چرا سرمایهگذاران بورسی، خواهان عرضه کمتر نفت شیل هستند؟
والاستریت؛ مانع افزایش تولید نفت آمریکا
هلیما کرافت، رئیس بخش استراتژی کالایی جهانی درRBC Capital Markets میگوید: «تولیدکنندگان آمریکایی در حال حاضر در حال مهار تولید هستند و سعی میکنند که نظم و انضباط بیشتری پیدا کنند.» شرکتهای نفتی تحت فشار زیادی قرار دارند تا تولید خود را در سطوح پایین نگهدارند و بخش اعظم این فشار از سوی سرمایهگذاران این شرکتهاست که اصرار دارند شرکتهای نفتی میزان طلای سیاه کمتری پمپاژ کنند. برای درک چرایی این فشار از سوی سرمایهگذاران، شاید لازم باشد سفری به گذشته داشته باشیم.
سفری به گذشته؛ شیل و عرضه بیحد
طی یک دهه گذشته، انقلاب فرکینگ باعث تسریع روند تولید نفت ایالاتمتحده و سر به فلک کشیدن حجم آن شد. سرمایهگذاران هم با شوق و ذوقی زیاد، مبالغ هنگفتی را صرف سرمایهگذاری در نفت کردند. مسالهای که حتی پس از سقوط قیمت نفت در سال ۲۰۱۴ ادامه یافت و آنان شرکتهایی که در آستانه ورشکستگی قرار داشتند را نجات دادند و منتظر ماندند تا سرمایهگذاریهایشان به نتیجه برسد. اما دن پیکرینگ، مدیر ارشد سرمایهگذاری در پیکرینگ انرژی پارتنرز(Pickering Energy Partners) میگوید در این شرایط همان افرادی که وارد شدند و پول برای پیشبرد کار گذاشتند، سوختند. این یک اصل ساده در بحث عرضه و تقاضا است: هرچه نفت بیشتری برای فروش در دسترس باشد، ارزش هر بشکه آن کمتر است. به همین دلیل اعضای کارتل نفتی اوپک و متحدانشان برای کاهش عرضه جهانی، محدود کردن نوسانات، افزایش قیمتها و بهبود شرایط برای تولیدکنندگان با یکدیگر مذاکره میکنند. اما تولیدکنندگان نفت در ایالاتمتحده چنین هماهنگی ندارند. آنها تمام پولی که از طریق والاستریت جذب کردند را به تولید نفت اختصاص دادند و تلاش کردند تا تمام نفتی که ممکن است را تولید کنند که نمایانگر سیاست عرضه بیش از حد در بازار و پایین نگه داشتن قیمتها است. در واقع آنها هنگامی که درآمدی کسب میکردند، به جای استفاده از سود آن، سرمایهگذاری بیشتر در حفاریهای فزاینده خود انجام میدادند. این امر باعث شده بود که بسیاری از شرکتها بیش از حد بدهکار و دچار مشکل شوند؛ ضمن آنکه باید توجه داشت پیش از شیوع بیماری همهگیر کووید-۱۹ که بحرانی برای کل صنعت نفت ایجاد کرد، این مشکلات در شرکتهای نفتی وجود داشت.
زیان چشمگیر نفتیهای والاستریت
ماناس ساتاپاتی، مدیر اجرایی شرکت مشاوره اسنچر استراتژی (Accenture Strategy) به ETFهایی مانند PSCE و FRAK اشاره میکند که عملکرد بسیاری از تولیدکنندگان نفت ایالاتمتحده را ردیابی میکنند. در واقع شما اگر در سال ۲۰۱۶ یک دلار سرمایهگذاری میکردید، تا آغاز سال ۲۰۲۱ حدود ۶۰ درصد از سرمایه خود را از دست داده بودید و اگر همان یک دلاری را روی S&P ۵۰۰ سرمایهگذاری میکردید، پول شما تاکنون دو برابر میشد. البته همه از رونق صنعت نفت شیل آمریکا ضرر نکردند. سرمایهگذارانی که این کار را به موقع انجام دادند بازدهی خوبی را به چشم دیدند، مدیران شرکتهای نفتی دستمزدهای هنگفتی دریافت کردهاند و کارگران نفت و مشاغل خدماتی وابسته به آن هم سالهای بسیار خوبی را پشت سر گذاشتهاند. در این میان اما بسیاری از بانکهای بزرگ، صندوقهای بازنشستگی و سایر سرمایهگذارانی که بودجه رونق صنعت نفت آمریکا را تامین کردند، چیزی حتی نزدیک به آن بازدهی که انتظار داشتند را به چشم ندیدند. رفتن سرمایهگذارانی که از صنعت نفت در والاستریت زیان دیدند تنها در نتیجه مشکلات اخیر بازار نیست، بلکه آنها نگرانیهای فزایندهای که در مورد تغییرات اقلیمی و چشمانداز بلندمدت نفت وجود دارد هم عامل ناامیدی دیگری در صنعت نفت است. اسکات استرینگر، حسابداری در شهر نیویورک که با یک هیات امنا در مدیریت یکی از بزرگترین صندوقهای بازنشستگی عمومی آمریکا دخیل است میگوید: «این شهر اخیرا ۴ میلیارد دلار از سرمایه صندوقهای بازنشستگی را از سرمایهگذاری بر سوختهای فسیلی به دلیل مبارزه با تغییرات اقلیمی و حفاظت از صندوق بر حذر داشت.» استرینگر معتقد است که سرمایهگذاری در این بخشها هیچ کمکی به رشد صندوقهای بازنشستگی نمیکند. برخی دولتهای جهان از جمله دولت بایدن، مطابق توافق پاریس برای گذار سریعتر انرژی و دور شدن از سوختهای فسیلی فشار میآورند. این اقدام جهانی درباره تغییرات اقلیمی سوالات بزرگی را در مورد چشمانداز بلندمدت سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایجاد کرده است.
