پساب در باند انحرافی

تاکید کارشناسان این نشست این بود که دولت باید از بازار پساب خارج شود و به عنوان ناظر، مباحث مربوط به استانداردهای پساب و حفظ سطح رقابت در بازار را پیگیری کند. در عین حال بخش خصوصی باید با رویکرد نوآوری محور بازار پساب باشد. از آنجا که ظاهرا برای بیش از ۱.۵ میلیارد مترمکعب پساب جدید می‌توان برنامه‌‌‌ریزی کرد تا به چرخه صنعت و کشاورزی وارد شود، طراحی مسیر درست یک ضرورت است. به عقیده کارشناسان مسیر کنونی به دلیل تعدد واسطه‌‌‌ها و فقدان برخی سازوکارها، یک باند انحرافی برای توسعه بازار پساب است. محمد‌حسین صراف‌‌‌زاده پژوهشگر و استاد حوزه بازیافت آب، اسماعیل اسناوندی تحلیلگر حوزه آب و انرژی، طاهره میرعمادی استاد و پژوهشگر حوزه نوآوری و فناوری و علی باقری استاد و پژوهشگر حوزه آب اعضای حاضر در این نشست بودند که به بحث پیرامون ابعاد مختلف بازار پساب و بازار آب در ایران پرداختند.

اسماعیل اسناوندی، کارشناس دفتر تنظیم مقررات بازار آب و برق وزارت نیرو، توضیح می‌دهد که یکی از چالش‌‌‌های اصلی در مدیریت منابع آبی، نبود یک بازار رقابتی واقعی است که بر مبنای هزینه فرصت فعالیت کند. او معتقد است که سازوکارهای موجود با تمرکز بر هزینه‌‌‌های حسابداری، بسیاری از هزینه‌‌‌های پنهان و فرصت‌‌‌های از‌دست‌رفته را نادیده می‌‌‌گیرند. به گفته او، طراحی بازاری که بتواند هزینه فرصت را به‌‌‌درستی منعکس کند، کلید حل این مشکل است. او بیان می‌کند که طرح گواهی سپرده آب با هدف تسهیل سرمایه‌گذاری در تولید پساب و نصب تاسیسات آب‌‌‌شیرین‌‌‌کن طراحی شده است. به گفته او، این سازوکار با ایجاد ارتباط مستقیم میان جریان تولید آب صرفه‌‌‌جویی‌‌‌شده و خریداران، ساختاری رقابتی ایجاد می‌کند که هزینه فرصت را به‌‌‌جای هزینه‌‌‌های حسابداری مدنظر قرار می‌دهد.  اسناوندی تاکید می‌کند که برای کاهش هزینه‌‌‌های مبادلاتی و افزایش کارآیی بازار، باید واسطه‌‌‌های دولتی از فرآیند معاملات حذف شوند. او می‌‌‌گوید: در حال حاضر، شرکت‌های آب منطقه‌‌‌ای یا شرکت‌های آب و فاضلاب به‌‌‌عنوان واسطه عمل می‌کنند و این روند باعث افزایش هزینه‌‌‌ها و تاخیر در انتقال منابع می‌شود. حذف این واسطه‌‌‌ها و ایجاد ارتباط مستقیم بین سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان می‌تواند اعتماد و اطمینان سرمایه‌گذاران بخش خصوصی را افزایش دهد.

اسناوندی توضیح می‌دهد که استانداردسازی گواهی‌‌‌ها باید مبتنی بر شاخص‌‌‌های کیفی و مکانی انجام ‌‌‌شود. او می‌‌‌گوید: برای هر منطقه، ضریب مشخصی تعریف شده است. این ضریب کمک می‌کند که تخصیص گواهی‌‌‌ها به‌‌‌صورت عادلانه و متناسب با کیفیت و نیاز منابع انجام شود. مثلا اگر کسی در منطقه‌‌‌ای که دچار کسری شدید منابع آبی است، صرفه‌‌‌جویی کند، گواهی بیشتری دریافت خواهد کرد. اما در مناطقی با کسری کمتر، مقدار گواهی تخصیص‌‌‌یافته کاهش پیدا می‌کند. این کارشناس حوزه آب و انرژی‌ بر این باور است که گواهی‌‌‌های سپرده باید به‌‌‌صورت بی‌‌‌نام منتشر شوند تا عمق بازار حفظ شود و نقدینگی جریان داشته باشد. علاوه بر این، برای جلوگیری از بارگذاری اضافی بر منابع، این گواهی‌‌‌ها فقط باید توسط مصرف‌کنندگان فعلی استفاده شوند، نه برای تخصیص جدید. این رویکرد می‌تواند ثبات و پایداری بازار را تضمین کند. به گفته اسناوندی، تمامی صرفه‌‌‌جویی‌‌‌ها و تولیدات پساب و آب‌‌‌شیرین‌‌‌کن با استفاده از ضرایب انتقال به گواهی تبدیل می‌‌‌شوند. وی توضیح می‌دهد که خریداران این گواهی‌‌‌ها می‌توانند از آنها برای تسویه‌‌‌حساب بر اساس مترمکعب آب مصرفی استفاده کنند. او اشاره می‌کند که در صورت خرید صد‌درصد گواهی، مصرف‌کننده هزینه‌‌‌ای برای آب پرداخت نمی‌‌‌کند و مبلغ صرفا به سرمایه‌گذار منتقل می‌شود. او در پایان تاکید می‌کند که طراحی این بازار با کاهش مداخله دولت، ایجاد شفافیت و انعکاس واقعی هزینه فرصت، بستری مناسب برای توسعه پایدار منابع آبی فراهم می‌کند. در پاسخ به این نکات، دکتر محمد‌حسین صراف‌‌‌زاده، رئیس کرسی یونسکو، نکات مختلفی را عنوان کرد. یکی از دغدغه‌‌‌های اصلی که صراف‌‌‌زاده به آن اشاره می‌کند، مساله مالکیت پساب است. او معتقد است که پیش از هر اقدامی در بازارسازی برای پساب، باید مشخص شود که مالکیت این منبع آبی با چه نهادی است. او به تفاوت‌‌‌های بین پساب شهری و صنعتی اشاره می‌کند و می‌‌‌گوید که در مورد پساب شهری، ممکن است شهرداری‌‌‌ها یا شرکت‌های آبفا مالک آن محسوب شوند، اما در مورد پساب صنعتی، بنگاه‌‌‌هایی که آب را خریداری کرده‌‌‌اند و خودشان اقدام به تصفیه آن کرده‌‌‌اند، احتمالا ادعای مالکیت خواهند داشت. صراف‌‌‌زاده همچنین به مساله کیفیت پساب و اهمیت تضمین آن اشاره می‌کند. او توضیح می‌دهد که اگر قرار است به پساب به‌‌‌عنوان یک کالای اقتصادی نگاه شود، کیفیت آن باید به‌‌‌طور دقیق کنترل شود. به گفته او، در بسیاری از موارد، معیارهای کیفی به هدایت الکتریکی یا EC محدود شده‌‌‌اند که این کار نادرست است. او معتقد است که اگرچه در فرآیند تصفیه، بسیاری از آلاینده‌‌‌ها حذف می‌‌‌شوند، اما تنها اتکا به EC نمی‌تواند تضمین‌‌‌کننده کیفیت باشد.

