت تلاش کنند.

اما در صنعت نفت عموما سیاست‌ها در بلندمدت به نتیجه می‌رسد. پس از تغییر سیاست اوپک در اواخر سال 2014 مبنی‌بر حفظ سهم بازار به جای کنترل قیمت‌ها، اکنون چه محرکی می‌تواند موجب بازگشت صادرکنندگان نفتی به سیاست‌های قبلی شود؟

مقامات نفتی عربستان در گذشته اعلام کرده بودند که در صورتی که اوپک تولید خود را کاهش ندهد و اجازه دهد تا قیمت‌ها به اندازه کافی پایین بیاید تا تولید‌کنندگان با هزینه‌های بالاتر بازار را ترک کنند، اوپک با حفظ سهم خود در بازار دوباره شاهد قیمت‌های بالای نفت خواهد بود. پیش‌بینی عربستان آن بود که ظرف ۶ ماه از سقوط نفت تولیدکنندگان نفت شیل که هزینه‌های تولید بالایی دارند از بازار خارج خواهند شد و پس از آن اوپک خواهد توانست بازار را به دست بگیرد، اما با گذشت زمان این پیش‌بینی تحقق نیافت؛ زیرا با کاهش قیمت نفت هم تولیدات نفت شیل چندان کاهش نیافت و هم آنکه زمان کوتاهی پس از افزایش قیمت نفت، شرکت‌های تولیدکننده شیل توانستند بار دیگر تولید خود را افزایش دهند. نمودار شماره(۳) تولید نفت آمریکا را از اواسط سال ۲۰۱۴ نشان می‌دهد، همان‌طور که این نمودار نشان می‌دهد، تولید نفت آمریکا به‌رغم کاهش قیمت نفت چندان هم نزولی نبوده است.

عربستان پیش از نشست دوحه نیز ادعا کرده بود که از این نشست حمایت می‌کند؛ اما دیدیم که این نشست به شکست منتهی شد. در حال حاضر آیا نشانه‌هایی مبنی بر تغییر سیاست‌های نفتی این کشور نسبت به نشست دوحه دیده می‌شود؟

تولید نفت خام عربستان سعودی در ماه جولای ۲۰۱۶ به رکورد تاریخی تولید خود رسید و برآورد می‌شود در ماه آگوست تولید نفت این کشور حتی بالاتر رفته باشد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که افزایش تولید نفت عربستان در شرایط قیمت‌های پایین هشداری است که این کشور به رقبای خود می‌دهد که درصورت عدم همکاری در طرح فریز نفتی تولید خود را بالاتر نیز خواهد برد.

پس از تغییر وزیر نفت عربستان موضع این کشور به سوی همکاری در درون اوپک و با تولید‌کنندگان غیر اوپک برای بازگرداندن تعادل به بازار نفت متمایل شده، البته با افزایش سطح تولید عملا سهم خود را در بازار نفت حفظ کرده و به همین دلیل نیز انجماد رشد تولید در این شرایط به نفع این کشور است. زیرا در حالی که عربستان قبلا به سطح بالای تولید خود رسیده است تمایل دارد کشورهای دیگر (مخصوصا ایران و عراق) با پیوستن به این طرح از افزایش تولید خود خودداری کنند. بنابراین اجرای طرح «فریز نفتی» از سوی کشورهای عضو اوپک و تولید‌کنندگان بزرگ نفت غیرعضو اوپک علاوه‌بر اینکه قیمت‌ها را تثبیت می‌کند، در راستای سیاست حفظ سهم بازار عربستان نیز است.

گفته می‌شود عربستان برای ارزش‌گذاری مناسب سهام آرامکو به قیمت‌های بالای نفت نیاز دارد، به‌نظر شما آیا این موضوع می‌تواند در نرم‌تر شدن مواضع عربستان تاثیر گذار باشد؟

دولت عربستان سعودی اوایل اردیبهشت ماه سال ۹۵، طرح اصلاح اقتصادی گسترده‌ای را تحت عنوان «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» تصویب کرده است که بر خصوصی‌سازی، کاهش بیشتر یارانه‌ها، فروش سهام بخشی از غول نفتی دولتی «آرامکو» و تشکیل صندوق ذخیره ارزی ۲ هزار میلیارد دلاری متمرکز خواهد بود. فروش سهام آرامکو زمانی مطلوب‌تر است که قیمت نفت بالاتر باشد و سودآوری شرکت‌های نفتی در بازار بیشتر باشد، بنابراین شاید بتوان پذیرفت افزایش ارزش سهام آرامکو نیز از اهداف این کشور در طرح تثبیت و افزایش قیمت‌های نفت باشد.

