نگاهی مختصر به معماری تهران در دوران پهلوی دوم
طعم ایرانی در معماری مدرن
بیژن روحانی - در دستهبندی گرایشهای معماری مدرن در ایران که همزمان با روی کار آمدن رضا شاه به وجود آمد و بعد از سال ١٣٢٠ تغییر چهره داد میتوانیم بهاین خطوط اصلی اشاره کنیم: گرایشی که عناصری از معماری ایران باستان را عینا و بدون هیچ تغییری با معماری کارکردگرا و مدرن ادغام میکند. از نمونههای برجسته آن میتوان به کاخ شهربانی و بانک ملی در تهران اشاره کرد که سرستونها، حجاریها و پلکانهای هخامنشی بدون هیچ تغییر در کالبد معماری جدید به کار گرفته شدند. معماری آن دوران سعی در بازسازی «شکوه از دست رفته» با اقتباس از معماری باستان داشت.
ظهور سبک بینالمللی
با گذشت زمان گرایش دیگری در معماری ایرانی به وجود آمد که باز هم بیشترین تاثیر آن را در تهران مشاهده میکنیم. گرچه به دلیل رشد اقتصادی کشور، پروژههای ملی دیگر فقط به پایتخت محدود نمیماندند.
این گرایش های جدید دو راه متفاوت در پیش گرفتند. بخش اول آن را که میتوان سبک بینالمللی یا جهانی نام نهاد، شامل ساختمانها و مجموعههایی هستند که در وهله اول کارکردگرایی را مورد توجه قرار دادهاند و همانند جریان اصلی معماری مدرن در اروپا و آمریکا ضد تاریخ عمل کرده و نیازی به تکرار و یا استفاده از مفاهیم، عناصر و اشکال معماری گذشته نمیدیدند. در این دوران استفاده گسترده از مصالح ساختمانی جدید مانند، بتن مسلح، آهن و شیشه، به تغییر زبان معماری یاری رساند. این ساختمانها هیچ ویژگی بومی، تاریخی یا فرهنگی محیط خود را منعکس نمیکردند، بلکه با دور شدن از تزیینات اضافی، سعی در کار آمد بودن داشتند. سبک بینالمللی در دوران رواج خود در بسیاری شهرها و پایتختهای دنیا تکرار میشد و حاصل آن بناهایی بود با خصوصیات کمابیش یکسان، اما در موقعیتهای جغرافیایی و فرهنگی مختلف.
ساختمان سازمان میراث فرهنگی
از نمونههای این گونه آثار در تهران را میشود به ساختمان شرکت ملی نفت ایران (١٣۴٠) و وزارت کشاورزی (١٣۴۵) هر دو اثر عبدالحسین فرمانفرمائیان و تالار رودکی اثر اوژن آفتاندلیانس (١٣۴۶) اشاره کرد. گرچه در داخل تالار رودکی یا وحدت امروزی از برخی موتیفهای معماری گذشته نیز استفاده شده است.
نگاه دوباره به گذشته
اما گرایش دوم در بین معماران ایرانی، گرایشی بود که سعی در استفاده مجدد از مفاهیم، عناصر و اشکال معماری گذشتهایرانی داشت، اما نه به صورت تکرار یا تقلید آن عناصر در ساختمانهای جدید، بلکه بیشتر با جذب و درونی کردن آن.
شاید بتوان هوشنگ سیحون را یکی از سردمداران این گرایش دانست. سیحون که قطعا یکی از موثرترین معماران ایرانی و جزو اولین سری فارغالتحصیلان معماری از دانشگاه تهران است، تعدادی از مهمترین یادمانها را طراحی کرده است. گرچه بسیاری از بناهای شاخص او مانند آرامگاه بوعلی، آرامگاه خیام و نادرشاه خارج از تهران هستند، اما تفکرات او بر معماران دیگر تاثیر گذار بوده است. او در طراحی آرامگاه بوعلی در همدان، برج قابوس در گنبد کاووس را مد نظر داشته است.
سالهای طلایی
این گرایش به تلفیق روح معماری گذشته در معماری جدید به حیات خود ادامه داد و در سالهای اواخر دهه چهل و دهه پنجاه به تکامل بیشتری رسید.
بدون هیچ تردیدی برج شهیاد که بعد از انقلاب نام برج آزادی به خود گرفت، یکی از موفقترین نمونههای برداشتی آزاد از معماری گذشتهایران در قالب معماری مدرن است. برج آزادی را «حسین امانت» در سن بیست و شش سالگی و در سال ١٣۴۵ خورشیدی طراحی کرد و در سال ١٣۵٠ عملیات ساخت آن به پایان رسید. در این برج چکیده معماری ایران از دوران باستان تا دوران اسلامی با بیانی خلاصه و انتزاعی تصویر شده، بدون آنکه استفاده از این الگوها به تقلید یا تکرار ناشیانه عناصر منجر شود. حرکت قوسها در دهانههای برج از قوسهای پیش از اسلام شروع شده و به قوس در ساختار معماری پس از اسلام منتهی میشود. همچنین فضاسازی اطراف این یادمان با الهام از پردیسها و باغهای ایرانی و تزیینات برج با الگو گرفتن از معماری ایرانی پس از اسلام است. اگر این بنا را با ساختمان موزهایران باستان مقایسه کنید میبینید که در ساختمان موزه، طاق کسری بدون هیچ تغییری عینا تکرار و بازسازی شده، در حالی که در بنای برج آزادی، قوسهای معماری ایرانی در ترکیبی نو و خلاقانه به کار گرفته شدهاند.
در کنار حسین امانت و برج آزادی باید از کامران دیبا و موزه هنرهای معاصر او نیز یاد کنیم. در این پروژه که به سفارش دفتر مخصوص فرح طراحی و اجرا شد، معمار با درونی کردن شکلها و فرمهای معماری کویری ایران و استفاده از فضاسازهایی با اسلوب ایرانی توانسته مجموعهای خلق کند که جوابگوی نیازهای مدرن است. این بخش را با اشاره نمونههای برجسته دیگری در تهران به پایان میبریم: باغ و فرهنگ سرای نیاوران و همچنین فرهنگ سرای شفق یوسف آباد اثر کامران دیبا، ساختمان سازمان میراث فرهنگی در خیابان آزادی طراحی حسین امانت و تئاتر شهر اثر سردار افخمی.
پربار بودن معماری پیشامدرن ایران و جذابیت عناصر و موتیفهای آن، همواره بسیاری از معماران را در به کارگیری و ادغام آنها با معماری جدید وسوسه کرده است.
قضاوت این نکته که معماران ایرانی تا چه حد در استفاده از مفاهیم و عناصر معماری گذشته در معماری امروزی، موفق بودهاند، بررسی جداگانهای میطلبد. در فرصتی دیگر به بحث در این مورد ادامه خواهیم داد.
ارسال نظر