برای مثال، حتی اگر میزان BOD پساب به ۳۰ برسد، که سطحی نسبتا سالم است، باز هم ممکن است برای برخی کاربردها نیاز به تصفیه بیشتری داشته باشد. صراف‌‌‌زاده در پایان می‌‌‌گوید که بازار پساب می‌تواند به یکی از ابزارهای اصلی مدیریت منابع آبی در کشور تبدیل شود، اما این کار نیازمند برنامه‌‌‌ریزی دقیق و هماهنگی بین نهادهای مختلف است. او تاکید می‌کند که برای موفقیت در این مسیر، باید چارچوب‌‌‌های قانونی روشنی برای مالکیت و مدیریت پساب تدوین شود، استانداردهای کیفی جامع‌‌‌تری تعریف شود و سرمایه‌گذاری بیشتری در فناوری‌‌‌های پیشرفته صورت گیرد. او همچنین هشدار می‌دهد که در کنار توسعه بازیافت، نباید از نقش اکوسیستم‌های طبیعی در تصفیه و حفظ تعادل محیط‌‌‌زیست غافل شد. به گفته او، اگرچه بازیافت پساب می‌تواند به کاهش فشار بر منابع آبی کمک کند، اما حفظ تالاب‌‌‌ها و دیگر زیستگاه‌‌‌های طبیعی نیز باید در اولویت قرار گیرد. در نهایت اینکه در شرایط کنونی، ایران با بحران کمبود آب مواجه است و یافتن راهکارهای موثر برای حل این بحران، از جمله بازگرداندن فاضلاب به چرخه مصرف آب، اهمیت زیادی دارد. ابزارهایی مانند گواهی سپرده که به‌‌‌عنوان اهرم کنترل مصرف و ایجاد بازارهای مالی مطرح می‌‌‌شوند، مشابه دادن یارانه به مصرف‌کنندگان است. این روش انگیزه سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌‌‌های آب و فاضلاب را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، زیرا افراد ممکن است تنها یک‌‌‌بار هزینه را پرداخت کنند و در ادامه هیچ تعهد مالی مستمر نداشته باشند.

به این ترتیب، استفاده از گواهی سپرده به جای کاهش مصرف، ممکن است منجر به افزایش مصرف و عدم‌مدیریت بهینه منابع آبی شود. از منظر زیست‌‌‌محیطی، تبدیل فاضلاب به آب از طریق فرآیندهای تصفیه می‌تواند به حفظ محیط‌زیست و کاهش فشار بر منابع طبیعی کمک کند، اما باید با رعایت استانداردهای بهداشتی و محیط‌‌‌زیستی انجام شود تا مشکلات آتی پیش نیاید. با توجه به تحریم‌‌‌های اقتصادی موجود، دسترسی به تجهیزات پیشرفته تصفیه فاضلاب محدود است که این مساله ممکن است باعث کاهش کیفیت فرآیند تصفیه و عدم‌رعایت استانداردهای بهداشتی شود. در نتیجه، احتمال آلودگی منابع آب و بروز بیماری‌‌‌های مختلف افزایش می‌‌‌یابد و در مصارف خانگی حتی می‌تواند منجر به خطرات جدی برای سلامت انسان‌‌‌ها، از جمله مرگ افراد شود. به عقیده کارشناسان در چنین وضعیتی، ما باید به سمت تصمیمات سریع‌‌‌تر، دقیق‌‌‌تر و عملی‌‌‌تر حرکت کنیم که قادر به ایجاد تغییرات ملموس در زمان کوتاه باشند.

یکی از راه‌‌‌حل‌‌‌های حیاتی می‌تواند باز کردن درهای ایران به سمت جهان و ایجاد پیوندهای جهانی باشد؛ به‌‌‌ویژه با ارائه پیشنهادهای جذاب به سرمایه‌گذاران خارجی برای انتقال فناوری‌‌‌های نوین. این استراتژی نه‌تنها می‌تواند راه‌‌‌حل‌‌‌های فناورانه سریع‌‌‌تری را به ارمغان آورد، بلکه موجب تسریع در دستیابی به نتایج موثر و پایدار در حل بحران‌ها خواهد شد.