شرایط فعلی را نسبت به نشست دوحه تا چه حد متفاوت ارزیابی می‌کنید؟

بازار نفت از ژانویه ۲۰۱۶ که اجلاس دوحه برگزار شد تاکنون تغییراتی را شاهد بوده است، با توجه به نمودار شماره ۴ اولا تعداد دکل‌های حفاری آمریکا در آن زمان روندی کاهشی داشته است، اما در چند هفته گذشته نه تنها کاهش نداشته، بلکه افزایشی نیز بوده است. افزایشی بودن تعداد دکل‌های حفاری ایالات‌متحده می‌تواند نشانه‌ای از ادامه حیات این شرکت‌ها در قیمت‌های در حدود ۴۰ تا ۵۰ دلاری باشد. بنابراین در حالی که در ابتدای سال ۲۰۱۶ احتمال خارج شدن شرکت‌های نفتی شیل از بازار بود؛ اما در شرایط فعلی این احتمال بسیار کاهش یافت.

تفاوت دوم را شاید بتوان در تغییر جایگاه ایران دید. تولید ایران نسبت به اجلاس دوحه روند افزایشی داشته است و از ۹/ ۲ میلیون بشکه در روز به ۹/ ۳ میلیون بشکه رسیده است؛ بنابراین شرایط نسبت به اوایل سال میلادی جاری تغییر کرده است. نگرانی عربستان ممکن است از روند افزایش تولید نفت ایران و سپس عراق باشد که با افزایش ظرفیت تولید خود سرانجام آن کشور را وادار کنند برای جلوگیری از سقوط قیمت نفت از بخشی از افزایش تولید نفت ۳ سال اخیر خود چشم‌پوشی کند و تولید خود را کاهش دهد. در این صورت ناگزیر سهم عربستان در بازار نفت کاهش خواهد یافت که پذیرش برای آن کشور بسیار مشکل است.

برخی از کارشناسان معتقدند تولیدات کشورهای اصلی در سطحی بالا (تاحدودی در اوج خود) قرار دارد و در نتیجه فریز نفتی، حتی در صورت تصویب بیشتر حالت نمایشی دارد و تاثیری بر مولفه‌های بنیادی بازار نخواهد داشت. نظر شما در این خصوص چیست؟

این ادعا درست نیست، زیرا تقاضای جهانی برای نفت در حال افزایش است و با توقف رشد تولید کشورهای اوپک و تولید‌کنندگان عمده غیرعضو اوپک، مازاد عرضه جهانی نفت شروع به کاهش کرده و قیمت‌های نفت تثبیت خواهد شد. همان طور که در نمودار شماره ۵ مشخص است در فصول گذشته اگرچه تولید کشورهای غیرعضواوپک در مجموع کاهشی بوده، اما عرضه کشورهای عضو اوپک به‌رغم کاهش قیمت نفت افزایش داشته است و با طرح فریز نفتی این افزایش متوقف خواهد شد.