استراتژی امروز و آینده
در حال حاضر با افزایش قیمت نفت در میان نشانههایی که از بهبود اقتصاد جهانی مشاهده میشود، بخش انرژی را تقویت کرده است و ارزش شرکتهای والاستریتی این حوزه در حال افزایش است. اما حتی سرمایهگذارانی که به صنعت نفت و گاز اعتقاد دارند هم فشار زیادی را به شرکتها وارد میکنند تا آنها خود را با شرایط جدید وفق دهند.
این شیوه برخورد جدید سرمایهگذاران اما تفاوتهای زیادی ایجاد میکند. بسیاری از تولیدکنندگان نفت برای تامین منابع مالی چاههای جدید خود به پول والاستریت نیاز دارند و سرمایهگذاران حالا حساب شدهتر از کیف پولهایشان استفاده میکنند و دیگر ادعای هر شرکتی مبنی بر اینکه میتواند حفاریهای موفقی انجام دهد هم آنان را به راحتی تحت تاثیر قرار نمیدهد. پیکرینگ با توضیح این مساله میگوید که سرمایهگذاری جدید به معنای افزایش بشکههای نفت در بازار است و این چیزی نیست که سرمایهگذاران بخواهند. او معتقد است که افزایش سرمایه روانه شده به این صنعت در گذشته بشکههای نفت زیادی به وجود آورد که باعث تحمیل قیمتهای پایینتر به بازار شد و بازدهی بسیاری ضعیف داشت. به طور خلاصه میتوان گفت نفت کمتر، یعنی پول بیشتر. این دقیقا همان مطالبه سرمایهگذاران بخش نفتی است که در پاسخ نیز این روزها مدیران شرکتها قول میدهند که مسوولانهتر عمل کنند و تمرکز خود از تولید نفت بیشتر به کسب بیشتر تغییر دهند. در واقع مدیرانی که زمانی با تکیه بر میزان نفت پمپاژ شده از سوی شرکتهایشان به خود میبالیدند، حالا مجبورند با موضعی تدافعی و توجیهگرانه درباره هر دکل حفاری جدید اظهار نظر کنند. این تغییر مهم اغلب توسط تحلیلگران، سرمایهگذاران و رقبا مورد توجه واقع نشده است. عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان، با تمسخر روز پنجشنبه گفت که «حفاری کن عزیزم، حفاری کن؛ برای همیشه تمام شده است.» اوپک پلاس هم اکنون در حال کنترل عرضه است و بن سلمان نیز گفت که منافع سهامداران شرکتهای تولیدکنندگان نفت ایالاتمتحده آنها را هم به همین سمت سوق میدهد. شکل کار شرکتهای نفتی این گونه است که دوست دارند برای استخراج نفت حفاری بیشتری کنند و حتی با وجود نوسانات قیمتی، ممکن است تلاش کنند تا به اهداف سختگیرانهای که برای خود تعیین کردهاند، همچنان پایبند بمانند. به گفته ربکا فیتز از گروه مشاور بوستون، این مساله همچنان برای سرمایهگذاران نفتی که درگیر آن هستند، نگران کننده است. او میگوید: «ترس اصلی از این است که شرکتهای نفتی بار دیگر شروع کنند به اینکه تمام پول خود را برای رشد تولید صرف کنند. این چالشی است که باید بیشتر به آن توجه کرد.»