به‌نظر شما در نشست الجزایر، ایران چه موضعی اتخاذ خواهد کرد؟

موضع ایران مشخص است. ایران نقشی در سقوط قیمت‌های نفت نداشته و در سال‌هایی که قیمت‌های نفت بالا بوده، به خاطر تحریم‌ها از صادرات نفت خود در حد ظرفیت قبل از تشدید تحریم‌ها محروم بوده است. در حالی‌که سایر کشورهای عمده تولید و صادر‌کننده نفت از آن شرایط منتفع شده و حتی با تصاحب بخشی از بازارهای ایران بیش از آنچه باید از رشد قیمت‌ها سود کرده‌اند. این موضوع موجب تغییر شرایط و سهم بازار کشورهای صادر‌کننده نفت شده و ایران هم‌اکنون و با لغو تحریم‌های ظالمانه در صدد احیای سهم خود در بازارهای نفت است که صرفا به معنی بازگشت به مقادیر کمی تولید قبل از تشدید تحریم‌ها نیست. در واقع ایران برای رسیدن به «نسبت‌های قبلی سطح تولید» باید به مراتب بیش از سطح تولید قبل از تشدید تحریم‌ها در سال ۲۰۱۱ تولید کند. با این حال به‌نظر می‌رسد ایران برای نشان دادن حسن‌نیت خود در کنفرانس‌های آینده می‌تواند در حمایت از موفقیت طرح «فریز نفتی» با قول کاهش سرعت افزایش تولید و طولانی‌تر کردن زمان رسیدن به اهداف تولیدی خود، بدون آنکه اخلاقا مسوولیتی در این مورد داشته باشد، به تثبیت بازارهای نفت کمک کند.

در یکی از مقالات اخیر خود در «دنیای‌اقتصاد» اشاره کرده بودید بازگشت پرقدرت ایران به بازار نفت، شرایط را برای مذاکره با اوپک فراهم می‌کند. به‌نظر شما شرایط فعلی تا چه اندازه این امکان را فراهم کرده است؟ آیا ایران قدرت مذاکره بالاتری با توجه به افزایش بیش از 100 درصدی صادرات خود طی مدت مزبور پیدا کرده است؟

طبعا هم‌اکنون ایران از قدرت چانه‌زنی بیشتری نسبت به قبل از برجام هم در درون اوپک و هم در بیرون آن برخوردار است. با افزایش ظرفیت‌های تولید نفت ایران و توسعه فعالیت‌های بالادستی و پایین‌دستی کشور و حتی تولید و صادرات گاز طبیعی (مخصوصا به کشورهای همسایه که عضو سازمان کشورهای صادر‌کننده نفت اوپک نیز هستند) توان و موفقیت‌های دیپلماسی انرژی کشور افزایش بیشتری خواهد یافت.

سیاست پیشنهادی شما برای کشورمان در اوپک چیست؟

ایران می‌تواند با پیشنهاد یک طرح میان مدت (دو تا سه ساله) با تعیین یک سقف تولید کلی اوپک، (با استثنای ایران از شمول در آن طرح)، موافقت کند با این تفاهم که طی این دوره دو تا سه ساله، دبیرخانه اوپک نظام سهمیه‌بندی مناسبی را طراحی و در کنفرانس اوپک به تصویب برساند تا بازگشت ایران به نظام سهمیه‌بندی همراه با اجرای طرح منطقی تخصیص تولید به اعضای سازمان باشد. این نظام سهمیه‌بندی که باید مورد بررسی کارشناسی اعضای اوپک قرار گیرد می‌تواند علاوه‌بر ظرفیت‌های تولید کشورهای عضو، تابعی از منابع اثبات شده نفت و گاز و شاخص‌هایی مانند تقاضا برای انرژی و نفت، وسعت بازار مصرف داخلی این کشورها و حتی جمعیت آنها باشد. سقف کلی یاد‌شده می‌تواند متناسب با تقاضای جهانی برای نفت اوپک بوده و در هر سال یا در هر ۶ ماه یک‌بار از سوی دبیرخانه اوپک برآورد و در کنفرانس وزرای اوپک تعیین شود. این راهبرد قادر است قیمت‌های نفت را در سطح منصفانه و منطقی که در واقع رسالت اصلی اوپک را تشکیل می‌دهد، نگه دارد. در مقابل ایران نیز می‌پذیرد که طی مدتی که در خارج از طرح تعیین سقف رسمی تولید کلی اوپک است افزایش تولید خود را با افزایش تقاضا برای نفت اوپک هماهنگ کند تا قیمت‌های نفت در سطح مطلوب حفظ شود.

هواشناسی بزرگان نفت در الجزایر

هواشناسی بزرگان نفت در الجزایر

هواشناسی بزرگان نفت در الجزایر

هواشناسی بزرگان نفت در الجزایر

هواشناسی بزرگان نفت در الجزایر